پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

گروه - The Group


گروه - The Group
سال تولید : ۱۹۶۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : سیدنی باکمن
کارگردان : سیدنی لومت
فیلمنامه‌نویس : باکمن، برمبنای رمانی نوشته مری مکارتی.
فیلمبردار : بوریس کوفمن.
آهنگساز(موسیقی متن) : چارلز گراس.
هنرپیشگان : کندیس برگن، جون هکت، الیزابت هارتمن، شرلی نایت، جوآنا پتت، ماری روبن رد، جسیکا والتر، کاتلین ویدوز، هال هالبروک، لاری هاگمن، جیمز کانگدن، ریچارد مالیگان و جیمز برودریک.
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۰ دقیقه.


ژوئن سال ۱۹۳۳، روز فارغ‌التحصیلی کالج واسار، نیویورک. هشت دختری که به "گروه" معروف شده‌اند، فارغ‌التحصیل می‌شوند: "لیکی" (برگن) قصد دارد به اروپا برود؛ "داتی" (هکت)، اهل بوستن، راجع به آینده‌اش تصمیم نگرفته؛ "پوکی" (رد) منتظر شروع کلاس‌های خلبانی‌اش است؛ "پریس" (هارتمن) که اقتصاد خوانده، برای رئیس‌جمهور "روزولت" کار خواهد کرد؛ "پالی" (نایت) می‌خواهد در بیمارستان کار کند؛ "لیبی" (والتر) نیویورک را فضای مناسبی برای فعالیت ادبی‌اش می‌بیند؛ "هلنا" (ویدوز) می‌خواهد معلم شود؛ و بالاخره "کی" (پتت) می‌خواهد با "هارالد" (هاگمن) ازدواج کند که نمایش‌نامه‌نویس خوش آتیه‌ای است. در جشن عروسی "کی"، "داتی" با نقاشی به‌نام "دیک براون" (مالیگان) آشنا می‌شود و به آپارتمانش می‌رود، اما فردای آن روز به بوستن باز می‌گردد. "کی" در فروشگاه میسی کار پیدا می‌کند، اما "هارالد" به‌دلیل اعتیاد به الکل کارش را از دست می‌دهد "پریس" با "اسلوان" (کانگدن)، که پزشک متخصص اطفال است، ازدواج می‌کند. "داتی" و "پوکی" هم ازدواج می‌کنند و "لیبی" در عرصه ادبیات موفق می‌شود. "پالی" با ناشری به‌نام "گاس لروی" (هالبروک) آشنا می‌شود و به او کمک می‌کند تا مشکلاتش را حل کند. "لیکی" از اروپا با یک بارونس برمی‌گردد. "داتی" به مناسبت نامزدی "پالی" با "دکتر جیمز ریجلی" (برودریک) جشن می‌گیرد، ولی "کی" از رادیو می‌شنود که "هیتلر" به هلند حمله کرده است. با شنیدن صدای هواپیمائی به سوی پنجره می‌رود، خم می‌شود، سقوط می‌کند و می‌میرد. سایر اعضای گروه در تشییع جنازه "کی" شرکت می‌کنند.
٭ گروه به‌عنوان فیلمی از لومت، غیرمتعارف و در عین حال از بسیاری جهات از بهترین آثار او است. شاید به این دلیل که از هرگونه تحمیل نظر و سلیقه شخصی خوداری کرده و میدان را برای اقتباس باکمن از رمان جحیم مکارتی کاملاً باز گذاشته است. در حالی که کتاب بیشتر اوقات حال‌وهوای نویسنده را منتقل می‌کند، فیلم با جایگزین کردن طنز، مداوم و ظریف رمان با نوعی نوستالژی ساده، حال و هوای شخصیت‌ها را نشان می‌دهد. فیلم کار دشوار معرفی هشت شخصیت با خلق و خوی متفاوت را به‌خوبی به انجام می‌رساند و در عین حال بارها بر این نکته تأکید می‌کند که این "گروه" برخلاف تصور اولیه به هیچ‌رو، جمعی متحد و همگون نیست. فیلم‌برداری کوفمن از نیویورک، با آبی‌ها و سبزهای خفه، به‌خوبی حس‌ زمان و مکان را به چنگ می‌آورد.