یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا


بانک ها از واسطه گری تا بنگاهداری


بانک ها از واسطه گری تا بنگاهداری
همان طور که آشکار است بانک ها یکی از اجزا حکومتی برای مبادله پول و ارزبین ملت هاست بدان معنی که بانک ها نقش واسطه را دارند و پول عموم مردم را مستمر اخذ و به متقاضیان پرداخت می کنند.
از طرفی حقوق پرسنل بانک ها مانند دیگر ارکان دولت مربوط به آحاد مردم است که از مالیات بردرآمد ملت ها تأمین می شود.
لذا برنامه های بانک ها باید طوری تنظیم شود که به زمان نیاز متقاضیان به پول را تأمین نمایند از طرفی میزان کارمزد مربوط به وام مربوطه نیز براساس واقعیت باشد این میزان معمولا کمتر از ۵درصد است به طوری که در کشورهایی که برنامه ریزان آن دارای دانش ریاضی قوی هستند براساس واقعیت علمی کارمزد دریافت می کنند لکن در کشورهایی که دانش ریاضی برنامه ریزان آن ضعیف است به صورت دلخواه عمل می شود و در این رابطه معمولا بیش از حد کارمزد اخذ می شود که آن از نظر علم و شرع مقدس اسلام به معنی تضییع حقوق آحاد مردم است.
از موارد غیرعلمی که موجب توجیه اخذ کارمزد بیش از واقعیت در کشور می شود آن است که بانکها در سرمایه گذاری شرکت می کنند در حالی که آن غیرواقعی است چراکه ملت ها به صورت انفرادی و یا شرکت های خصوصی و غیرخصوصی در سرمایه گذاری شرکت می کنند. از همین رو، بانک ها به صورت غیرواقعی آن را به خود نسبت می دهند که فلسفه وجودی بانک ها ارائه خدمات ریال و ارزی براساس نیاز مردم، بخش ها و شرکت ها به زمان است که همان پرداخت و دریافت است.
از موارد غیرعلمی دیگر برای اخذ کارمزد اضافی، آن است که با افزایش تورم در کشور توجیه می شود در حالی که تورم در کشور معلول برنامه های غیرعلمی برنامه ریزان کشور است و ربطی به بانک ها ندارد که بخواهند برای دریافت یا پرداخت کارمزد اضافی معادل تورم درنظر بگیرند. همان طور که ذکر شد بانک یک عنصر واسطه است نه یک عنصر مولد و سرمایه گذار که در غیر این صورت از فلسفه وجودی خود حذف می شود و دیگر نمی توان آن را بانک نامید.
یکی از برنامه های غیرعلمی که در بانک ها رایج است آنکه پول در کشور باید کنترل شود تا موجب تورم و گرانی نشود در حالی که با پژوهش به عمل آورده پول و نقدینگی در هیچ کشوری و در هیچ زمانی موجب تورم و گرانی نمی شود بلکه در همه حال موجب تولید، تجارت و مصرف و تعادل در زندگی ملت ها و کشورها می شود.
برنامه های غیرعلمی برنامه ریزان کشور است که موجب عدم تأمین نیاز مردم به زمان شده است و آن موجب تورم و گرانی است لکن آن را به صورت غیرواقعی به نقدینگی نسبت می دهند مثلا کمبود بیش از ۳میلیون مسکن در کشور، شهرسازی غیرعلمی، مدیریت غیرعلمی منابع طبیعی و کشاورزی و موارد فراوان دیگر بیش از ۴۰هزارمیلیارد تومان در سال به مردم و کشور زیان وارد کرده است که آن را اشتباها به نقدینگی نسبت می دهند.
این موضوع متأسفانه حدود ۱۸سال است که تکرار می شود و هر سال با برنامه های غیرعلمی بر تورم کشور افزوده شده است و یکی از موارد آن سود بانکی اضافه و عدم ارائه خدمات بانکی به زمان براساس رفع نیاز مردم است که باید کارشناسان و برنامه ریزان کشور اسلامی شناخت خود را اصلاح نموده و برنامه ها را براساس علم و شرع مقدس تنظیم نمایند.
