یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


مدیریت فرهنگی کشور و ویژگی‌های آن


مدیریت فرهنگی کشور و ویژگی‌های آن
●ویژگی مدیریت فرهنگی
یكی از مهمترین تكالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ كشور است؛ یعنی مشخص كنیم كه فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حركت عظیم درون‌زا و صیرورت بخش و كیفیت بخشی كه اسمش فرهنگ است و در درون انسان‌ها و جامعه بوجود می‌آید، چگونه باید باشد؛ اشكالات و نواقص‌اش چیست و چگونه باید رفع شود؛ كندی‌ها و معارضاتش كجاست؟ مجموعه‌ای لازم است كه اینها را تصویر كند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد. نمی‌گویم به طور كامل كنترل كند؛ چون كنترل فرهنگ به صورت كامل نه ممكن است، نه جایز؛ اصلاً رشد فرهنگی با ابتكار و آزادگی و آزادی و مبدان دادن به اراده‌هاست؛ در این تردیدی نیست؛ منتها هوای كار را باید داشت.۱۳۸۳/۱۰/۸
●ویژگی مدیریت فرهنگی
آنچه كه در مقوله‏ی فرهنگ بر عهده‏ی حكومت است، عبارت است از نظارت هوشمندانه، متفكرانه، آگاهانه، مراقبت از هرز رویِ نیروها و هرزه‏روییِ علف هرزه‏ها، هدایت جامعه به سمت درست، كمك به رشد و ترقی فرهنگی افراد جامعه؛ باید به این همه مجموعه‏ی انسان و بخصوص جوان كه در جامعه هستند، كمك كرد تا بتوانند راه صحیح و رشد خود را پیش ببرند. ما نه معتقد به ولنگاری و رها سازی هستیم، كه به هرج و مرج خواهد انجامید، نه معتقد به سختگیری شدید؛ اما معتقد به نظارت، مدیریت، دقت در برنامه‏ریزی و شناخت درست از واقعیات هستیم.
نمی‏شود ما میدان را رها كنیم تا دیگران هر كاری كه می‏خواهند، بكنند. امروز همان كسانی كه ادعای آزادی می‏كنند و دم از لیبرال بودن می‏زنند، پیچیده‏ترین و دقیق‏ترین و ظریفترین شیوه‏ی كنترل را بر روی فرهنگ كشورهای خودشان، بلكه سراسر دنیا، اعمال می‏كنند و سعی دارند كه فرهنگ خود را به كشورهای دیگر منتقل و تزریق كنند.۱۳۸۲/۱۰/۲۳
●نگاه معقول اسلامی در مدیریت فرهنگ
ما نمی‏خواهیم با نگاه افراطی به مقوله‏ی فرهنگ نگاه كنیم؛ بایستی نگاه معقول اسلامی را ملاك قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطی كه معارف و الگوهای اسلامی به ما نشان می‏دهد، تنظیم كرد. برخورد افراطی، از دو سو امكان‏پذیر است و تصور می‏شود: یكی از این طرف كه ما مقوله‏ی فرهنگ را مقوله‏یی غیرقابل اداره و غیرقابل مدیریت بدانیم؛ مقوله‏یی رها و خود رو كه نباید سربه‏سرش گذاشت و وارد آن شد و با این منطق كه با فرهنگ مردم نمی‏شود كاری كرد؛ نمی‏شود الگوهای فرهنگی را به مردم داد؛ نمی‏شود مردم را در زمینه‏ی مسائل فرهنگی پیش برد، مقوله‏ی فرهنگ عمومی مردم و رشد فرهنگی آنها را رها كرد، كه متأسفانه این تفكر در جاهایی هست و عده‏یی طرفدار رها كردن و بی‏اعتنایی و بی‏نظارتی در امر فرهنگ هستند. این تفكر، تفكر درستی نیست و افراطی است. در مقابل آن، تفكر افراطی دیگری وجود دارد كه آن سختگیری خشن و نظارت كنترل‏آمیزِ بسیار دقیق - چه در زمینه‏ی فرهنگ عمومی، چه حتی در زمینه‏ی مسائل و اخلاق شخصی؛ قالب‏گیری كردن و قالبها را تحمیل كردن - است. این تفكر هم به همان اندازه غلط است. نه می‏شود فرهنگ را در جامعه رها كرد كه هرچه پیش آمد، پیش بیاید، نه می‏شود آن‏طور سختگیریهای غلطی را كه نه ممكن است و نه مفید، الگو قرار داد.۱۳۸۲/۱۰/۲۳
●استعاره ای برای مدیریت فرهنگی
در مقوله‏ی فرهنگ، رفتارِ حكومت باید دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان بهنگام نهال می‏كارد، بهنگام آبیاری می‏كند، بهنگام هرس می‏كند، بهنگام سمپاشی می‏كند و بهنگام هم میوه‏چینی. باید فضای فرهنگی كشور را باغبانی كرد؛ یعنی مسؤولانه و با دقت این مقوله را دنبال كرد. بعضی‏ها بعمد و كاملاً حساب شده بی‏بندوباری را ترویج می‏كنند. البته بنده نشانه‏های این كار را می‏دیدم و حدس می‏زدم كه چه اتفاقی می‏خواهد بیفتد. بعد كارهایی كه دستگاه‏های مسؤول كردند و اطلاعاتی كه به‏دست آوردند، روشن كرد كه همان حدسی كه می‏زدم، واقعیت دارد.
