پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چرایی خروج نخبگان از کشور


چرایی خروج نخبگان از کشور
پدیده فرار مغزها موضوعی كهنه در جوامع مختلف است و این موضوع برای نخستین بار در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلا‌دی در جهان مطرح شد و این واقعیت اجتماعی به‌عنوان یك آسیب از دهه ۴۰ در ایران آغاز گردید. فرار مغزها brain drain پدیده‌ای است كه از گذشته تاكنون به اشكال متفاوتی در كشورهای مختلف ظهور كرده است. از این رهگذر معضلا‌ت جبران‌ناپذیری در تمام ابعاد مختلف به یك كشور وارد می‌شود كه آن را سال‌ها به عقب می‌راند و جلوی رشد و بالندگی‌اش را می‌گیرد. مهاجرت برای كسب دانش برتر امری منفی نیست، اما عدم بازگشت به وطن مسأله‌ای است كه ذهن اغلب كارشناسان با آن درگیر است.
كارشناسان و پژوهشگران، عمدتا بر این باورند كه عوامل متعددی در بسترسازی برای فرار مغزها موثر است كه از جمله می‌توان به سطح فرهنگ، تحصیلا‌ت، رضایت والدین، نبود پیشرفت اجتماعی از نظر مالی و نبود تضمین شغلی و كمبود امكانات رفاهی اشاره كرد، اما نقش دفع‌كننده‌های اجتماعی، امنیتی، سیاسی و معنوی در زمینه فرار مغزها را موثرتر از عوامل مادی و معیشتی قلمداد می‌كنند. در واقع اگر امنیت برای سرمایه‌گذاران فراهم شود، سرمایه‌ها و مغزها از كشور فرار نمی‌كنند.
مساله فرار مغزها پدیده بسیار پیچیده‌ای است كه مساله مهاجرت نخبگان، فرار مغزها و شكار مغزها را شامل می‌شود، به این معنا كه این پدیده تاكنون در این سه قالب خودنمایی كرده است. فرار مغزها كه در حقیقت از كشورهای پیرامونی به سمت كشورهای مركز انجام می‌شود، باعث ركود سرمایه‌گذاری‌های آموزشی در این كشورها می‌شود. امروزه نیروی انسانی یكی از پیش‌زمینه‌های توسعه همه‌جانبه است و نیروی انسانی متخصص و تحصیل‌كرده به موتور محركه جامعه قلمداد می‌شود. بنابراین از دست‌دادن این نیروها به مفهوم از دست‌دادن سرمایه‌های اصلی كشور است. در قرن بیست و یكم، تجارت مختص كالا‌های اقتصادی نیست و مغزها را به‌عنوان یك كالا‌ی استراتژیك و قابل معامله دربرمی‌گیرد.
در مطالعه پدیده مهاجرت مغزها در كشورهای جهان سوم، سرمایه اصلی كشورهای در حال توسعه كه نیروی انسانی متخصص است، به بهایی ارزان در اختیار كشورهای توسعه‌یافته قرار می‌گیرد و هر ساله میلیاردها دلا‌ر از طریق مهاجرت مغزها از دست می‌رود. در محاسبات اقتصادی كشورهای صنعتی، جذب هر فرد تحصیل‌كرده با مدرك كارشناسی ارشد یا دكترا از كشورهای جهان سوم یك میلیون دلا‌ر سود عاید آنها می‌كند، بدین ترتیب ملا‌حظه می‌شود كه كشورهای جهان سوم علی‌رغم دارابودن ۸۰ درصد جمعیت جهان تنها ۲۰ درصد درآمد جهان و ۱۰ درصد توان علمی جهان را در اختیار دارند.
از میان كشورهایی كه به دلیل در اختیار گذاشتن امكانات پژوهشی و رفاهی به صاحبان اندیشه بیشترین نخبگان ایرانی را به خود جذب كرده‌اند، آمریكا و كانادا به ترتیب رتبه اول و دوم را به خود اختصاص داده‌اند. از میان سه میلیون مهاجر ایرانی به ترتیب ۱/۲ میلیون نفر در آمریكا، ۲۰۰ هزار نفر در كانادا، ۱۸۰ هزار نفر در انگلیس، ۱۱۰ هزار نفر در آلمان، ۱۰۰ هزار نفر در فرانسه، ۹۰ هزار نفر در سوئد، ۷۰ هزار نفر در استرالیا و بقیه در دیگر كشورها ساكن شده‌اند. نبود امكانات رفاهی، فقر امكانات آموزشی، بی‌توجهی به جایگاه علم و عالم، بی‌توجهی به پژوهش و عدم شایسته‌سالا‌ری از جمله عوامل مهاجرت نخبگان به‌شمار می‌رود.
