یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بحث درباره روزنامه ها و سانسور ـ روزنامه دولتی و روزنامه حزبی (در این روز ۲۰ جولای)


در ژوئیه سال ۱۹۷۲ در سوئد، جمعی از فرضیه پردازان و علاقه مندان به دمكراسی دور هم جمع شده بودند تا بحث همه جانبه (یونیورسال) خود را درباره دمكراسی و ابزار های و ستونهای آن دنبال كنند. یكی از موضوعات این نشست «سانسور مطبوعات به عنوان عملی غیر دمكراتیك» بود.
در این زمینه، شركت كنندگان در نشست به این نتیجه رسیده بودند كه مطبوعات حرفه ای نباید سانسور شوند، و نمی توان به جرات این اصل را شامل نشریات دولتی و حزبی كرد زیرا كه نشریات دولتی در حقیقت بولتن هستند و نشریات احزاب مدافع یك نظریه و سیاست خاص.
یك سخنگوی نشست بعدا این نتیجه گیری كوتاه را چنین توجیه كرد:
دولت و هر سازمان عمومی رسانه دایر می كند كه برای كارها و برنامه های خود تبلیغ كند، هرچند كه این برنامه ها عام المنفعه باشند و لذا مایل نیست كه مطلبی را كه خلاف نظر و سیاستش باشد، بدون توضیح و دستكاری منتشر كند و اگر با دستكاری هم قابل درج و انتشار نباشد آن را می كند زیرا كه نمی خواهد مبلغ مخالفان و منتقدان برنامه، سیاست و نظر خود باشد. بنابراین، در این نشریات نوعی سانسور دائمی وجود دارد و به قول برخی از منتقدان، نشریه دولتی یعنی سانسور. از آنجا كه رسانه دولتی در ردیف رسانه های حرفه ای قرار نمی گیرد و مخاطبان بالغ و رشد یافته، این واقعیت را می دانند و به آن توجه دارند «نشست» تصمیم گرفت كه فعلا وارد این مقوله پیچیده (سانسور و مسئله رسانه های دولتی) نشود و در هر حال، نشریات سازمانهای دولتی را نمی توان وارد صفوف نشریات حرفه ای كرد، و در یك دمكراسی، تاكید بر این است كه مردم باید تعریف نشریه حرفه ای را بدانند و نشریات را از هم تشخیص بدهند و با چشم باز، نشریه مورد نظر را برای خواندن انتخاب كنند. نشریات دولتی همانند بولتن رسمی می توانند منبع خبر مطبوعات حرفه ای (با ذكر ماخذ و رفع مسئولیت از خود) قرار گیرند.
مردم می دانند كه رادیو تلویزیون در بیشتر كشورها، یك سازمان دولتی است و انتظار زیادی از آن ندارند ولی در مورد نشریات، برخی از دولتها ( كشورهای سوسیالیست آن زمان) وارد كار روزنامه عمومی دادن (مشابه مطبوعات حرفه ای) شده اند كه بهتر است از این كار دست بكشند. در هر شرایط، اصحاب فرضیه های دمكراسی، نشریات دولتی را یك بولتن رسمی و یا كمی مفصلتر از یك بولتن می پندارند.
در مورد نشریات حزبی، بحث كردن از سانسور در آنها كار درستی نیست. این نشریات با پول حزب و یا اعانه اعضاء و هواداران حزب به وجود می آیند تا سیاست حزب را در جامعه پیش ببرند و آن را محبوب سازند و به قدرت برسانند، بنابراین انتقاد از كارها و برنامه های رقباء، وظیفه این نشریات است و می توانند از انتشار مطالبی كه برنامه رقیب را توجیه كند و به نفع آن باشد خودداری كنند و این سانسور نیست. روزنامه های حزبی بیش از روزنامه های حرفه ای در تلاش برای كسب تیراژ هستند زیرا كه با هر نسخه بیشتر، یك هوادار تازه به دست می آورند و به این سبب است كه به نشر اخبار روز هم می پردازند تا مخاطب هوادار خود را از خرید و خواندن روزنامه دیگر بی نیاز كنند و در كنار تبلیغات حزبی و تلقین افكار و سیاست های حزب و توجیه غیر مستقیم آنها كه بهترین روش تبلیغ است، اخبار روز و مطالب عمومی مورد علاقه جامعه را درج می كنند و استدلال می كنند كه هدف حزب ارتقاء سطح آگاهی های مردم است.
با این وصف، در موارد بسیار تشخیص روزنامه حزبی از حرفه ای دشوار است و در بعضی از كشورها، قانون خواسته است كه ناشر افكار حزب بودن در لگو روزنامه درج شود ولی نشریات حرفه ای متمایل به یك حزب باید به دور از سانسور باشند كه عملی مغایر دمكراسی و حكومت نمایندگان مردم است.

دکتر نوشیروان کیهانی زاده
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز


همچنین مشاهده کنید