شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

برای امروز


برای امروز
درهم تنیدگی و قرین گشتن «روز دانشجو» با استکبارستیزی، عدالت خواهی و استقلال طلبی و همچنین نقش آفرینی دانشگاه و جنبش دانشجویی در ۵۵ سال گذشته از دوران مبارزه با طاغوت و امپریالیزم تا ایستادگی و پایداری بر سر اصول و آرمان ها در تمامی سال های پس از انقلاب اسلامی، نشان از اهمیت فوق العاده این روز و البته مسئولیت بزرگ و سترگ امروز دانشجویان و دانشگاهیان دارد. دانشجو و دانشگاه در دهه های گذشته بنابر اقتضائات زمانی و با شناخت و آگاهی از وضعیت موجود کشور رسالت اصلی خود را به درستی تشخیص داده و به سلامت از گذرگاه های پرپیچ وخم عبور کرده اند. در دورانی که حکومت فاسد و وابسته پهلوی، فضایی را تحمیل کرده بود که دانشگاه نه تنها در علم و دانش بلکه در فرهنگ و اندیشه مقلد و مرید غرب باشد؛ رسالت دانشجو و دانشگاه چیزی جز نبرد و مبارزه در راه استقلال و آزادی خواهی نبود. در دهه چهل و پنجاه نیز که نهضت بزرگ مردمی به رهبری امام خمینی(ره) برای براندازی طاغوت شکل گرفته بود، دانشگاه رسالت خود را در همراهی با نهضت و آنهم با تاثیرگذاری برجسته به انجام رساند. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بار دیگر دانشجو و دانشگاه چه در مقابله با فتنه گروهک ها و چه در میدان جنگ و مبارزه در دوران دفاع مقدس، نقش آفرینی بی بدیل خود را به اثبات رساند و از عهده رسالت خطیر و حساس خود سربلند بیرون آمد. اما درباره رسالت امروز دانشگاهیان و خطرات احتمالی پیش رو گفتنی هایی هست که ذکر برخی از آنها لازم و ضروری به نظر می رسد:
۱) امروز به برکت انقلاب اسلامی و دم مسیحایی امام راحل(ره) در بیداری ملت و شعله کشیدن اعتماد به نفس ملی، جهت گیری دانشگاه و مراکز علمی کشور به سوی خودباوری، ابتکار و جهاد علمی است؛ از همین روی رسالت اصلی دانشگاه علاوه بر حفظ و نگهداری این جهت گیری، حرکت در دالان تولید علم و به حرکت در آوردن جنبش نرم افزاری است. برطرف نکردن موانع تولید علم و در جا زدن در اقتباس و ترجمه، خطر بزرگی است که جامعه را با رکود علمی مواجه می سازد و طبعاً حاصلی جز مصرف کنندگی به بار نخواهد داشت.
پشت پا زدن به مصرف کنندگی و حرکت در مسیر تولید علم نیازمند شناسایی نقاط ضعف و آسیب هایی است که در پیکره دانشگاه وجود دارد و بدون تعارف و محافظه کاری باید از سر راه برداشته شود در این میان نقش نخبگان علمی و فکری کشور و متصدیان عرصه اندیشه و فرهنگ و مسئولان ارشد سیاسی نقشی تعیین کننده و حیاتی است. از سویی دیگر؛ مقدمات و شرایط اولیه برای «تولید علم» و شکل گیری جنبش نرم افزاری باید به دور از تصمیماتی که در بورو کراسی و سازمان اداری کشور معمولا دچار مرور زمان می شود؛ به صورتی ویژه در دستور کار نهادهای ذی ربط قرار گیرد تا با بسترسازی مناسب امیدوار به ارتقای کمیت و کیفیت در تولید علم و نظریه و نهضت نرم افزاری بود. تا زمانی که «تولید علم» و «جنبش نرم افزاری» در جامعه عینیت نیابد نمی توان انتظار داشت دانشگاه تأثیرگذاری خاصی در حوزه های مختلف از صنعت، اقتصاد و کشاورزی گرفته تا حوزه های فکری، فلسفی و فرهنگ داشته باشد. از آفت دانشگاه تبدیل شدن آن به مرکزی صرفاً برای اخذ مدارک علمی است و در این صورت به عنوان مثال دیگر نیروی متخصصی از دانشگاه به صنعت تزریق نمی شود. در حوزه فکر و اندیشه و علوم انسانی هم تا موقعی که دانشگاه فراتر از علم اندوزی به اجتهاد و تولید فکر همت نگمارد با سیر قهقرایی و توقف در تکرار و ترجمه روبرو خواهد شد.