عوامل جذب‌كننده خارجی هم در خروج از وطن موثرند كه عبارتنداز: عوامل اقتصادی - نابرابری‌های دستمزدها، درآمدها و امكانات. عوامل اجتماعی - وجود نابرابری‌ها در امكانات اجتماعی از جمله امكانات رفاهی، بهداشتی و تفریحی. عوامل فرهنگی و علمی - تفاوت‌های نظام آموزشی، امكانات پژوهشی و تحقیقی و مطالعات علمی و نیز تسهیلا‌ت فراوان در دسترسی به ابزار، تكنیك و كتاب‌های علمی. عوامل ایدئولوژیك - در دوره‌های بحرانی عامل ایدئولوژیك نیز همچون عوامل سیاسی، تبدیل به عامل مهمی می‌شود.
با عنایت به تغییرات و تحولا‌ت سریع در جهان و در بیشتر كشورها و پیشرفت پرشتابی كه به صورت تصاعدی در بسیاری از كشورهای پیشرفته و در تعدادی از كشورهای در حال توسعه در حال وقوع است، تغییر و توسعه از عوامل ضروری در سازمان‌ها و در كشورها به شمار می‌رود. امروزه اساسا رشد و توسعه اقتصادی و یا افزایش صادرات كالا‌های غیرنفتی اكثر كشورها در گرو عوامل مهمی از قبیل فناوری و اطلا‌عات، تولید و بهره‌وری است. هرچند اخیرا برای كشورهای پیشرفته بعد فناوری در مقایسه با تولید از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است.
در هر حال، برای كلیه كشورها، بهره‌وری سیستم‌های اطلا‌عاتی و تولیدی از اهمیت خاصی برخوردار است. آنچه كه به‌طور مشترك در تمامی كشورها و در فازهای اطلا‌عاتی، تولیدی، خدماتی و... وجود دارد، دانش است و در این میان نقش دانشگاه به‌عنوان مركز تولید علم و فناوری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
به این ترتیب می‌توان ادعا كرد كه عامل نیروی انسانی متخصص و ماهر است كه باعث پیشرفت سازمان‌ها یا كشورها و بهره‌وری بهینه از امكانات و منابع كشورها می‌شود. زیرا مدیر و مدبر است كه می‌تواند منابع دیگر از قبیل منابع معدنی و زیرزمینی، منابع مالی، سرمایه‌ای و پولی، تجهیزات و ماشین‌آ‌لا‌ت و یا ابزار تولید و اطلا‌عاتی را به‌كار گیرد. سرمایه نیروی انسانی دانشگاهی و متخصص، تنها سرمایه‌ای است كه نمی‌توان مانند منابع فیزیكی دیگر، مقدار دقیق پولی آن را محاسبه كرد. بنابراین، زیان‌های ناشی از مهاجرت نخبگان شامل دو نوع زیان‌های بالفعل و بالقوه است.
طبق یك برآورد، فقط سرمایه ایرانیان مقیم خارج در حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلا‌ر است كه این رقم حدودا معادل ۳۰ سال صدور كالا‌های نفتی و غیرنفتی ایران با قیمت بالا‌ است. تحقیقات یك پژوهشگر ایرانی كه در دانشگاه ‌MIT آمریكا تدریس می‌كند، نشان می‌دهد كه بیش از ۴۵ درصد از ایرانیان مقیم كشور آمریكا دارای مدارك تخصصی یا فوق تخصصی هستند. یعنی از سه میلیون مهاجر نزدیك به ۵/۱ میلیون آن دارای مدرك تحصیلی ویژه‌اند.
تحقیقات دیگری كه در سطح دانشگاه‌های معتبر ایران انجام شده، نشان داده است كه به‌طور متوسط از هر ۱۸ نفری كه از سوی دانشگاه برای كسب تخصص به كشورهای توسعه‌یافته اعزام شده‌اند، تنها سه نفر به ایران بازگشته‌اند. چنین افرادی به دنبال محیطی برای شكوفایی استعدادهای خودشان هستند و عمده دلیل فرار مغزها در ایران این است كه چنین محیطی پیدا نمی‌كنند و محیط برای رشدشان تنگ است. این افراد به كشوری می‌روند كه امكان تحقق ایده‌ها و خلا‌قیت‌هایشان باشد.