●فرهنگ ، ثقل اكبر است
تشكیل این شورا و وارد كردن افرادِ با فكر و با انگیزه برای تصمیم‏گیری درباره فرهنگ كشور؛ و كمك قانونی و حیثیتی و هرچه كه لازم است نسبت به این شورا؛ این كاری است كه به عهده‏ی من است؛ اما از این‏جا به بعدش به عهده‏ی شما. من به آن دوست گفتم كه بنده با شما پیش خدای متعال احتجاج خواهم كرد و به پروردگار خواهم گفت من بهترین كسانی را كه مناسب این كار می‏شناختم، در این شورا جمع كردم؛ شما به خدای متعال باید جواب بدهید؛ هرچه كه فكر می‏كنید باید پیش خدای متعال گفت، آن را بیان كنید و به فكرش باشید. حالا این را می‏خواهم به شما عرض بكنم كه مسؤولیت این شورا به خاطر اهمیت و سنگینیِ مسأله‏ی فرهنگ و علم، مسؤولیت سنگینی است؛ منتها ثقل‏اكبر در این‏جا فرهنگ است؛ چون هم خودِ علم و آموزش و هم جهتگیری و كیفیت و روی‏كردهای مختلف آن، تحت‏تأثیر فرهنگ عمومی جامعه است.۱۳۸۴/۱۰/۱۳
●امكان تغییر و مدیریت فرهنگ
البته فرهنگ ملی را می‌شود به مرور در طول زمان تغییر داد؛ یعنی مثل كوه‌های عالم كه در طول قرن‌های متمادی جابه‌جا نمی‌شوند، جزو ثوابت نیست. فرهنگ یك ملت را می‌شود با عوامل تأثیرگذار بتدریج عوض كرد؛ یك ملت از لحاظ فرهنگی عزیز را تبدیل كرد به یك ملت توسری‌خور و ضعیف؛ متقابلاً یك ملت تنبل را می‌شود تبدیل كرد به یك ملت زرنگ؛ این رنگ ثابت لایزالی و لایزولی نیست.۱۳۸۳/۱۰/۸
●مدیریت فرهنگ ملی
بنابراین فرهنگ یك ملت، منشأ عمده تحولات آن ملت است. بله، بلاشك عوامل گوناگونی روی فرهنگ ملت اثر می‌گذارد ـ یعنی این تأثیر، دو جانبه است ـ اما عاملی كه یك ملت را به ركود و خمودی، یا تحرك و استادگی، یا صبر و حوصله، یا پرخاشگری و بی‌حوصلگی، یا اظهار ذلت در مقابل دیگران، یا احساس غرور و عزت در مقابل دیگران، به تحریك و فعالیت تولیدی یا به بیكارگی و خمودی تحریك می‌كند، یا احساس غرور و عزت در مقابل دیگران، به تحرك و فعالیت تولیدی یا به بیكارگی و خمودی تحریك می‌كند، فرهنگ ملی است. فرهنگ ـ با همین تعریف ویژه ـ محصول تعریف جمعی از یك جامعه است و خودش مؤثر در همه حركات و تحولات و تشكیل‌دهنده هویت یك جامعه است. البته فرهنگ ملی را می‌شود به مرور در طول زمان تغییر داد؛ یعنی مثل كوه‌های عالم كه در طول قرن‌های متمادی جابه‌جا نمی‌شوند، جزو ثوابت نیست. فرهنگ یك ملت را می‌شود با عوامل تأثیرگذار بتدریج عوض كرد؛ یك ملت از لحاظ فرهنگی عزیز را تبدیل كرد به یك ملت توسری‌خور و ضعیف؛ متقابلاً یك ملت تنبل را می‌شود تبدیل كرد به یك ملت زرنگ؛ این رنگ ثابت لایزالی و لایزولی نیست.۱۳۸۳/۱۰/۸
●حكومت و وظیفه مدیریت راهبردی فرهنگی كشور
