پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


روایت خود شیفتگی


روایت خود شیفتگی
هادی کریمی پس از چند تجربه در عرصه فیلم کوتاه با فیلم «غیرمنتظره»اولین قدم‌هایش را برای کارگردانی در سینمای حرفه‌ای برمی دارد، او پیش از این سال‌ها به عنوان فیلمنامه‌نویس فعالیت کرده است.
«غیرمنتظره» به گفته این کارگردان برای مخاطب جوان ساخته‌شده، مخاطبی که معمولا از ملودرام‌های عاشقانه استقبال می‌کند. در حالی که مدت‌زمان زیادی از اکران عمومی «غیرمنتظره» نمی‌گذرد، هادی کریمی به ساخت فیلم بعدی‌اش فکر می‌کند و این یعنی او همچنان به کارگردانی هم فکر می‌کند. دغدغه‌ای که معمولا به سراغ اغلب فیلمنامه‌نویس‌ها می‌آید.
معمولا فیلمنامه‌نویس‌ها یکی از فیلمنامه‌هایشان را که خیلی دوست دارند برای ساخت اولین فیلم‌شان در نظر می‌گیرند و آن را به کارگردانی پیشنهاد نمی‌دهند. «غیرمنتظره» برای شما این ویژگی را داشت؟
سال گذشته زمانی که می‌خواستم اولین فیلمم را بسازم فیلمنامه «غیرمنتظره» را براساس قصه «چاه بیژن» که مدتی پیش نوشته بودم نوشتم. این فیلمنامه از نظر حسی به من خیلی نزدیک بود و در آن مقطع علاقه بیشتری نسبت به سایر کارهایم به این فیلمنامه داشتم. به همین دلیل از میان فیلمنامه‌های دیگر، «غیرمنتظره» را انتخاب کردم.
▪ گفتید که قصه «چاه بیژن» را نوشته بودید. این قصه قرار است چاپ شود؟
ـ بله، حتما.
▪ فیلمنامه «غیرمنتظره» چه تفاوت‌هایی با «چاه بیژن» دارد؟
ـ داستان با فیلمنامه کاملا متفاوت است. در داستان دو شخصیت داشتیم به نام‌های منیژه و بیژن. قصه در فضای یک خانه و بین اینها روایت می‌شد. زمانی که می‌خواستم از این قصه اقتباس کنم به سینما و مختصاتش فکر کردم. به هر حال مخاطب سینما و ادبیات با هم تفاوت دارد و برای جلب مخاطب عام باید چیزهایی به قصه اضافه می‌شد.
▪ نام «بیژن و منیژه» اشاره‌ای به آن افسانه مشهور است؟
ـ بله، قصه تلفیقی از «مسخ» کافکا و بیژن و منیژه بود.
▪ پس ارتباط زیادی با فیلمنامه و فیلم «غیرمنتظره» نداشت؟
ـ می‌شود گفت فقط خط اصلی و ایده فیلم را از قصه «چاه بیژن» گرفتم.
▪ بیژن (دانیال عبادی) بعد از رسیدن به شهرت و ثروت تغییر می‌کند. فیلم این را می‌گوید که آدم‌ها زمانی که طعم پول و شهرت را می‌چشند تغییر می‌کنند. بیژن می‌توانست به جای یک مدل عکاسی، ستاره سینما باشد. چرا این حرفه را انتخاب کردید؟
ـ روی آینه به عنوان نمادی مهم در فیلم چندبار تاکید می‌شود. بیژن جوانی است که به‌خاطر ویژگی‌های ظاهری‌اش مدام در آینه به چهره‌اش دقت می‌کند. او در باشگاه مقابل آینه است و حرفه‌ای هم که انتخاب می‌کند کاملا با چهره و ظاهر و میل به دیده شدن ارتباط دارد. بازیگری عمیق‌تر و جدی‌تر است. استعداد و قابلیت‌های یک بازیگر ربط زیادی به چهره او ندارد. اما یک مدل عکاسی و مانکن چهره‌اش را می‌فروشد. مانکن مدام نگران زیبایی‌اش است اما یک بازیگر خوش‌چهره در بعضی فیلم‌ها چهره خود را پنهان یا ویران می‌کند.
▪ شخصیت بیژن خودشیفتگی و نارسیسم را تداعی می‌کند.
ـ بله، در یکی از پلان‌های فیلم که به خواست وزارت ارشاد حذف شد بیژن در آینه به چهره آراسته خود نگاه می‌کند، لبخند می‌زند و چهره خود را می‌بوسد. این پلان، اشاره‌ای به افسانه مشهور نارسیس داشت و اینکه بیژن شیفتگی مرگباری به خود دارد.
