دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

یوزباشی


یوزباشی
یوزباشی فردی اصفهانی با ویژگی های رفتاری و گفتاری خاص بود. پیرمردان اصفهانی هنوز هم داستان ها و لطایفی که صحت آن نیز چندان روشن نیست در باره وی نقل می‏کنند. یکی از روزنامه‏ های آن دوران درصدد برآمده از رفتار ناپسند او در جامعه به نتیجه ‏ای درس‏ آموز برسد در این روزنامه آمده است:
شاید کمتر کسی یافت شود که بدفعات در موقع عبور از دروازه‏ دولت و چهارباغ گرفتار اصرارهای عجیب و غریب این مرد نشده باشد. از دو قرآن و یک قرآن و ده شاهی گرفته تا بالاخره بیک شاهی و یک سیگار می‏رسد و تازه اگر تیرش به سنگ خورد با کمال شجاعت و قوت قلب بشما خاطرنشان می‏کند حالا که ندارید پس خواهش می‏کنم در یاد داشته باشید دفعه دیگر که پول داشتید مرا فراموش نفرمائید. تازه اگر شما خیلی جدی شدید و گفتید مرد حسابی برو پی کارت آخر به چه دلیل بتو پول بدهم و نظایر این کلمات را که حقاً لایق این قبیل جوانان مسموم کننده جوانی است برای او بیان کردید. با یک دنیا تکبر و طعنه از شما جدا می‏شود، پشت چشم نازک می‏کند و اگر موقع مقتضی باشد(بلکه اگر هم مقتضی نباشد) دو سه تا از آن متلکهای مخصوص بخودش بشما می‏گوید و شما هم مطابق سنت جاریه برای اینکه آبروی خودتان را حفظ کنید راه خود را پیش می‏گیرید و پی کار خود می‏روید.
حالا این یوزباشی حق دارد شما را اینطور در حین راه رفتن اذیت کند و آزادی را از شما سلب نماید یا ندارد، خود یک بحثی است که من وارد آن نمی‏شوم زیرا بقدری جواب آن واضح است که محتاج اقامه هیچ‏ گونه دلیل نمی‏باشد ولی همین‏قدر می‏خواهم بشما بگویم این آدم بقدری در روان‏شناسی دست دارد که با هزاران نگرانی و عدم رضایتی که شما از او دارید روز و روزهای دیگر از پشت سر شما را باسم صدا می‏کند و درخواست عادی خود را تکرار می‏نماید و تا قیافه عبوسی نشان دادید پس از مذاکرات مقدماتی یک سلامی به شما می‏کند و با این زبردستی جلوی دهان شما را می‏گیرد. خیلی که چدن باشید تا سه هفته تاب مقاومت این شبکه‏ های استادانه آقا را می‏آورید ولی بالاخره اسیرید و یک روزی مبلغی که البته کمتر از ده و پنج شاهی نیست باو می‏دهید و تازه شما کسی می‏شوید که آقا سوارتان شده و بحکم سابقه بایستی جیره ایشان را برسانید.
اگر گفتید سر موفقیت جناب یوزباشی چیست؟ زیاد فکر نکنید، صبر و پایداری و پافشاری و استقامت! منتهی این آقا در این راه مصرف می‏کند و هر کس در راه سعادت خود و مملکت مصرف نماید همین نتیجه را می‏تواند بگیرد. غالباً خستگی و کسالت از کار همان نزدیکی های آخر کار است که دست بگریبان شخص می‏شود و او را از گرفتن نتیجه باز می‏دارد و آنهائی در زندگی اکثراً موفق می‏شوند که در لحظات آخر که در واقع موقع بحران است توانسته ‏اند خود را نگاهداری نمایند. خداوند هم در قرآن مجید از مؤمنینی ستایش می‏کند که پس از ایمان استقامت داشته‏ اند.
منبع : اصفهان


همچنین مشاهده کنید