از دیگر موارد غیرعلمی در بانک ها دادن سود به سپرده های مردم است. همان طور که ذکر شد پول زایش ندارد و بانک ها نیز در سرمایه گذاری شرکت نمی کنند و فلسفه وجودی آنها نیز ارایه خدمات بانکی براساس وظایف خود به مردم است. در عمل نیز چنین چیزی اتفاق نمی افتد که بخواهند برای پولی که تولید و زایش ندارد به آن سود بپردازند که آن غیرعلمی و غیرالهی است و پرداخت هایی که تاکنون به مردم پرداخت شده است از مالیات بر درآمد مردم است یا اخذ کارمزد اضافی از گیرندگان وام است که هر دو آن مردود و غیرعلمی و غیرالهی است لذا باید کارشناسان و برنامه ریزان بانکی شناخت خود را نسبت به آن اصلاح نموده و برنامه ها را براساس علم و شرع مقدس اسلام به زمان برای رفع نیاز آحاد مردم، شرکت ها، کارخانه ها و به طور کلی تمام ارکان کشور اقدام نمایند.
شاید بیان شود ملت سرمایه های خود را از بانک ها بیرون می کشند و کشور با مشکل روبه رو می شود در حالی که آن تصور ذهنی و غیرواقعیت است ثانیا پول رایج در بانک ها نمی باید وابسته به پول دیگران باشد چرا که آن یک عنصر اعتباری است و می بایست در همه حال از طرف دولت و بانک مرکزی تامین شود. برای روشن تر شدن برنامه های غیرعلمی و غیرالهی رایج در بانک ها موارد تکمیلی ارایه می شود.
با توجه به این که بشر موجودی است اجتماعی و برای زندگی سالم و متعادل احتیاج به یکدیگر برای رفع نیازهای زندگی خود می باشد و اینکه بشر در زندگی خود با کاستی ها و کمبودهایی مواجه می شود و این یک موضوع طبیعی است و خداوند عالم در قرآن راهکارهای مخصوص ارایه فرموده که پایه و اساس آن بر تقوای الهی است و آن اجرای قوانین الهی در همه زمینه هاست به طوری که خداوند عالم در ارتباط با اقوام و روابط با یکدیگر و رفع نیازهای همدیگر در تمام موارد راهکار ارایه فرموده اند.
بشر اولیه معمولا مشکلات خود را به صورت محله ای و با اجتماعات کوچک ارتباط نزدیک داشته و در بسیاری موارد همچون اعضای خانواده در معاشرت ها و رفع نیازها با همدیگر برخورد می کردند و با توجه به این که در ایام قدیم در داد و ستد از روش کالا با کالا استفاده می شد لذا مردم کسری زندگی خود را با قرض دادن های جنس جبران می کردند مثلا تخم مرغ را به یکدیگر قرض می دادندو یا با تعویض جنس نامتشابه نیازهای یکدیگر را برطرف می کردند مثلا پنیر را به بازار می بردند و گوشت می گرفتند و در بسیاری موارد بدون آنکه کالایی به بازار عرضه کنند از بازار جنس را نسیه دریافت می کردند و از وسیله ای به نام چوب خط استفاده می نمودند و خریدار پس از توانایی حساب خود را پرداخت می کرد و آن با عرضه جنس دیگر مثلا ارایه لبنیات یا گوسفند به طلبکار دین خود را ادا می کردند و زندگی جوامع بدین روش سپری می شد.
کم کم بشر با دانش اندوزی راه بهتری برای مبادله کالا پیدا کرد و آن طراحی پول بود و به جای آنکه داد و ستد از طریق کالا با کالا انجام شود از طریق کالا با پول این کار صورت گرفت و زمانی که همسایه یا اقوامی احتیاج به پول پیدا می کرد به یکدیگر قرض می دادند. کسری های زندگی را به صورت متقابل حل می کردند تا اینکه جوامع بزرگ تر شد و مبادله حجم پول بین مردم بیشتر شد.