آنچه كه در مقوله‏ی فرهنگ بر عهده‏ی حكومت است، عبارت است از نظارت هوشمندانه، متفكرانه، آگاهانه، مراقبت از هرز رویِ نیروها و هرزه‏روییِ علف هرزه‏ها، هدایت جامعه به سمت درست، كمك به رشد و ترقی فرهنگی افراد جامعه؛ باید به این همه مجموعه‏ی انسان و بخصوص جوان كه در جامعه هستند، كمك كرد تا بتوانند راه صحیح و رشد خود را پیش ببرند. ما نه معتقد به ولنگاری و رها سازی هستیم، كه به هرج و مرج خواهد انجامید، نه معتقد به سختگیری شدید؛ اما معتقد به نظارت، مدیریت، دقت در برنامه‏ریزی و شناخت درست از واقعیات هستیم.
نمی‏شود ما میدان را رها كنیم تا دیگران هر كاری كه می‏خواهند، بكنند. امروز همان كسانی كه ادعای آزادی می‏كنند و دم از لیبرال بودن می‏زنند، پیچیده‏ترین و دقیق‏ترین و ظریفترین شیوه‏ی كنترل را بر روی فرهنگ كشورهای خودشان، بلكه سراسر دنیا، اعمال می‏كنند و سعی دارند كه فرهنگ خود را به كشورهای دیگر منتقل و تزریق كنند.۱۳۸۲/۱۰/۲۳
در قبال هجمه‏یی كه امروز وجود دارد، نمی‏شود بیكار نشست و نظارت را از دست داد؛ بایستی با دقت، مراقب رفتار و حركت فرهنگی جامعه بود و برای آن برنامه‏ریزی كرد؛ این یكی از مهمترین وظایف حكومت است و حق بزرگی است كه مردم بر گردن حكومت دارند؛ حق رشد فضیلتها و پیشرفت در زمینه‏ی معنویات؛ این حق را باید حكومت ایفا كند. این مطلب مهمی است كه باید برایش برنامه‏ریزی و فكر شود و راه‏های اثرگذاری بر روی فرهنگ عمومی مردم و رشد فضایل شناخته شود.۱۳۸۲/۱۰/۲۳●حكومت و وظیفه مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی كشور
در قبال هجمه‏یی كه امروز وجود دارد، نمی‏شود بیكار نشست و نظارت را از دست داد؛ بایستی با دقت، مراقب رفتار و حركت فرهنگی جامعه بود و برای آن برنامه‏ریزی كرد؛ این یكی از مهمترین وظایف حكومت است و حق بزرگی است كه مردم بر گردن حكومت دارند؛ حق رشد فضیلتها و پیشرفت در زمینه‏ی معنویات؛ این حق را باید حكومت ایفا كند. این مطلب مهمی است كه باید برایش برنامه‏ریزی و فكر شود و راه‏های اثرگذاری بر روی فرهنگ عمومی مردم و رشد فضایل شناخته شود.۱۳۸۲/۱۰/۲۳
●زمینه مساعد برای مهندسی و مدیریت فرهنگی كشور
▪زمینه مساعد
اكثریت بزرگی از مردم در این انتخابات پایبندی خودشان را به دین، به ارزش‏های انقلاب، به دل‏بستگی‏های امام نشان دادند و دولتی هم براین اساس تشكیل شده و همین شعارها را هم این دولت تكرار می‏كند و ادامه می‏دهد و حركت می‏كند، مردم هم استقبال می‏كنند و با آغوش باز این حرف‏ها را می‏پذیرند. این، نشان‏دهنده‏ی یك زمینه‏ی بسیار خوبی است كه ما باید از این زمینه استفاده كنیم. بنابراین، در وضع جدید، به نظر من پویایی، نشاط، انگیزه و نوآوری اعضای این مجموعه بایستی مضاعف بشود؛ نمی‏شود قبول كرد كه ما یك مجموعه‏ی فرهنگی داریم كه آن را به عنوان قرارگاه اصلی مسائل فرهنگی و كارزار فرهنگی قرار داده‏ایم - یك‏چنین كارزاری در همه‏ی ادوار و در همه‏ی كشورها اجتناب‏ناپذیر است - در عین‏حال، در این قرارگاهِ اصلی، بی‏نشاطی یا ركود یا عدم پیشرفت ملاحظه و مشاهده بشود؛ این را من اصلاً تصور نمی‏توانم بكنم.۱۳۸۴/۱۰/۱۳ ▪زمینه مساعد و امكانپذیری مهندسی فرهنگی كشور