۲) کمتر از سه ماه دیگر دهه چهارم انقلاب- که از سوی رهبر معظم انقلاب دهه پیشرفت و عدالت نام گرفته است- آغاز می شود. در این دهه نیز همچون دهه های گذشته دانشجو و دانشگاه نقش آفرینی خواهد کرد، اما آنچه که رسالت دانشگاه را در این برهه حساس برجسته تر و پررنگ تر از گذشته می نماید توجه دقیق و عمیق به مقوله پیشرفت و عدالت توأمان است. دانشگاه باید در تدوین، طراحی و مهندسی مدل پیشرفت در کشور مبتنی بر نگرش و اندیشه اسلامی- ایرانی پیشقراول باشد و آمادگی به چالش کشیدن الگوهای غربی که نسبت به الگوی اسلامی - ایرانی فاقد مرحجات ارزشی و منطقی است را داشته باشد.
همچنین در این پیشگامی در مسیر پیشرفت کشور، دانشگاه باید همزمان منادی «عدالت» در جامعه نیز باشد. ورود به میدان عدالتخواهی و مبارزه با فساد با توجه به روحیه آزادگی و انقلابی دانشجویان مورد انتظار و خواست رهبر انقلاب است. همچنانکه «آقا» می فرمایند مطالبه عدالت باید گفتمان غالب در محیط های دانشجویی باشد و از هر مسئولی عدالت را بخواهند.
۳) در عین حالی که دانشگاه و محیط های دانشجویی از پتانسیل بالایی در تولید علم برخوردارند و به تبع آن این ظرفیت رادارند که پیشگام در تحقق پیشرفت و عدالت در دهه چهارم انقلاب باشند و در این میانه جنبش دانشجویی هم با خصایصی چون «آرمانگرایی»، «صداقت»، «شور جوانی» ، «عدالت طلبی» و... می تواند بر شتاب این حرکت بیفزاید؛ اما آنچه نباید مورد غفلت یا تغافل قرار بگیرد سوء استفاده برخی از افراد و جریان های به کمین نشسته و عناصر و مجموعه های خود باخته و غربگرایی است که خود را به جنبش دانشجویی متصل می کنند و هدفی جز انحراف این جنبش از مسیر اصلی و رسالت واقعی دانشگاه ندارند.
فلسفه اصلی روز دانشجو- مقابله با آمریکا و اعتراض به حضور نیکسون در تهران در ۱۶ آذر ۳۲- حکایت از روح استکبار ستیزی دارد، حال چطور جریان ها و عناصری در قامت و غالب روشنفکری و ژست آگاهی و دانایی در بدنه جنبش دانشجویی رخنه می کنند و از گفتمان ها و شعارهایی دم می زنند که برخلاف حرکت ۱۶ آذر ۳۲ به مسیری جز گرایش به غرب و تسلیم در برابر زورگویی های آمریکا و همپیمانانش منتهی نمی شود؟ بی شک گمارده های داخلی دشمنان نظام درصددند ماهیت روز دانشجو را در راستای اربابان خود مصادره به مطلوب کنند و با سیاسی کاری و شلتاق و پرداختن به حواشی و موضوعات بی ارزش فضای دانشگاه را سیاست زده و سرد و ناامید کنند تا از سویی مانع رسالت دانشگاهیان در تولید علم و جنبش نرم افزاری بشوند و از سوی دیگر؛ ماهیت و چهره اصلی جنبش های دانشجویی - که همانا استکبارستیزی و طرد خودباختگی است- را وارونه جلوه دهند. البته لازم است که دانشگاه در کنار اصالت دادن به علم آموزی، تلاش در تولید علم و جلوگیری از فضای هیاهو و موج سواری جریان های معاند با نظام، در عین حال سیاسی باشد؛ چرا که به بیان رهبر معظم انقلاب:
«معنای سیاسی شدن دانشگاه ها در این است که در محیط های دانشجویی هیچ فرد عوامی وجود نداشته باشد و یکایک عناصر دانشجو از قدرت تحلیل مسایل سیاسی جامعه برخوردار باشند. دانشجویان امروز صاحب منصبان فردای کشور هستند و قدرت تحلیل و جهت گیری صحیح آنان می تواند خطر خیانت خواص و دنباله روی عوام را به مراتب کم کند.» پیوند تولید علم و جنبش نرم افزاری با کیاست و بصیرت سیاسی در مسیر «پیشرفت و عدالت» رسالت خطیر و حساس امروز دانشجو و دانشگاهیان است و در این صورت دست هوچیگران و حامیان دروغین دانشجو برملا خواهد شد.
حسام الدین برومند
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید