شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


کودکان شاد و تندرست


کودکان شاد و تندرست
«اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم» «کودکان خود را گرامی بدارید و با آداب و روش پسندیده با آنها معاشرت کنید» «رسول الله (ص)»
اهمیت کودک و نوجوان و نقشی که آنها در اداره امور کشور خواهند داشت بر هیچ فردی پوشیده نیست. همه مسوولان و دست اندرکاران سعی دارند که نسل جدید به نحوی شایسته رشد یابد، آموزش ببیند و نهایتا وظایف خطیرکشورداری را از پدران و مادران خود تحویل بگیرد، این امر مستلزم مراقبت وتربیت دقیق این جگرگوشه ها از قبل از تولد تا خاتمه تحصیلات است.
یکی از ارکان پیشرفت و توسعه اجتماعی واقتصادی هر کشور، داشتن نیروی سالم و کارآمد است. آموزش و پرورش نیروهای انسانی وبه ویژه کودکان، نوجوانان و جوانان در هر کشور از اولویت و اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا کودکان مهمترین موضوع تفکر، تلاش و مفهوم واقعی امید به آینده به شمار می روند. حفظ سلامت کودکان، نوجوانان و جوانان، حفظ سلامت کسانی است که در مرحله رشد و تکامل قرار دارند و از آنجا که معمولا رشد بدنی یک کودک طبیعی با تکامل عقلانی و رفتاری او هماهنگی دارد، ضرورت پرداختن به مسائل جسمانی و دقت در حفظ سلامت آنان بییش از پیش نمایان می شود. بدیهی است عواملی مانند سو» تغذیه و ناهنجاری های ژنتیک، سلامت را به خطر می اندازد. در خانه، رشد و سلامت کودکان، به شرایط دوران کودکی و نفوذ تربیتی والدین بستگی دارد. پس از آن که کودک به دبستان رفت، مربیان و مسوولان آموزشگاه ها، مسوولیت تندرستی او را به عهده خواهند گرفت. اما این مهم، بدون همکاری والدین انجام پذیر نخواهد بود.والدین و مربیان باید با آشنائی کامل از مراحل رشد و تکامل کودکان و شناخت عوامل بیماری زا و تهدید کننده تندرستی، حالات طبیعی وغیر طبیعی را در کودکان و نوجوانان تمیز دهند ودرحفظ و بهبود سلامت جسمی و روانی آنان کوشا باشند.
● کودک شاد و تندرست کدام است؟
کودکان شاد و سالم در منازل والدین شاد و سالم رشد می کنند، والدینی که از کودکان خود مراقبت می کنند و آنان را دوست دارند، موجب حفظ تندرستی و شادی درآنان می شوند، اگر پدران و مادران، تنبل، کثیف، خشن وخود خواه باشند نمی توانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند که رفتارشان غیرازآنها باشد. کودکان در صورت مشاهده مهربانی، مسوولیت، ادب و رعایت آنها در محیط خانه یاد می گیرند که خود نیز دارای این صفات باشند. کودکان باید خوب تغذیه بشوند و در یک خانه تمیز زندگی کنند تا تندرست باشند. لذا اگر ما خوب بخوریم، خود و خانه خود را تمیز نگه داریم، می توانیم از وقوع بیشتر بیماریها پیشگیری کنیم. خواب در سلامت و بشاشیت کودکان نقش مهمی دارد. بچه های کوچک هنگامی که خسته می شوند،گریه می کنند کودکان بزرگتر کج خلق و لجوج می شوند. بسیاری از کودکان به علت کمبود خواب نمی توانند کارهای خود را در مدرسه به خوبی انجام دهند. محبت، امنیت خاطر و سلامتی کامل تنها نباید در جسم ما باشد بلکه در روان ما نیز باید وجود داشته باشد. کودکان و نوجوانان دارای احساس هستند ما از نگاهها یا کردار آنان پی می بریم که خوشحال یا ناراحت هستند. کودکان بیشتر از نوجوانان یا بزرگسالان احساسات خود را نشان می دهند. کودکان هنگام ناراحتی گریه می کنند ولی اگر کسی آنان را نوازش کند فورا می خندند. نوجوانان نیز دارای احساساتی قوی هستند ولی ممکن است این احساسات را از دیگران پنهان کنند. کودکان شاد و سالم نیاز به والدین ثروتمند ندارند. بعضی از شاد ترین و سالمترین کودکان در خانواده های تهیدست پرورش می یابند. این خانواده ها به جای ثروت، مملو از عشق و محبت هستند. کودکان به محبت و امنیت کافی نیازمندند آنها نیاز دارند تا بدانند هر گونه مشکل یا ناراحتی که داشته باشند پدرومادرشان در کنارش هستند و آنها را دوست دارند و مراقبت خواهند کرد. کودکان نیاز به محبت، غذای خوب، مسکن تمیز، امنیت، لباس گرم و خواب زیاد دارند تا درآینده به پدران و مادران خوبی تبدیل شوند.
● رابطه خنده و شادابی :
خنده نشانه شادابی و سرور کودکان است و غرض از شادابی، ایجاد زمینه برای تعادل روانی و فراموشی غمها و رنجهاست.
