دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

آرزوهای بزرگ و دستان خالی!


آرزوهای بزرگ و دستان خالی!
زمانی که تیم ملی انگلستان در جام جهانی ۲۰۰۶ بعد از شکست از برزیل به خانه بازگشت مراسم استقبال باشکوهی ترتیب داده شد و آنها از سوی مردم مورد تشویق قرار گرفتندو حتی بعضی از مقامات سیاسی از زحمات بازیکنان و کادر فنی قدر دانی کردند زیرا که آنها یک دوره غیبت در جام جهانی ۹۴ و حضور نه چندان موفق جام ۹۸ را پشت سر گذاشته بودند.
این سیر پیشرفت بعد از تحریم چند ساله باشگاههای انگلیسی برای علاقمندان فوتبال در این کشور قابل قبول و مطلوب بود.صرفنظر از عده ای هولیگان و آشوب طلب که بواسطه عقاید نژاد پرستانه همواره خواهان پیروزی هستند و تحمل هیچگونه شکستی را ندارنداکثریت علاقمنمدان با روشن بینی خاصی نتایج را دنبال و تحلیل می نمودند.از نگاه آنان شکست به علت عدم دعوت از فلان بازیکن,یا فلان خطای داوری و با اشتباه دروازه بان نبود.مطبوعات ماهها بخاطر آن اشتباه در بازی برزیل به دیوید سیمن نتاختندو تماشاگران در استادیوم ها علیه او زبان به ناسزا نگشودند.آنان شکست در برابر برزیل قویترین و کاملترین تیم ان زمان جهان را نتیجه طبیعی واقعیت فوتبال می دانستند.
کنترل هیجانات ,برخورد منطقی با شکست ها ,درس گرفتن از شکست ها خصلتی است که ما تماشاگران ایرانی سخت به ان نیازمندیم و برای کسب ان نیازمند تمرین مستمر.
خوشحالی بی حد وحصر در هنگام پیروزی و بالا بردن سطح توقع به همان میزان مضر است که مغموم شدن تا بالاترین حد و مقصر دانستن زمین و زمان و تمام شده دیدن دنیا.
زمانی که تیم ایران از مر حله گروهی جام حهانی ۲۰۰۶ حذف شدگویی تمامی دنیا بر سرمان آوار شد.پرده اول این نمایش تکراری آغاز شد یعنی یافتن مقصر.در ابتدا مربی که از مدتها قبل مقصر پیش فرض شکستهای احتمالی ما بودو سپس میرزاپور که توپ را بد دفع کرد و کعبی که پاس رو به عقب داد ودایی که به زعم ما باید از تیم کنار گذاشته می شدو فدراسیون و .......و دریغ از یک تحلیل علمی و منطقی کامل .اکثریت ما نیز حداقل جایگاهمان در جام را حضور در مرحله یک هشتم و حتی یک چهارم می دانستیم غافل از اینکه فوتبال و هر پدیده ای در این دنیا از معادلات خاص خود پیروی میکند و اگر ما به یک هشتم می رسیدیم می بایستی بازنگری کلی در گزاره های علم منطق می نمودیم.اما واقعیت این است که بواسطه ثبات چند ساله مدیریت فدراسیون و کادر فنی و نظم نسبی لیگ حضور به عنوان نماینده آسیا در جام جهانی بالاترین حد موفقیتی بود که می توانستیم تصور کنیم.شاید اتفاقی که هشت سال قبل در استادیوم ملبورن افتاد و ما ناباورانه و با خوش شانسی تمام و بدلیل خلاقیت چند تن از بازیکنان به جام جهانی راه یافتیم اندکی ما را گمراه کرد و توقعمان را بالا برد و این حضور را نتیجه شایستگی برتری , غیرت و تعصب بازیکنانمان دانستیم و از ابن نکته غافل شدیم که ضربه خداداد ما را به جام جهانی نبرد بلکه ضرباتی که ویدوکا ,هری کیول و ویدمار درمواجهه با دروازه خالی به سر پاشازاده ,کمر خاکپور زدند ویا به راحتی به عابدزاده هدیه کردند دروازه جام جهانی را بروی مان گشود.
فوتبال خود امروز دارای منطقی است با معادله ای خاص که در یک سو هزینه و بر نامه ریزی و در آن سو نتیجه گیری.البته به علت پیچیدگیهای فوتبال گاهی شاید این معادله نقض شود نظیر آنچه در ملبورن پیش آمد اما یقین بدانیم اینها اتفاقاتی بیش نیستند و احتمال وقوع آنها روز به روز کمتر می شود.واژه هایی مانند غیرت و تعصب را نیز باید از واژگان فوتبالمان حذف کنیم و نظم و استمرار را جایگزین آنها کنیم.زمانیکه انگلیسیها با آن لیگ منظم و جذاب که به زعم عده ای بهترین لیگ جهان است و آن امکانات عظیم و گسترده حضور در یک چهارم را موفقیت تلقی کردند ما آنچنان هیجان زده بودیم که پیروزی برابر مکزیک را قطعی می دانستیم.تیمی که دوره های متعددی در جام جهانی حضور داشته,در مسابقات مهمی چون جام آمریکای لاتین به مقام قهرمانی رسیده و سالهاست که به گربه سیاه برزیل معروف است.جالبتر از آن اینکه تساوی برابر پرتغال با گلچینی از بهترینهای جهان را کاملا دست یافتنی می پنداشتیم.
باید منطقی اندیشید و پر تلاش بود,هزینه پرداخت و برنامه ریزی کرد.با برسی وضعیت نامنظم لیگ,عدم ثبات در مدیریت فوتبال و امکانات ضعیف فوتبال کشورمان و مقایسه آن با کشور های ژاپن ,استرالیا ,عربستان,کره و امارات ..............وبا توجه به واقعیت های فوتبال چه جایگاهی در انتظار ما خواهد بود؟
علی حسینی
منبع : پارس فوتبال


همچنین مشاهده کنید