آن آینه‌ها که روزی باعث غرورش می‌شدند در اواسط فیلم، اضطراب و نگرانی‌اش را تشدید می‌کنند.
پیش از بیماری، بیژن با دیدن چهره خودش در آینه اعتماد به نفس پیدا می‌کرد، اما به دلیل بیماری، آینه به عامل اضطراب او تبدیل می‌شود. حتی با تکه‌ای از آینه خودکشی می‌کند.
▪ چرا اشاره‌ای به بیماری عجیب بیژن نکردید؟
ـ من نمی‌خواستم حساسیتی به وجود بیاورم، اگر اشاره‌ای به نام یک بیماری می‌شد یا اتفاقی که برای بیژن افتاده به چه دلیل است مخاطب دچار وسواس و حساسیت می‌شد و ممکن بود تا مدت‌ها درگیر این پیش‌فرض ذهنی شود، چیزی که من اصلا به دنبالش نبودم.
▪ افرا (سودابه بیضایی) زن اغواگر قصه است. کسی که قرار است زندگی بیژن را به هم بریزد. نوع پوشش او و گریمش اغراق‌آمیز است. لازم بود بیننده با اولین نگاه متوجه شود که افرا قطب مخالف شیوا (هانیه توسلی) است؟
ـ نوع پوشش و گریم خانم بیضایی متناسب با شخصیت افراست. افرا حرفه‌ای مدرن و لوکس دارد، به دلیل قواعد سینما و جامعه برای نشان دادن ویژگی‌های شخصیتی افرا محدودیت داشتیم و سعی کردیم از امکان‌هایی که داریم درست استفاده کنیم. افرا به نظر من چهره خاصی دارد. هم می‌شود در آن تشخص زنانه دید و هم قدرت و سلطه‌اش را. او مدیریت می‌کند و می‌تواند روی آدم‌های اطرافش تاثیر بگذارد. البته من می‌خواستم افرا سرد به نظر برسد. او نگاه از بالا به اطرافش دارد و به مردها بی‌اعتناست.
▪ بعضی جاها به او نزدیک شده‌اید و می‌خواهید بگویید که آدم بدی نیست.
ـ در فیلم اصلا شخصیت منفی نداریم. هیچ‌کس منفی مطلق نیست. همه شخصیت‌ها خاکستری هستند و در موقعیت‌های مختلف نقش غالب و مغلوب را می‌گیرند.
▪ رابطه عاطفی بیژن و افرا خیلی بی‌مقدمه اتفاق می‌افتد.
ـ در «غیر منتظره» با یک مثلث عاشقانه روبه‌رو نیستیم، من اصلا نمی‌خواستم به این سمت بروم. بیژن یک جوان سنتی و کم سن و سال است. او در مواجهه با دنیای تازه‌ای که سالک (شهاب حسینی) و افرا مقابل چشمانش قرار می‌دهند، مرعوب می‌شود. او جوان تر از آن است که از مناسبات دنیای مدرن سر دربیاورد. دلبستگی او به افرا حاصل این شرایط است. افرا علاقه‌ای به او ندارد. با همه جوان‌ها مثل هم رفتار می‌کند. بیژن دچار سوءتفاهم شده، تنهاست و حمایت می‌خواهد این حمایت را افرا به او می‌دهد.
شیوا هم این حمایت را دارد، اما بیژن به سمت او نمی‌رود.
شیوا نسبت به افرا، زنی سنتی است. رابطه او و بیژن نوعی دیگر است. عشقی که شیوا به بیژن دارد از جنس افرا نیست. اما افرا به هیچ مردی دل نمی‌بندد.
▪ این میزان دلبستگی که شیوا به بیژن دارد، بیمارگونه نیست؟
ـ در جامعه زن‌های زیادی مثل شیوا داریم که تلاش می‌کنند با هر شیوه‌ای همسرشان را برای خود حفظ کنند. فنوتیپ شیوا، زن ـ مادر است. او دوست دارد در کنار همسرش باشد و از او بچه داشته باشد، اما فنوتیپ افرا زنی است که نیازی به حمایت یک مرد ندارد. در فصل‌های پایانی می‌بینیم که شیوا با دیدن عکس عروسی و تصویر نوزاد دوباره به یاد بیژن می‌افتد و او را می‌بخشد.
در نیمه اول فیلم بیژن به شیوا ظلم می‌کند و بعد از آن، جای آنها عوض می‌شود. حالا نوبت شیواست که جبران کند، اما تا آخر این راه را نمی‌رود.