آمارهای ارائه‌شده نشان می‌دهد در سال‌های گذشته از ۱۲۵ دانش‌آموز شركت‌كننده در المپیادهای علمی كه موفق به كسب رتبه و جایزه شده‌اند، ۹۰ نفر از آنها در دانشگاه‌های آمریكا به تحصیل مشغول شده‌اند، اما هزینه‌های اقتصادی ناشی از فرار مغزها برای كشور ما چقدر است؟ براساس برآورد صورت‌گرفته توسط سازمان ملل، هر كشور باید به‌طور متوسط بین ۱۵ تا ۲۰ هزار دلا‌ر هزینه كند تا یك فرد به یك متخصص تبدیل شود. براساس این برآورد جریان فرار مغزها موجب از میان رفتن هشت تا ۱۱ میلیارد دلا‌ر از منابع كشور شده است. علت اصلی این موضوع بسیار واضح است و آن این است كه در كشور ما كمترین كار برای امكان رشد نخبه‌ها انجام شده است. متاسفانه بهترین دانشجویان، كشور را ترك می‌كنند و دیگر بازنمی‌گردند و در این دنیای پیچیده كشوری مانند ایران برای اداره خود نیاز به این افراد دارد و متاسفانه بایدگفت مهمترین مولفه برای پیشرفت را كه نقش حیاتی برای كشور دارد، به راحتی از دست می‌دهیم. باید با سیاستگذاری‌های سنجیده و ارزش‌گذاری جدید تلا‌ش شود كه دانشگاه‌ها و دانشگاهیان از یك منزلت و جایگاه حقیقی و بسیار بالا‌تری در كشور برخوردار باشند.
آمار مهاجرت، حكایت از این دارد كه ۶/۶۵ درصد از نخبگان برای رسیدن به استانداردهای بالا‌ی زندگی ترك وطن می‌كنند و مابقی به دلا‌یل نابرابری‌های اقتصادی، اجتماعی و شغلی از كشور خارج می‌شوند. عواملی كه می‌توانند به وسوسه فرار مغزها منجر شوند عبارتنداز:
۱) سرخوردگی‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ۲۲ درصد
۲) مشكلا‌ت گزینشی دانشجو ۱۱ درصد
۳) مشكلا‌ت خروج كشور ۱۱ درصد
۴) مشكلا‌ت رفاهی ۱۰ درصد
۵) مشكلا‌ت هیات علمی، مثل پایین‌بودن تخصص و ارتباط نامطلوب ۹ درصد
۶) مشكل اشتغال ۶ درصد
۷) كمبود ظرفیت‌های تحقیقاتی ۵ درصد
در تقسیم‌بندی دبیرخانه شورای‌عالی انقلا‌ب این علل و عوامل به سه دسته تقسیم شده است.
۱) علل علمی و تحقیقاتی
الف) كمبود امكانات مناسب و تحقیقاتی در كشور.
ب) فقدان نظام بهره‌گیری از توان علمی و تحقیقاتی متخصصان.
ج) عدم مصرف بهینه بودجه‌های تحقیقاتی در عین ناكافی‌بودن.
۲) علل اقتصادی و اجتماعی
الف) عدم تناسب و توجیه منطقی بین درآمدهای مشاغل در داخل كشور.
ب) افزایش جاذبه‌های مادی در خارج از كشور و فاصله موجود با امكانات زندگی در كشورهای پیشرفته.
ج) عدم تناسب بین فارغالتحصیلا‌ن آموزش عالی با فرصت‌های شغلی.
د) عدم انطباق تخصص و توان فارغالتحصیلا‌ن با نیازهای كشور.
۳) علل فرهنگی و سیاسی
الف) احساس عدم ثبات اقتصادی نسبت به حال و آینده كشور.
ب) كاهش انگیزه و تعهد برای خدمت به مردم به‌عنوان وظیفه دینی و ملی.
ج) ایجاد تغییرات فرهنگی در روحیات متخصصان به دلیل طولا‌نی‌شدن مدت اقامت در خارج.
د) تبلیغات سوء رسانه‌های جمعی بیگانه در بدبین نگه‌داشتن ایرانیان مقیم خارج، نسبت به نظام.
هـ) ناهمگونی فرهنگی و سیاسی برخی از متخصصان با اعتقادات و ارزش‌های حاكم بر جامعه.
در گزارشی كه توسط اداره كل امور فرهنگی ایرانیان خارج از كشور، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلا‌می تهیه شده است، فضای اجتماعی نامناسب، عدم توجه به شأن علم و عالم، الگوسازی و الگوپذیری از خارج، سطح علمی دانشگاه‌ها و فقدان ابزار و تجهیزات پیشرفته، نبودن امكانات كافی برای ادامه تحصیل در دوره‌های تكمیلی، نداشتن ارتباط بین برخی از رشته‌ها با صنعت كشور، نبودن استادان مجرب و كارآزموده، به‌خصوص در رشته‌های ملی و وجود معضلا‌تی چون كنكور و آزمون‌های ورودی به‌عنوان علل و عوامل فرار مغزها استخراج و مطرح شده است كه همپوشی این فهرست با سایر گزارش‌ها، نشان‌دهنده اتفاق‌نظر كارشناسان در این زمینه است.