● آثار و فوائد شادابی:
شادابی کودکان دارای آثار و فوائد بسیاری است. این آثار در جنبه های مختلف حیات کودک به چشم می خورد. ما ذیلا به مواردی از آن اشاره می کنیم.
۱) جنبه بدنی : کودکان شاداب و مسرور قد و قامتی افراشته دارند، نیرومندند، چهره آنان گشاده است. صورتشان از فرط شادی برق می زند حتی اگر زشت روی هم باشند با طراوتند. اشتهای این کودکان خوب است، غذا را بهتر هضم می کنند. ذخیره قوای شان خوب است. کار بدنی شان با سهولت صورت می گیرد. بیشتر می دوند، بیشتر می خندند و حتی گویی غده های درونی شان هم بهترکارمی کنند،کمتر بیمارمی شوند و...
۲) جنبه روانی: شادابی و نشاط در روان کودکان هم موثر است. روحیه با نشاط، روان شاد و فرح آمیزی را در فرد به ارمغان می گذارند. استعداد این گونه کودکان بیشتر و بهتر شکوفا می شود. هوش شان بیشتر رشد می کند و گسترش می یابد. حافظه و تخیل و دقت و اراده شان قوی تر است. انگیزه های عالی در این گونه کودکان بیشتر و بهتر پدید می آید، خوب تر می توانند فکر کنند، عالی تر تصمیم بگیرند.
از اختلالات روانی و عوارض و آفات آن دورند، کمتر دچار بیماری روانی می شوند و اختلال کمتری متوجه آنان است.
۳) جنبه عاطفی: این گونه کودکان سهل گیرند، دیرتر به خشم می آیند، زودتر می بخشند، اهل محبت و عاطفه اند، در طریق دوست داشتن دیگران هستند و می کوشند مسائل دیگران را زودتر و بهتر حل کنند. اهل جوشش با دیگرانند، می توانند دوست بدارند، گاهی که خوشحالی و سرورشان به مرحله نشئه می رسد احساس آرامش روحی و جسمی بیشتری دارند در چنان صورت کینه و عقده خود را فرو می گذارند، غم و گریه را رها می کنند، عواملی چون ترس، اضطراب، پریشان حالی کمتر به سراغشان می آید و...
۴) جنبه اجتماعی: این گونه کودکان حاضرند با دیگران بیشتر بجوشند، دوستان زیادی پیدا کنند، در مدرسه اهل بازی با گروه وسیعتری باشند. دیگران رابه بازی وجنب و جوش دعوت کنند. اینان را در مدرسه و کلاس، در خانه و کوچه فعال می بینی، دائما در کنار دیگران و در زندگی و جمع دوستان مسرور و راضی می باشند. در گوشه ای کز نمی کنند، از بچه های دیگر که همبازی او هستند شکوه و ناله ای ندارند، به حساب عقده های شخصی با دیگران درگیری پیدا نمی کنند، تنها لذت و آسایش خود را نمی طلبند، بلکه خواستار رشد و همکاری با جمع می باشند. آنان می دانند چگونه به دیگران محبت کنندوبه آنهامهرورزی نمایند.
۵) امر تحصیل و فراگیری: این گونه کودکان در شرایطی هستند که بهتر و سریعترمی آموزند. در مدرسه چنانند که گویی آمادگی فراگیری بیشتری دارند. از آنجا که اختلال درذهن ندارند و مشغله ای و مشکلی ذهن شان را به خود مشغول نکرده است، راحت تر درس می فهمند. در کلاس درس نشاط دارند، آماده پاسخگویی به سوالات معلمند و پرسش معلم را برای خود بلا و آفتی نمی شمارند.
۶) جنبه شخصیتی: شخصیت چنین کودکانی عادی و بهنجار است. در زندگی خود تضاد و تعارضی نمی بینند که سرازپریشان حالی و افسانه بافی درآورند. عصبی نیستندتا به انگشت مکیدن و ناخن جویدن مشغول گردند. حالت غیرعادی ندارند تا رفتار عصبی داشته باشند اینان چون نشاط و شادمانی طبیعی شان تامین شده است دچار بداخلاقی نیستند، لاف زنی و دروغگوئی ندارند، اهل تعصب و فریب نیستند، کودکند ولی رفتار بزرگان را دارند. اعمال و رفتارشان معقول و اندیشیده و از روی حساب است، اگر در بین جمعی از دانش آموزان باشند توجه معلم را به سوی خود جلب کرده و باعث آن می شوندکه درباره شان به نیکی داوری شود و ما همین وضع را درباره آنها در جمع مهمانان می بینیم.
در خاتمه خانواده مهمترین کانون رشد و اولین سطح تماس کودک با محیط وجامعه است بنابراین خانواده نخستین کانون و مدرسه تعلیم و تربیت کودک به حساب می آید و می توان گفت که برای سازندگی نسلی که می خواهد پا به عرصه حیات بگذارد باید ازدواجها آگاهانه، مسوولانه و هدفمند باشد. هم سطح بودن زن و مرد در ازدواج از نظر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تربیتی موجب ایجاد محیطی امن و پرتفاهم برای تربیت فرزندان می گردد.
نویسنده : رسول عیوضی
منبع : روزنامه مردم سالاری