ما در فیلم غالب و مغلوب داریم. این از قانون زندگی می‌آید. هر کدام ما گاهی غالبیم، گاهی مغلوب. معمولا در زندگی یک زوج آن طرفی که امتیازهای بیشتری دارد، غرور و اعتماد به نفس بیشتری هم دارد. در ماجرای بیژن و شیوا هم این را می‌بینیم. اما در آخر، شیوا بیژن را می‌بخشد.
▪ دانیال عبادی پیش از این تجربه بازیگری داشته؟
ـ نه، «غیرمنتظره» اولین تجربه اوست.
▪ چطور به او رسیدید؟
من برای این نقش به دنبال بازیگری بودم که هم ویژگی‌های ظاهری مناسب را داشته باشد، هم مخاطب برای اولین بار او را ببیند. برای این نقش ۲۰۰ نفر را تست کردیم، حتی بازیگران حرفه‌ای و معروف سینما لطف کردند و تست دادند، اما من می‌خواستم از یک چهره تازه استفاده کنم. وقتی دانیال عبادی را دیدم، احساس کردم از هر نظر مناسب است.
▪ البته خیلی سرد و بی‌روح است.
ـ نقش بیژن، نقش سختی است و برای بازیگری که اولین بار است مقابل دوربین می‌رود، درآوردن نوسان‌های این شخصیت و اوج و فرود زیادی که دارد، کار سختی است. «غیرمنتظره» داستانی شخصیت‌محور دارد و تمرکز روی بیژن زیاد است. به همین دلیل کوچک‌ترین ضعف‌های بازیگر هم دیده می‌شود.
▪ بجز چهره مناسب، استعداد بازیگری چندانی در عبادی نمایان نیست.
ـ وقتی او تست داد، به‌نظرم امیدوارکننده بود. در طول کار هم علاقه و استعداد از خودش نشان داد. مطمئن باشید او در فیلم‌های بعدی‌اش بسیار بهتر از این خواهد بود. تعداد برداشت‌های او موقع فیلمبرداری خیلی کم بود و این برای یک بازیگر تازه‌کار امتیاز است. دانیال خیلی زود با گروه هماهنگ شد.
▪ به‌نظر می‌رسد شهاب حسینی، بازیگر مورد علاقه‌تان است. در اغلب فیلم‌هایی که فیلمنامه‌اش را نوشته‌اید، حضور دارد.
ـ بله، او افتخار داد و در اولین فیلم من بازی کرد. نقش سالک را برای او نوشتم و به‌نظرم حضور قابل‌قبولی در این نقش داشت. کلا از ترکیب بازیگران راضی هستم. خانم توسلی لطف کرد و در این نقش بازی کرد. خانم بیضایی هم همدلانه در کنارمان بود.
▪ «غیرمنتظره» قرار بود مدتی پیش اکران شود اما با تاخیر روی پرده رفت. مشکلی پیش آمده بود؟
ـ فیلم، تیرماه پروانه نمایش گرفت. فکر نمی‌کنم باتوجه به شرایط اکران، نمایش آن در اواخر دی‌ماه چندان غیرمنطقی باشد! همه ما معضل اکران را می‌شناسیم.
▪ پس، از زمان اکران فیلم راضی هستید؟
ـ فروش فیلم باتوجه به سرمای بی‌سابقه، قطعی گاز در سالن‌ها، نزدیک‌بودن به ایام سوگواری و فصل امتحان‌ها امیدوارکننده است. البته اگر شرایط بهتری داشتیم، راضی‌تر بودم.
▪ حالا که کارگردانی را تجربه کرده‌اید، ترجیح می‌دهید در این بخش فعالیت کنید یا همچنان فیلمنامه‌نویس باشید؟
ـ قطعا فیلمسازی را ادامه می‌دهم. فیلم بعدی‌ام را بر اساس داستان «لذت نیمه شهریور» می‌سازم. فیلمنامه اقتباسی از این داستان با نام «امشب، شب مهتابه»است .
▪ باتوجه به فضای قصه و تعداد بازیگران جوان، به‌نظر می‌رسد اولین فیلمتان را برای جوان‌ها ساخته‌اید؟
ـ بله، جوان‌ها و نوجوان‌ها مخاطب فیلم هستند. «غیرمنتظره» فیلمی است برای مخاطب عام اما در ساخت این فیلم کم‌فروشی نکرده‌ام و جذب مخاطب به هر قیمتی برایم مهم نبود. تلاش من این بود که فیلمی از جنس سینما بسازم که مخاطب را سرگرم کند. فکر می‌کنم این اتفاق افتاده است.
منبع : روزنامه تهران امروز