به اذعان بسیاری از صاحب‌نظران، شأن و منزلت و منزلت دانشمندان و استادان دانشگاه در دو دهه گذشته فارغ از دلا‌یل آن كاهش محسوسی داشته است. در موقعیتی كه فرد این كاهش منزلت را احساس كند، انگیزه‌ای قوی برای مهاجرت به محیط اجتماعی كه موقعیت بهتری را فراهم می‌نماید، پیدا می‌كند. شأن و منزلت یك قشر اجتماعی را می‌توان با دو شاخص بررسی كرد:
۱) میزان مشاركت دادن آن قشر در نظام تصمیم‌گیری.
۲) میزان بهره‌مندی از مواهب مادی و امكانات متناسب با موقعیت شغلی.
در مجموع، با نگرش فوق این پدیده محصول چیزی است كه از آن به <احساس محرومیت نسبی> تعبیر می‌كنند. محرومیت نسبی بیشتر معلول عوامل روان‌شناختی ناشی از ضعف برخورد سیاستگذاران با شخصیت و هویت افراد است. این مولفه <امنیت انسانی> را به خطر می‌اندازد و فرد به‌منظور اعاده این امنیت انسانی نسبت به مهاجرت و تغییر محیط اجتماعی اقدام می‌كند.
ارائه راهكارها و اقدامات اجرایی می‌تواند تا اندازه قابل توجهی به حل این مساله كمك كند كه نخبه از كشور خارج نشود و در صورت اتمام تحصیلا‌ت تكمیلی در خارج از كشور پس از آنكه توانست به رشد و پیشرفت دست یابد به وطن بازگردد و سرمایه خود را در راستای اعتلا‌ی كشور عرضه كند و این امر میسر نخواهد شد مگر با ایجاد ترتیبات مدیریتی لا‌زم از طریق تشكیل ستاد ویژه در هیات دولت كه مشاركت همه مسوولا‌ن را می‌طلبد. جهت‌گیری نظام تبلیغاتی كشور به‌خصوص رسانه‌های جمعی به سوی تكریم اندیشمندان و تلا‌ش به‌منظور ایجاد رابطه مثبت میان سواد و دارایی و سواد و منزلت اجتماعی در نظام اداری و مالی كشور، ایجاد ترتیبات و تسهیلا‌ت لا‌زم برای ترجمه و انتشار آثار مفید نخبگان مقیم خارج از كشور به زبان فارسی همزمان با انتشار در خارج از كشور و انتشار نشریات تخصصی مشترك، همچنین پرهیز از ایجاد ذهنیت‌های منفی علیه دانشگاهیان و ایجاد شكاف‌های تصنعی عوامل مهمی برای حل این مساله می‌باشند. نوسازی و تجهیز امكانات آزمایشگاهی و كارگاهی و اطلا‌ع‌رسانی دانشگاه‌ها متناسب با تخصص‌ها وكارآمدی و شأن اعضای هیات علمی و پژوهشگران، هماهنگ با تحولا‌ت علمی ضرورتی است كه توجه به آن زمینه بازگشت بخش اعظم سرمایه انسانی كشور را فراهم می‌آورد.
محمد مهدی مازنی
منابع:
۱- مهاجرت نخبگان (دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی و اجتماعی.
۲- دهقان، مهدی. از فرار مغزها تا پدیده نو و ناشناخته مبادله مغزها، مجله اطلا‌عات سیاسی اقتصادی، شماره ۱۲-۱۱، مرداد و شهریور ۱۳۸۲، ص ۲۲۰.
۳- عباس‌زادگان، سیدمحمد. ابعاد و علل مهاجرت از نوع فرار مغزها در ایران، ‌ www.iranianhouse.org
۴- مهاجرت نخبگان در عصر ارتباطات، بازاندیشی در فرصت‌ها، تهدیدها و راهكارها، فصلنامه، مطالعات راهبری، شماره ۱۴، زمستان ۱۳۸۰
۵- دلیری، جواد. روزنامه ایران، ۱۳ تیر ۱۳۸۴.
۶- محسنی، رضاعلی. پدیده مهاجرت و فرار مغزها، مجله اطلا‌عات سیاسی اقتصادی، شماره ۸-۷، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۱، ص ۱۲۳.
۷- وقوفی، حسن. فرار مغزها، بررسی مهاجرت نخبگان از زوایای گوناگون، چاپ دوم، تهران: انتشارات زهد، ۱۳۸۱، ص ۱۶۲.
۸- نوین كاشانی، زهرا. مهاجرت مغزها از كشورهای جهان سوم. (پایان‌نامه كارشناسی ارشد علوم سیاسی. تهران، دانشگاه آزاد اسلا‌می، دانشكده علوم سیاسی، ۱۳۷۲-۱۳۷۱)، ص ۷۸.
منبع : روزنامه اعتماد ملی