شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


حکایت غم انگیز و باورنکردنی کن و متولیان سنگدلش


حکایت غم انگیز و باورنکردنی کن و متولیان سنگدلش
«گابریل گارسیا ماركز» یا همانطور كه دوستانش صدایش می زنند «گابو»، مجموعه داستانی دارد به نام «حكایت غم انگیز و باورنكردنی ارندیرای ساده دل و مادربزرگ سنگدلش» كه سال ها پیش از این بهمن فرزانه آن را در انتشارات امیركبیر منتشر كرده است. شاید آن سال ها كه به جلد بنفش آن نگاه می كردیم و كتاب را به دست می گرفتیم حتی در خیال متصور نبودیم كه روزی مطلبی در مورد جشنواره كن نوشته شود كه از داستان ماركز برای تیترش الهام گرفته باشد. البته شباهت در همین جا تمام می شود اما به قول قائل این حرف، حكایت همچنان باقی است. جشنواره فیلم كن همواره برای سینمای ایران طلسمات عجایب بوده است. چه آن سال كه فیلم چریكه تارا را به عنوان «خط شكن» در جشنواره ای كه هنوز «كان» نامیده می شد داشتیم و چه سایه های بلند باد كه در این جشنواره به عنوان نماینده ای از سینمای ایران شركت داشت؛ و چه آن سال كه سینمای ایران با طعم گیلاس یكی از قله های جشنواره كن را فتح كرد و چه سال هایی كه سینمای ایران همواره در بخش اصلی یا بخش های دیگر این جشنواره نماینده داشت؛ این جشنواره برای سینمای ایران حكم كیمیا را داشته است. حتی همین امسال كه فیلمی از سینمای ایران در جشنواره كن حضور ندارد، همچنان نام پرطمطراق این جشنواره می تواند دل هر كارگردانی را بلرزاند. یادم هست كه همین هفته گذشته در جایی خواندم كه با ژستی تبلیغاتی، حتی اشاره شده بود كه فیلمی از سینمای ایران، اولین نمایشش را در بازار فیلم كن خواهد داشت. حتی كار به جایی رسید كه در مطبوعات نوشتند، آن فیلم جشنواره فیلم فجر را نادیده گرفته است و در آن شركت نخواهد كرد، چرا كه پس از نمایش در بازار فیلم كن به سرعت اكران خواهد شد. جادوی نام جشنواره فیلم كن، البته آن قدر دوام داشته است كه شماری از سینماگران و یك نشریه سینمایی را به واكنش وا دارد تا بگویند این جشنواره اگر امسال فیلمی از سینمای ایران را در سبد نمایش ندارد؛ پس جشنواره كن جشنواره ای است كه سیاسی است و به فیلم های مشكوك جایزه داده است. حتی در جایی یك حركت «خودجوش» می رفت كه به عرصه درآید به این مضمون كه لطفاً جشنواره فیلم كن را تحریم كنید! چرا حضور سینمای ایران در یك جشنواره سینمایی این چنین مهم است و یك «ارزش» محسوب می شود؟ یادمان هست كه یك سال فیلمی از مرحوم موریس پیالا در جشنواره كن كه ریاست هیات داوران آن دوره را بازیگر فقید فرانسوی ابومونتان برعهده داشت جایزه نخل طلا را برد، اما می دانید عكس العمل حاضرین پس از اعلام فیلم «درخت شیطان» چه بود؟ آنها پیالا و فیلمش را هو كردند، همانطور كه در دهه شصت میلادی «حادثه» اثر آنتونیونی نیز به سرنوشتی مشابه دچار شد.