این وضع جدیدی كه در كشور به‏وجود آمده است و تشكیل دولت و گرایشی كه امروز در عموم مردم و در دولت‏مردان مشاهده می‏شود، این نوید را می‏تواند بدهد كه اوضاع برای برگرداندن جهتگیری غلط، اوضاع مساعدی است؛ نه به این معنا كه همه چیز از پیش قابل حدس قطعی باشد؛ بلكه بسته به این است كه ما چه‏كار بكنیم، لیكن زمینه، زمینه‏ی مساعدی است؛ چون شعارهایی مطرح شده كه منطبق با مبانی انقلاب بوده و مردم به این شعارها پاسخ داده‏اند؛ و من مكرر این را گفته‏ام. ما در انتخاباتی كه چند ماه پیش گذراندیم، اكثریت قریب‏به‏اتفاق مردم، به ارزش‏های انقلاب رأی دادند.۱۳۸۴/۱۰/۱۳
●اصلاح جهت گیری های غلط با مهندسی فرهنگی كشور
این وضع جدیدی كه در كشور به‏وجود آمده است و تشكیل دولت و گرایشی كه امروز در عموم مردم و در دولت‏مردان مشاهده می‏شود، این نوید را می‏تواند بدهد كه اوضاع برای برگرداندن جهتگیری غلط، اوضاع مساعدی است؛ نه به این معنا كه همه چیز از پیش قابل حدس قطعی باشد؛ بلكه بسته به این است كه ما چه‏كار بكنیم، لیكن زمینه، زمینه‏ی مساعدی است؛ چون شعارهایی مطرح شده كه منطبق با مبانی انقلاب بوده و مردم به این شعارها پاسخ داده‏اند؛ و من مكرر این را گفته‏ام. ما در انتخاباتی كه چند ماه پیش گذراندیم، اكثریت قریب‏به‏اتفاق مردم، به ارزش‏های انقلاب رأی دادند.۱۳۸۴/۱۰/۱۳
●ضرورت وچود مركز مهندسی فرهنگی كشور و عقبه فكری و خط مقدم اجرایی آن
شورای عالی انقلاب فرهنگی آن مركز مهندسی و حراست كننده‌یی است كه مورد نظر ماست، پیشنهاد بدهید این شورا را منحل كنیم و یك شورایی دیگر به وجود بیاوریم. ما تصور می‌كنیم مركز می‌تواند این شورا باشد. این احتیاج دارد به دو چیز اساسی: اول، عقبه‌ی علمی و فكری؛ دوم، خط مقدم اجرایی. عقبه‌ فكری‌اش همان جایی است كه باید مطالعه و كارهای علمی بكند.۱۳۸۳/۱۰/۸
▪عقبه فكری و خط مقدم اجرائی در اجرای نقشه مهندسی فرهنگی كشور
شورای عالی انقلاب فرهنگی آن مركز مهندسی و حراست كننده‌یی است كه مورد نظر ماست، پیشنهاد بدهید این شورا را منحل كنیم و یك شورایی دیگر به وجود بیاوریم. ما تصور می‌كنیم مركز می‌تواند این شورا باشد. این احتیاج دارد به دو چیز اساسی: اول، عقبه‌ی علمی و فكری؛ دوم، خط مقدم اجرایی. عقبه‌ فكری‌اش همان جایی است كه باید مطالعه و كارهای علمی بكند.۱۳۸۳/۱۰/۸
●عقبه فكری و خط مقدم اجرائی در اجرای نقشه مهندسی فرهنگی كشور
