انتخاب شده های حذف شده!

یک فرضیه پرطرفدار مطرح درباره فهرست جدید تیم ملی فوتبال ایران که بخش عمده ای از نفراتش اینک در اردوی اروپا به سر می برند و قسمتی از آن چندی بعد در مسابقات قهرمانی غرب آسیا در تهران امتحان پس خواهند داد و در دیدارهای تدارکاتی با امثال مصر و کنیا و بحرین و ژاپن هم به کار گرفته خواهند شد، دعوت از کسانی است که بالقوه نباید جایی در اردوی ملی داشته باشند.
آوردن نامهای متعدد و به خصوصی در این ارتباط الزامی و مفید خواهد بود و حتی اگر چنین نکنیم و قصد کلی گویی داشته باشیم، باید متذکر شویم که شماری از دعوت شده ها خود نیز می دانند که راهی به جمع منتخبین نهایی برای حضور در رقابت های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ در قاره آسیا نخواهند داشت و وقتی چنین است معلوم نیست دلیل بردن آنها به اروپا چیست و آیا این اقدام بیشتر یک نوع گردش و تفریح برای آنها نخواهد بود؟
حتی در فهرست نامزدهای حضور در رقابت های غرب آسیا نیز به نام هایی برمی خوریم که شاید خود انتظار دعوت به تیم ملی را نداشتند. شاید فراخوانی آنها با احتساب این که این مسابقات درجه دوم در عمل اهمیتی بزرگ در فوتبال آسیا نداشته است (و ندارد) و بیشتر یک میدان تدارکاتی به حساب می آید، قابل توجیه باشد، اما از یک سو در روزهای قبل از اعلام اسامی تاکید شده بود که تیم ملی با ترکیبی نزدیک به آرایش اصلی اش در رقابت ها حضور به هم خواهد رساند و از جانب دیگر لیست منتشره دچار چنان تنوعی از بازیگران متفاوت و پرسابقه و کم سابقه در تیم ملی است که معلوم نیست اولا علی دایی چطور می تواند بین آنها هماهنگی سریعی را به وجود آورد ثانیا اگر همان ترکیب و نفرات قابل پیش بینی را در نهایت مقابل کره جنوبی، عربستان، کره شمالی و امارات خواهد چید، به چه سبب تعداد زیادی از افرادی را فراخوانده است که در نهایت جایی در آن جمع نمی یابند و از حالا هم مشخص و قطعی است که در این ارتباط کم می آورند و مهم تر از همه این که چرا شماری قابل توجه از این افراد به اردوی اروپا گسیل شده اند.
● موضوعی خطیر
بحث صلاحیت فنی برای بازی یا عدم بازی در تیم ملی نیز موضوع خطیری است که شاید در انتخابات اخیر تیم ملی چندان لحاظ نشده باشد. تعدادی از نفرات دعوت شده به اردوی ملی که دعوت شان به بهای عدم فراخوانی عده ای قوی تر و بهتر و پر سابقه تر تمام شده، بحثی است که باید مورد توجه دقیق قرار گیرد. وقتی علی دایی صحبت از دعوت وسیع جوانها به اردوی ملی می کند،بحثی است که می تواند جوانه های امید را در فوتبال ملی شکوفا کند اما او همان کسی است که در دو ساله آخر بازیگری اش در تیم ملی هر گاه بحث لزوم سپردن جایش به جوان تر مطرح شد، این موضوع را بر نتافت و امروزدر شرایطی بحث استفاده از جوان ترها را عمده کرده که برخی از مهره های میانسال شایسته تر پشت درهای تیم ملی مانده اند و نمی دانند چه بکنند و چه بگویند تا این درها به روی شان باز شود، زیرا مشکل آنها قاعدتا مشکل فنی نیست.
دایی لابد بهتر از هر کس می داند که بازیگرانی مثل نوری، ابراهیمی، آن نعمه، رافخایی، حمودی، پروین، شیری، خلعت بری و کیانوش رحمتی در گزینش های نهایی او برای دور پایانی انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ سهمی نخواهند داشت و حتی حاج صفی و زنید پور نیز ممکن است حذف شوند و رحمان احمدی نیز در همین تعریف می گنجد. تا آنجا که بحث حضور در مسابقات غرب آسیا مطرح می شود، همانطور که پیشتر گفتیم، به سبب درجه اول نبودن این میدان می توان برخی از این گزینش ها را پذیرفت اما تیم ملی همیشه یک بحث اساسی تر را در بر داشته و آن صلاحیت فنی افرادی است که دعوت می شوند و باید حتما به لحاظ کلاس و اعتبار در چنان حدی باشند. سوال این است؛ آیا برخی از دعوت شده ها و شماری از افرادی که نام شان آمد، چنان صلاحیتی را دارند؟
● نزول سایپا
این یک بحث اساسی است که سایپا که در فصل اول مربیگری علی دایی قهرمان لیگ برتر ایران شد، چرا در فصل دوم فقط یازدهم شده و آیا این نشانه قوت مربیگری دایی است یا ضعف او و اگر سایپا آن قدر نزول کرده چرا در اکثر گزینش های دایی برای تیم ملی ۴ تا ۶ نماینده داشته و اگر آن نمایندگان این قدر قوی اند، چرا سایپا را دوباره قهرمان لیگ و یا حداقل صاحب رتبه های دوم و سوم آن نکرده اند؟ اینها هم سوالاتی است که مثل بحث صلاحیت یا عدم صلاحیت برخی از دعوت شده های تیم ملی بدون پاسخ می ماند و هیچکس نمی داند انتخاب شده های از حالا حذف شده تیم ملی در اردوهای داخلی و اروپایی چه می کنند.

وحید رسولی

منبع : روزنامه جوان