اگر به تئوری توطئه باور داشته باشیم می توانیم سرنخ عدم حضور سینمای ایران در جشنواره فیلم كن امسال را به مدیر جشنواره فیلم برلین نسبت دهیم. [می بینید كه این تئوری تا كجاها كه نمی رود؟!] سال گذشته مدیر جشنواره برلین در ایران حضور داشت و موقعی كه جوایز سینمای ایران، در موزه سینما را تماشا می كرد آن جمله كلیدی را گفت: «ویترین سینمای ایران جایزه ای را از جشنواره برلین كم دارد.» به دلیل آن كه سال گذشته جشنواره فیلم فجر تاریخ برگزاری اش را تغییر داد؛ سینمای ایران این مجال را یافت كه در برلین حاضر شود و البته دست خالی هم نیامد. اما اتفاقی كه رخ داد، شاید توانست منشاء این همه جنجال پیرامون جشنواره فیلم كن شود. كن سال ها است كه یك قاعده نانوشته (شاید هم نوشته شده) دارد؛ فیلمی كه در جشنواره دیگری شركت كرده باشد در جشنواره كن پذیرفته نخواهد شد. بنابراین هر سه فیلمی كه در برلین به نمایش درآمدند؛ شانس نمایش در كن را پیدا نكردند.
آشوب های اخیر در فرانسه را به یاد دارید؟ كار به جایی رسید كه نخست وزیر و البته پشتیبانش یعنی رئیس جمهور فرانسه مجبور شدند كه كوتاه بیایند و از موضع قبلی خود عدول كنند. این تظاهرات در كشور فرانسه كه آن را مهد آزادی می نامند؛ مانند تیغی دو دم عمل كرد: نه امكان سركوب (به طور كامل) فراهم بود و نه می شد آن هرج ومرج عظیم را تحمل كرد.
اگر بخواهیم با نگاهی بدبینانه به این تحولات اجتماعی نگاه كنیم و همچنان قائل به آن تئوری سرشناس(!) باشیم؛ به سادگی می توان به این نتیجه رسید كه برگزار كنندگان جشنواره فیلم كن این نگرانی را با خود داشته اند كه جشنواره شان تحت الشعاع این رویدادها اگر قرار بگیرد؛ ارزش و اعتبار آن جشنواره در این دوره مورد شلیك قرار خواهد گرفت.
همچنان تاكید می كنم كه شاید، یكی از راه ها برای منحرف كردن افكار عمومی این می توانسته باشد كه عدم حضور فیلمی از آسیا و علی الخصوص ایران، آن قدرها یك خبر مهم می توانسته باشد كه جشنواره كن را همچنان «خبر ساز» كند.
سومین نكته ای كه در مورد عدم انتخاب فیلم های ایرانی در جشنواره كن می توان اشاره كرد، برخوردهایی است كه در داخل كشور با این مسئله صورت گرفته است. این اصل را اگر بپذیریم كه هیچ جشنواره ای هیچ گاه تعهد نداده است كه حتماً فیلمی از سینمای ایران را داشته باشد، چه بسا بسیاری از برخوردهای انجام شده در هفته های جاری را بتوان راحت تر نقد كرد. در واقع می توان گفت كه هم مخاطبین و هم موافقین جشنواره فیلم كن مسئله را از آنچه كه هست بزرگ تر كرده اند.
به مبارزه طلبیدن جشنواره كن و چسباندن انگ های گوناگون همان قدر نازیباست كه صاحبان فیلمی اعلام كنند كه فیلم شان را پیش از هر جای دیگری ابتدا در این جشنواره نمایش می دهند. حكایت جشنواره فیلم كن، حكایت غم انگیز و باور نكردنی آن و متولیان سنگ دلش نیست. جشنواره كن نه آغاز جهان است نه پایان آن. جایزه گرفتن و یا نگرفتن یا شركت دادن و یا ندادن، پذیرفته شدن یا نشدن یك فیلم در یك جشنواره (حتی مطرح و شناخته شده) محكی برای خوب یا بد بودن فیلم ها نیست. فیلم خوب حتی اگر در هیچ جشنواره ای شركت نكند، همچنان فیلم خوبی است. یك بار دیگر نام پیالا و فیلمش را به خاطر بیاورید. آن فیلم الان كجاست؟ در كدام نشریات تخصصی سینما نامی از آن و كار گردانش وجود دارد؟ باور كنید هیچ كجا!
هانری جما
منبع : روزنامه شرق