این جا آن قرارگاه مقدم فرماندهی است. عقبه فكری شما در مراكز دانشگاهی و حوزه‌ای و دبیرخانه خودتان كه باید محور همه این مراكز باشد، آنجاهاست؛ خط مقدمتان هم عبارت است از دولت، مجلس و حتی مجمع تشخیص مصلحت ـ كه توضیح خواهم داد مجمع هم تشخیص هم یكی از مراكزی است كه خط مقدم شماست و می‌تواند سیاستگذاری كند ـ و دستگاه قضایی و دیگر دستگاه‌هایی كه در كشور هتنسد؛ اینها بازوان اجرایی شما هستند. این بازوان اجرایی، فقط چهار وزارتخانه‌ فرهنگی نیستند ـ یعنی وزارت علوم و ارشاد و بهداشت و آموزش و پرورش ـ بلكه صنایع ما هم جزو خط مقدم شماست. فرهنگ ما باید در تولید صنعتی ما اثر بگذارد: ما چه چیزی تولید كنیم؟ چگونه تولید كنیم؟ برای چه تولید كنیم؟ صداوسیما هم جزو خطوط مقدم شماست. دستگاه قضایی ما ـ اداره زندان، كیفیت زندان و این گونه مسائل ـ همه‌اش با فرهنگ ارتباط دارد و باید تحت تأثیر آن باشد. مجلس ما برای عملی شدن آنچه این جا به عنوان مهندسی انجام می‌گیرد، حتماً باید قانون بگذارند. مجمع تشخیص مصلحت هم در سیاستگذاری‌ها همین مهندسی كلان را درنظر داشته باشد. ما در آنجا سیاستگذاری رسمی فرهنگی داریم، نه مهندسی موردنظر ما كه نگاه كلان به مباحث فرهنگی است. بنابراین آنچه شما در این جا تصویب می‌كنید، به مجمع تشخیص مصلحت می‌رود، برای یك منظور؛ به دولت می‌رود، برای یك منظور؛ به مجلس شورای اسلامی می‌رود، برای یك منظور؛ به صداوسیما می‌رود، برای یك منظور.۱۳۸۳/۱۰/۸
قرارگاه اصلی و عقبه علمی و فكری و خط مقدم اجرائی آن در مهندسی فرهنگی كشور
این جا آن قرارگاه مقدم فرماندهی است. عقبه فكری شما در مراكز دانشگاهی و حوزه‌ای و ما سال گذشته این‏جا عرض كردیم "مهندسی فرهنگی كشور" به عهده‏ی شماست؛ گفتیم این‏جا "قرارگاه اصلی" است، عقبه‏ی شما هم دبیرخانه و ملحقات دبیرخانه است و شوراهای اقماری و شورای معین و كمیته‏های كارشناسی و جمع‏های دیگری كه هستند؛ خطوط مقدّم اجرایی شما هم وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش‏عالی، وزارت ارشاد و دستگاه‏های مختلف هستند،۱۳۸۴/۱۰/۱۳
●جایگاه مهندسی فرهنگی و مدیریت راهبردی فرهنگی كشور
این جا را در واقع باید اتاق فرمان فرهنگی كشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاه‏های كشور ـ اعم از دستگاه‏های فرهنگی و سایر دستگاه‏ها ـ و مركز مهندسی فرهنگی كشور به حساب آورد. ۱۳۸۱/۹/۲۶
●خط مقدم اجرائی در اجرای نقشه مهندسی فرهنگی كشور
مجلس یك مركز بسیار مهم و مورد نیاز است برای این مهندسی اساسی و كلان فرهنگی كشور. بعد از آن كه در این‏جا مطلب پخته می‏شود و جا می‏افتد، به مجلس بروید و در كمیسیون‏ها از آن دفاع كنید و نظر نمایندگان را جلب نمایید و قانون مورد نیاز آن را از مجلس بگیرید.۱۳۸۳/۱۰/۸
●ارتباط با مجلس و اجرای نقشه مهندسی فرهنگی كشور
مجلس یك مركز بسیار مهم و مورد نیاز است برای این مهندسی اساسی و كلان فرهنگی كشور. بعد از آن كه در این‏جا مطلب پخته می‏شود و جا می‏افتد، به مجلس بروید و در كمیسیون‏ها از آن دفاع كنید و نظر نمایندگان را جلب نمایید و قانون مورد نیاز آن را از مجلس بگیرید.۱۳۸۳/۱۰/۸
منبع : خبرگزاری فارس