پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا


آغاز کوچک‌سازی از مغز دولت؟


آغاز کوچک‌سازی از مغز دولت؟
شورای‌عالی اداری در اقدامی عجولانه، انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و ایجاد معاونتی تحت عنوان معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی در نهاد ریاست جمهوری را تصویب كرد. برای درك این مصوبه پاسخ به سوالات زیر بی‌تاثیر نخواهد بود:
۱) تعداد كاركنان سازمان چنددهم درصد از كل تعداد كاركنان دولت هستند؟ (تعداد كاركنان دولت حدود ۵/۱ میلیون نفر و تعداد كاركنان سازمان ۱۳۰۰ نفر یعنی كم‌تر از ۱/۰ درصد كل كاركنان)
۲) بر اساس مستندات موجود از نظر تمامی روسای جمهور، این سازمان به عنوان مغز دولت تلقی شده است (به عنوان مثال سخنرانی آقای احمدی‌نژاد در جلسهء معارفهء آقای دكتر رهبر و مهندس برقعی) آیا كوچك‌سازی دولت باید از مغز شروع شود؟
۳) اگر همهء ما نگاه سیستمی به مجموعهء دولت را قبول داریم آیا هماهنگی اقدامات و تاخر و تعجیل اقدامات تعیین‌كننده نخواهد بود؟ و آیا داشتن یك مجموعهء اقدامات مدون كارشناسی شده با دیدن تمامی جوانب نیاز نیست؟
۴) با وجود ایرادات وارده به سازمان مدیریت كه عمدتا ناشی از سوءمدیریت بوده نه ضعف كارشناسی كه آن هم نیز اگر باشد متاثر از مدیریت است، آیا اگر بدون تعصب نمرهء منفی تمامی دستگاه‌ها در كنار هم قرار گیرند این سازمان در صدر جدول قرار خواهد گرفت یا در انتهای جدول؟
۵) در دو سال گذشته كه نقطه نظرات كارشناسان این سازمان (اعم از داخل یا خارج سازمان) نادیده گرفته شده البته قبلا هم از این دست برخوردها با نظرات كارشناسان سازمان صورت گرفته اما هیچ‌گاه اصل نبوده است آیا شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و تكالیف برنامهء چهارم كه خط توسعهء كشور را دنبال می‌كند، با وجود اوج‌گیری درآمدهای نفتی، نشان از تصمیم‌گیری‌های درست داشته است؟
۶) آیا تمامی انتقادات وارده به سازمان، به مدیریت‌ها و تصمیمات سیاسی تحت فشار، برمی‌گردد یا به كار كارشناسان؟ كافی است فهرستی از ایرادات و دلایل اخذ تصمیمات در كنار آن‌ها درج شود تا مشخص شود كه تمامی (به جرات می‌توانم بگویم تمامی) ایرادات وارده به سازمان براساس تصمیم‌گیری از بالا و تحت فشارهای سیاسی (از جمله مجلس) بوده است.
۷) آیا كارشناسان دلسوز سازمان پس از سال‌ها تلاش دلسوزانه هنگام ترك سازمان به جز اندوخته‌ای از امراض دیسك كمر و گردن و هزاران مشكل دیگر... اندوختهء مادی هم داشته‌اند؟ (كافی است به صورت تصادفی تعدادی از بازنشستگان این دستگاه با بازنشستگان دستگاه‌هایی از قبیل منابع طبیعی، مسكن و شهرسازی، جهاد كشاورزی، بازرگانی یا هر دستگاه دیگری مقایسه شوند و ببینیم كه چگونه به راحتی حق را كنار ناحق قرار داده‌ایم.)
۸) در نهایت آیا دولت برای دورزدن تصمیمات كارشناسی سازمان و تعجیل در هزینه كردن درآمدهای نفتی بدون تفكر، ایجاد درآمدهای غیرنفتی و حل معضلات اساسی اقتصاد ایران بر اساس برنامه‌ای مدون و صحیح، نیازمند انحلال سازمان است و یا بهره‌گیری از تمامی توان كارشناسی داخل و خارج سازمان با مدیریت صحیح و توانمند عالم به علم اقتصاد، مدیریت و برنامه‌ریزی؟
بدون تردید شعار همیشگی كارشناسان مظلوم، مسلمان و متعهد سازمان، شعار «عبادت به جز خدمت خلق نیست» بوده و خواهد بود و هدفی را به جز توسعهء همه‌جانبهء این آب و خاك و كشور اسلامی خود دنبال نخواهند كرد. تاریخ خود قضاوت خواهد كرد كه چگونه تلاش شبانه‌روزی همین كارشناسان، مدیریت اقتصادی دوران جنگ، سازندگی و اصلاحات را بدون هیچ چشم‌داشتی و بدون هیچ شائبهء سیاسی دنبال كرده و سربلند از همهء آزمون‌ها برآمده است. خلاصه‌ای از شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و روند ارتقای منطقی آن‌ها با توجه به منابع در دسترس و مشكلات و مسایل هر دوره، تضمین‌كنندهء اعتبار سازمان و در نتیجهء اعتبار دولت‌ها بوده است. بی‌شك تضعیف سازمان نتیجهء مناسبی برای دولت و مردم نخواهد داشت. این بار نیز اگر چنین شود تاریخ قضاوت خواهد كرد.
مطابق روال كارشناسی، در آخر پیشنهاد می‌شود دولت به جای قرار دادن سازمانی با این توان كارشناسی (اگر مدیریت استفاده از توان آن وجود داشته باشد) در زیرمجموعهء نهاد ریاست جمهوری كه خود از بسیاری ناهماهنگی‌ها در حال حاضر رنج می‌برد (تمامی مدیران و كارشناسان بدون تعصب آن نهاد بر این امر اذعان دارند) و نیازمند تجدید ساختار جدی است، تعریفی شفاف و مشخص از انتظارات دولت از سازمان را ارایه كند و با مدیریت صحیح متعهد و توانمند عالم به علم اقتصاد، مدیریت و برنامه‌ریزی راه‌حل‌های كارشناسی همه‌جانبه‌نگر رسیدن به اهداف خود را دنبال كند.
منبع : روزنامه سرمایه