در این مورد کشورها و جوامع به فکر افتادند که مراکزی برای جابه جایی پول لازم است لذا مراکزی به نام بانک به وجود آمد و در بدو امر پول به صورت قرض الحسنه به مردم پرداخت می شد و همان روشی بود که مردم مستقیما به همدیگر قرض می دادند که از نظر قرآن دارای پاداش دنیوی و اخروی است ضمن آنکه یک دستورالعمل عبادی است.
از نظر علمی نیز قابل اثبات است که سود قرض الحسنه بالاست به طوری که تا چند برابر به آن پاداش داده می شود و منافع آن به کل جامعه می رسد لکن به مرور زمان در بعضی از کشورها به علت مبتدی نگری و عدم شناخت به مسایل علمی و الهی این نگرش منحرف شد و برای ارایه وام به متقاضیان برای پرداخت پول سود در نظر گرفته شد و عدم تعادل در جوامع نیز با آن آغاز شد به طوری که شخصی که احتیاج به پول دارد با مراجعه به بانک و گرفتن وام قرض الحسنه برای رفع نیاز خود با وام با سود بالا مواجه می شود و در بسیاری موارد به علت عدم همخوانی درآمد فرد با سود بانکی به ورشکستگی وی منجر می شود.
دولت می بایست هزینه زندگی وی و بدهکار را بپردازد که از بیت المال است. با تدبر مشاهده می شود با کاهش تولید در اثر ورشکستگی ها تورم در کشور افزایش یافته و ارزش پول کاهش می یابد و از این طریق به عموم مردم خسارت وارد می شود لذا می بینیم که علاوه بر زیان اخروی ضرر دنیایی آن نیز گریبان مردم و کشور را می گیرد.
متأسفانه ضعف علمی اقتصاددانان و کارشناسان علوم اسلامی مدت ۱۸ سال گذشته باعث ترویج وامهای ربوی در بانک ها شد و روز به روز بر فقر کشور افزوده شده و فاصله طبقاتی نیز در برداشته و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و امنیتی نیز مترتب بر آن است در حالی که اگر براساس قوانین اسلامی و علمی بانک ها اقدام می کردند جامعه رو به اصلاح گام برمی داشت.
اگر به کشورهایی که از نظر علمی پیشرفت کرده اند نگریسته شود مشاهده می شود که سود بانکی آنها بسیار ناچیز است و آن همان کارمزد می باشد و آن به علت آن است که آنها از نظر محاسبه و علمی پیشرفت نموده اند قابل توجه است که قرآن و آنچه خداوند عالم به آن امر فرموده است علم مطلق است.
همین بشر موقعی به این باور حقیقی می رسد که علم وی کامل شده باشد یعنی اگر بشر به علم مطلق برسد می فهمد که قرض الحسنه برای تمام بشر مفید است و آن مربوط به زمان و مکان خاصی نیست لکن هرچه دولت ها و کشورها گسترده تر شوند حجم مبادله آن وسیع تر می شود لذا بر اقتصاددانان کشور و کارشناسان علوم اسلامی است که نسبت به این موضوع تحقیق به عمل آورده و از کارهای غیرعلمی و غیرالهی در بانک هایی که در کشور اسلامی یا کشورهای دیگر صورت می گیرد پرهیز نمایند تا جوامع اسلامی و غیراسلامی رو به ترقی و تعالی گام بردارند.
قابل ذکر است بسیاری از علوم اقتصاددانان کشور و جهان تصور غیرعلمی است و می بایست نسبت به اصلاح علوم خود اقدام نمایند تا جامعه بشری براساس علم و شرع مقدس اسلام به سوی تکامل و ترقی گام بردارد، قابل توجه است که نگهداری پول در بانکها بدون بهره برداری و عدم ارایه آن به مردم جهت تأمین زندگی خود از موارد کنز محسوب می شود.
