یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حلقه - THE RING


حلقه - THE RING
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : ژاپن و آمریکا
محصول : والتر ف. پارکس و لوری مک‌دانلد
کارگردان : گور وربینسکی
فیلمنامه‌نویس : ارن کروگر، برمبنای فیلم‌نامهٔ هیروشی تاکاهاشی از رمانی نوشتهٔ کوجی سوزوکی
فیلمبردار : بویان بازلی
آهنگساز(موسیقی متن) : هانس زیمر
هنرپیشگان : نیومی واتس، مارتین هندرسن، دیوید دورفمن، برایان کاکس، جین الکساندر و لینزی فراست
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۵ دقیقه


نوار ویدوئویی مرموزی در شهری در شمال غربی اقیانوس آرام، دست به دست می‌چرخد. نوار، پر از تصاویر عجیب و غریب و ترسناک است که تماشاگران پس از تماشای آن، پیامی تلفنی دریافت می‌کنند که به ایشان هشدار داده می‌شود که هفت روز بعد می‌میرند. تعدادی نوجوان که نوار را طی تعطیلات‌شان در کلبه‌ای کوهستانی تماشا کرده‌اند، این تهدید را شوخی می‌گیرند ولی همان‌طور که ادعا می‌شد ناگهان همگی در یک شب جان خود را از دست می‌دهند. ̎ریچل کلر̎ (واتسن)، عمهٔ یکی از آن نوجوانان بخت برگشته، روزنامه‌نگاری است که تصمیم گرفته در این زمینه تحقیق کند و به همین منظور به اتفاق پسر نوجوانش، ̎آیدان̎ (دورفمن) به غرب سفر می‌کند (̎آیدان̎ بچهٔ آشفته‌حالی است که این اواخر، نقاشی‌های شوم و عجیب و غریبی از تصورات ذهنی‌اش کشیده است). ̎ریچل̎ موفق می‌شود کلبه را در میانهٔ جنگل پیدا کند و خودش نوار را تماشا کند. پس از آن، همان پیام شوم را دریافت می‌کند و متوجه می‌شود که باید در فاصلهٔ همان یک هفته، معمای نوار را حل کند و نقاب از چهرهٔ فرد یا افراد پیِ آن را بردارد. ̎ریچل̎ به سراغ نامزد سابقش، ̎نوآ̎ (هندرسن) می‌رود که متخصص تکنولوژی ویدئویی است...
● بازسازی فیلم ترسناک ژاپنی حلقه (هیدئو ناکاتا، ۱۹۹۸) که نخستین فیلمی بود که به هم‌راه آزمون بازیگری (تاکاشی میکه، ۱۹۹۹)، توانست پس از گذشت بیش از نیم قرن از شکوفائی فیلم‌های ترسناک ژاپنی به‌عنوان یکی از ژانرهای بومی این سینما، سرانجام نظر غریبان را متوجه آن سازد. در سال‌های اخیر موفقیت تجاری بازسازی‌های هالیوودی فیلم‌های ترسناک ژاپنی، این ژانر را پس از اکشن‌های هنگ‌کنگی، به دومین ژانر محبوب آسیائی در هالیوود بدل ساخته است. نسخهٔ اصلی فیلم برمبنای یک رمان ترسناک ویژهٔ نوجوانان (۱۹۹۱) به قلم کوجی سوزوکی که این دومین استیون کینگِ ژاپن شناخته می‌شود، ساخته شده است. عامل اصلی موفقیت ناکاتا در این دومین فیلم بلندش، که چندین دنباله و بازسازی و یک مقدمه را در ادامه داشت، توانائی او در به روز ساختن عناصر آشنای این ژانر بود، از مضامین گرفته تا شمایل‌هائی مثل تصویر هراس‌آور ارواح زنان با موهای بلند و چهره‌های رنگ‌پریده، و تلیفق آنها با عناصری عمدتاً برگرفته از نمونه‌های آمریکائی ژانر، مثل فیلم‌های ترسناکی که الهام از افسانه‌های محلی ساخته می‌شوند. او به خوبی توانسته بود یک دست‌مایهٔ قدیمی ژانری، تلاش برای دیدن نادیدنی را با گرایش جوانان به تکنولوژی روز (ویدئو) هم‌خوان سازد. و این‌ەا جملگی امتیازاتی هستند که در بازسازی آمریکائی مطول، کُند و سردرگم فیلم نمی‌توان نشانی از آنها یافت. وربینسکی، کارچرخان همه‌فن حریف، کم‌ترین توفیقی در آمریکائی کردن دست‌مایه یا افزودن وجوهی تازه به آن و بسط و گسترش یا حتی یافتن لحنی مناسب برای بازگوئی آن، نمی‌یابد. واتس با وجود تلاشی که به منظور هم‌راه ساختن مخاطبان با نقشش به خرج می‌دهد، آشکارا در قیاس با ناناکو ماتسوشیما (از چهرهٔ سرد و بی‌حالتش) در نسخهٔ اصلی، ناموفق می‌نماید. گذشته از این‌ها، فیلم به‌ تبع نسخهٔ اصلی همان مشکل همیشگی اغلب فیلم‌های ترسناک معاصر ژاپنی و بازسازی‌های هالیوود‌ی‌شان را هم دارد، یعنی امکان‌پذیر بودن هم‌راه ساختن مخاطب با روح/ هیولائی که خودش هم به نوعی قربانی است، با این حال در مسیر انتقا‌مجوئی کورکورانه‌اش به هیچ‌کس و هیچ‌چیز رحم نمی‌کند. تنها امتیاز فیلم، صحنهٔ هولناک و هراس‌آور پایانی، خروج تدریجی هیولا از صفحهٔ تلویزیون است که آن هم به تمامی از نسخهٔ اصلی برداشت شده و فقط به لحاظ جنبه‌های فنی و اجرائی در سطحی بالاتر از آن جای می‌گیرد. البته به‌نظر می‌رسد بار فضاسازی و ایجاد تأثیرات ترسناک در چنین صحنه‌هائی بیش‌تر بر دوش فن‌سالارانی مثل بازلی، فیلم‌بردار صاحب سبک بعضی آثار آبل فرارا و پتی هرست (پل شریدر، ۱۹۸۸) و چهره‌پرداز نابغهٔ، ریک بیکر بوده است. دنبالهٔ فیلم، حلقهٔ ۲ (ناکاتا، ۲۰۰۵)، که البته بازسازی دنبالهٔ ژاپنی نسخهٔ اصلی حلقه دو (ناکاتا، ۱۰۰۰) نیست و داستانی تازه را پی می‌گیرد، به یمن حضور کارگردان اصلی، از جهات مختلف در سطحی بالاتر از این فیلم جای می‌گیرد.


همچنین مشاهده کنید