این موضوع از نظر الهی دارای عقوبت است و از نظر علمی نیز خسارت آن به مردم وارد می شود و جلو عمران و آبادانی را گرفته و به معیشت و زندگی مردم زیان وارد کرده باعث فقر جوامع می گردد و پولی که در بانک هاست مربوط به عموم مردم است و می بایست دولت براساس نیاز مردم بدون محدودیت لکن براساس علم و دین مبین اسلام مستمراً به مردم وام قرض الحسنه با اخذ کارمزد واقعی پرداخت کند و کوتاهی و قصور در این خصوص باعث مشکلات فراوان به مردم و کشور شده و جلو عمران و آبادانی را نیز گرفته است.
قابل ذکر است که طرح های ربوی بین افراد باعث نابودی آنها و در سطح کشور باعث نابودی کشورها می شود ضمناً بزرگان دین مانند حضرت امام(ره)، شهید مطهری، شهید بهشتی به هیچ بهانه ای وام های ربوی را تأیید نکرده اند. حال به معنی بعضی از آیات قرآن که در خصوص وام قرض الحسنه و وام های ربوی است اشاره می شود تا آنکه از نظر اسلام موضوع وام روشن شود.
- کیست آن کس که به خدا وام نیکویی دهد تا آن را برای او چند برابر بیفزاید و خداست که تنگی و گشایش پدید می آورد و به سوی او بازگردانده می شوید (بقره آیه ۲۴۵)
- در دین هیچ اجباری نیست و راه از بیراهه بخوبی آشکار شده است پس هرکس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزی استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است و خداوند شنوای داناست (بقره ۲۵۶)
- کسانی که ربا می خورند، برنمی خیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان براثر تماس، آشفته سرش کرده است. این بدان سبب است که آنان گفتند داد و ستد مانند رباست و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام گردانیده است. پس، هرکس، اندرزی از جانب پروردگارش بدو رسید، و باز ایستاد، به آنچه گذشته از آن اوست، و کارش به خدا واگذار می شود، و کسانی که بازگردند، آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (بقره ۲۷۵)
- خدا از ربا می کاهد و بر صدقات می افزاید و خداوند هیچ ناسپاس گناهکار را دوست نمی دارد (بقره ۲۷۶)
- ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا کنید، و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقی مانده است واگذارید (بقره ۲۷۸)
- و اگر نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وی، برخاسته اید؟ و اگر توبه کنید، سرمایه های شما از خودتان است. نه ستم می کنید و نه ستم می بینید (بقره ۲۷۹)
- و اگر (بدهکارتان) تنگدست باشد، پس تا (هنگام) گشایش، مهلتی (به او دهید) و (اگر به راستی قدرت پرداخت ندارد) بخشیدن آن برای شما بهتر است. اگر بدانید (بقره ۲۸۰)
- و بترسید از روزی که در آن به سوی خدا بازگردانده می شوید سپس به هر کسی آنچه به دست آورده تمام داده شود و آنان مورد ستم قرار نمی گیرند (بقره ۲۸۱)
- سوگند به عصر، که واقعاً انسان دستخوش زیان است، مگر کسانی که گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کرده اند (سورأ عصر)
- وای بر هر بدگوی عیبجویی که مالی گرد آورد و بر شمردش، پندارد که مالش او را جاوید کرده، ولی نه، قطعاً در آتش خردکننده فرو افکنده خواهد شد و تو چه دانی که آن آتش خردکننده چیست. آتش افروخته خداست که به دل ها می رسد در ستون هایی دراز، آنان را در میان فرامی گیرد (سورأ همزه) -وعاد و ثمود را قطعاً از سراهایشان برشما آشکار گردیده است، و شیطان کارهایشان را در نظرشان بیاراست و ازراه بازشان داشت با آنکه بینا بودند و قارون و فرعون و هامان را و به راستی موسی برای آنان دلایل آشکار آورد، و در آن سرزمین سرکشی نمودند و پیشی نجستند (۸۳ و ۹۳ عنکبوت)
-و آنچه ربا می دهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد، نزد خدا فزونی نمی گیرد و آنچه را از زکات درحالی که خشنودی خدا را خواستارید، دارید پس آنان همان فزونی یافتگانند (روم آیه ۹۳)
همان طور که از معنی آیات الهی آشکار است و از استدلال های علمی نیز مشخص است. ربا هم از نظر الهی مردود است و هم از نظر علمی غیرقابل دفاع است و اگر کارشناسان علوم اسلامی به اقتصاد اسلامی آشنا بودند با دفاع شرعی و علمی از وضع قوانین غیرعلمی و غیرالهی در سیستم بانکی کشور جلوگیری می نمودند و اگر اقتصاددانان کشور نیز به علوم اقتصادی آشنایی کامل و جامع داشتند نیز از وضع قوانین غیرعلمی با سود بانکی جلوگیری می نمودند و درنتیجه قوانین ربوی در سطح کشور با تصور علمی و شرعی بر بانک ها حاکم نمی شد تا باعث مشکلات فراوان اقتصادی مثل ورشکستگی افراد، شرکت ها، کارخانجات و متعاقب آن تورم، گرانی و مسایل امنیتی و فرهنگی را به دنبال داشته باشد.
درخصوص تصور کارشناسان اقتصادی مبنی بر این که نقدینگی تورم زاست خلاف واقع است و ازنظر علمی و شرعی نیز مردود است چنانچه خداوند عالم می فرماید قرض در راه خدا پاداش آن چندبرابر است و با آن موضوع نقدینگی که ازطرف کارشناسان اقتصادی که تصور می شود نقدینگی تورم زاست مغایرت دارد و با تحقیق و استدلال علمی نیز ثابت نموده که نقدینگی در هیچ کشور و تحت هیچ شرایطی تورم زا نیست و در همه حال ضدتورم است.
متأسفانه ضعف علمی کارشناسان اقتصادی و کارشناسان علوم اسلامی تاجایی ادامه می یابد که برای کنترل نقدینگی در کشور درصدد برچیدن صندوق های قرض الحسنه برمی آیند و آن ناشی از ضعف علمی کارشناسان اقتصادی و کارشناسان علوم اسلامی است و درصورتی که عالم به مسایل اقتصادی و اسلامی بودند قوانین حاکم بر بانک های کشور براساس حکم خدا که ارایه خدمات بانکی به صورت قرض الحسنه براساس امکانات موجود و نیاز مردم انجام می شدو سرمایه های کشور در بانک ها راکد و بدون بهره برداری باقی نمی ماند چراکه آن سرمایه ها مربوط به مردم است و می بایست در همه حال دراختیار مردم باشد تا در جامعه فقر، بیکاری و مشکلات اقتصادی ازبین برود و جامعه به حالت تعادل در تولید، تجارت و مصرف برسد.
لذا لازم است کارشناسان علوم اسلامی به اقتصاد علوم اسلامی شناخت کامل پیدا کرده و همچنین به علوم اقتصادی رایج در جامعه و دیگر جوامع نیز آشنایی یابند تا موارد غیرعلمی موجود بخش های اقتصادی جامعه و دیگر جوامع را با استدلال علمی حذف نمایند و موارد علمی و الهی را بر قوانین و جوامع حاکم نمایند و کارشناسان اقتصادی کشور نیز بر علوم اقتصاد اسلامی آگاهی یابند تا علوم اقتصادی خود را در بسیاری موارد اصلاح نمایند تا برنامه ها و قوانین در بانک ها براساس علم و شرع مقدس اسلام بر کشور و دیگر جوامع حاکم شده و بشر به سوی ترقی، آسایش وتعادل در زندگی خود همان طور که خداوند عالم فرمان داده است برسند و فقر و ناتوانی کشور و جهان ازبین برود.
علی سرافراز اردکانی
منبع : روزنامه کیهان