جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


مدیری و مدیریت مجموعه‌ای مفرّح و مؤثر


مدیری و مدیریت مجموعه‌ای مفرّح و مؤثر
▪ کارگردان: مهران مدیری
▪ بازیگران: علیرضا خمسه، بهاره رهنما، سیامک انصاری، سروش صحت، رسول نجفیان و ...
مرد هزار چهره را که در ایام تعطیلات نوروزی از شبکه سه سیما پخش گردید، می‌توان از مجموعه‌های موفق به شمار آورد که در جذب مخاطبان عام و خاص، نقشی مثبت داشت و لحظات شاد و سرگرم کننده‌ای را برای بینندگان فراهم آورد.
مجموعه “مرد هزار چهره” مجموعه‌ای بی‌زمان بود و همین بی‌زمانی به جذابیت آن می‌افزود. بی‌مکانی نیز از ویژگی‌های دیگر مجموعه بود و در دل این بی‌زمانی و بی‌مکانی، حرف‌های ناگفته را بر زبان می‌راند، هرچند که مکان وقوع تهران قلمداد شده بود، اما می‌توان این مکان را به همه مکان‌های دنیا تشبیه کرد، معضلات و مشکلاتی که در همه دنیا به وقوع می‌پیوندد و از سادگی و بلاهت انسانی سوءاستفاده می‌شود و بلاهای بی‌شماری را بر او وارد می‌سازد اگر در این دنیای وانفسا، هوشیارانه و هوشمندانه برخورد نشود، انسان‌های گرگ‌نما، موجود ساده و ضعیف را می‌درند و ناخواسته او را درگیر ماجراهایی پرخطر می‌کنند.
گروهی از نویسندگان،‌این مجموعه را به نگارش در آ‌ورده بودند که هر یک تبحری خاص در طنزنویسی دارند. رعایت اصول و فنون طنز بویژه طنز کلامی و رفتاری از نقاط قوت کار محسوب می‌شد که خنده را بر لب‌ها می‌نشاند و ساعات خوشی را در میان خانواده‌ها پدید می‌آورد.
نگرانی مادر همیشه گریان، بیانگر نگرانی همه مادران دنیاست که به علت فضای پرخطر جامعه و حضور آدم‌های پر شر، در کمین نشسته‌اند تا جوانان ساده‌لوح را به دام بیندازند و با بهره‌گیری مادی از آنان، به اهداف شیطانی خود دست یابند. آدم‌های خطرآفرین، همیشه دور از دسترس نیستند و چه بسا که در اطراف و اکناف و وابستگان نیز یافت می‌شوند، همان‌گونه که در مجموعه، اولین سوءاستفاده توسط پدر زن آینده (رضا فیض‌ نوروزی) مسعود شصت‌چی (مهران مدیری) صورت می‌گیرد. در این موقعیت، مسعود شصت‌چی، خود را در قالب فرد دیگری جایگزین می‌کند تا صاحب اتومبیلی شیک و مدرن گردد و به آرزوی دیرینه خود جامه عمل بپوشاند. آنچه که به سبب گمراهی و دوری انسان از حقیقت می‌شود، پروراندن آرزوهای ناممکن است. انسان در طی دوران زندگی آرزوهایی دارد و می‌کوشد حتی‌الامکان به آرزوهای دیرینه دست یابد،‌ اما هرگز نمی‌تواند به آ‌رزوهای محال و ناممکن از راه درست و منطقی برسد و بر همین اساس، برخی آدم‌ها، خود را به آب و آتش می‌زنند و از هر راهی که برایشان میسر است(درست و غلط بودن راه برایشان مطرح نیست) می‌کوشند به آن آرزوی دست نیافتنی برسند اما همه پل‌های پشت سر را خراب می‌کنند و پس از نیل به آن هدف، دیگر راه بازگشتی برایشان نیست.
مسعود شصت‌چی در این مجموعه به علت سادگی و بلاهت، بازیچه‌ای بیش نیست از وجود او که در پی نیل به آرزوهای دست نیافتی است، دیگران سوءاستفاده می‌کنند تا به اهداف پلید خویش دست یابند و او نیز چنین می‌پندارد که ره صدساله را می‌تواند یک شبه طی نماید. همه آنهایی که درگیر چنین ماجراهایی می‌شوند و در دام شیادان جامعه گرفتار می‌گردند، چنین تفکری را در ذهن دارند و چنین می‌انگارند که قادرند با تمسک به قدرت‌های جامعه، به اهداف شیطانی دست یابند. مسعود شصت‌چی اگر چه مردی ساده‌لوح و احمق به نظر می‌رسد، اما در درون خویش بعد دیگری دارد و خود را زرنگ و هوشیار می‌پندارد و بر مبنای همین زرنگی و هوشیاری، درگیر چنین ماجراهای خطرناکی می‌شود. چنین انسان‌های همیشه از ظاهری ساده و احمق برخوردار نیستند. بلکه خود را هوشمند و فهیم می‌شمارند و در حرکت‌هایی که می‌کنند همیشه از وجود آدم‌های با نفوذ بهره می‌جویند و با باج‌دهی و سهیم و شریک کردن آنها در اعمال خلاف،‌ راه را برای خود همواره می‌سازند. نظیر چنین آدم‌هایی در دنیا بی‌شمارند و در ایران می‌توان مرد هزار چهره معاصر، شهرام جزایری را نام برد که از هیچ به همه چیز رسید. چنین آدمی را نمی‌توان احمق و ساده‌ دانست، بلکه از هوش و عقل خود در جهت کسب منافع شیطانی بهره‌ جست و با دادن رشوه و باج به برخی از آدم‌هایی که از موقعیت اجتماعی مطلوبی برخوردار بودند، گام‌هایی پلید برداشت و در نهایت چهره حقیقی او برای ملت آشکار گشت. در پرورش چنین مردان هزار چهره‌ای، جامعه نیز مقصر است و بیش از همه برخی از مسئولان که با استفاده از موقعیت‌های خاص شغلی در پی کسب درآمدهای نامشروع هستند، تقصیر بیشتری را برگردن دارند.
در مرد هزار چهره تاکیدهای بی‌شماری بر برخی از رویدادهایی می‌شود که در دنیای معاصر، همگان با آن درگیرند. کانون‌های ادبی که با تشکل‌های شبانه و غرق در دود و افیون و عیش و نوش، با ردیف کردن کلماتی نامفهوم و ناموزون، در قالب شعر، پایه‌های غنی ادب و هنر این سرزمین را سست و بی‌محتوا می‌سازند و در دنیای هپروت خویش به تعریف و تمجید از یکدیگر می‌پردازند، و چه نیکو می‌بود اگر گروه نویسندگان این مجموعه، در اپیزودی اشاره به وضعیت ساختاری و مضمونی فیلم و سریال و تئاتر نیز می‌کردند و مافیای چنین هنرهایی را آشکار نموده و درد دل پردرد هنرمندان راستین را بازگو می‌ساختند، هنرمندانی که خانه‌نشین شده‌اند، هنرمندانی که مایه فخر و مباهات کشورند و به جای فعالیت در عرصه هنر، به مسافرکشی مشغولند و یا در بستر بیماری‌های صعب‌العلاجی افتاده و در تامین مایحتاج اولیه زندگی ناکام مانده‌‌اند.
آنچه که در مجموعه “مرد هزار چهره” رخ عیان می‌نماید، ظرافت‌هایی است که مهران مدیری در ساختار به کار می‌گیرد و مسائل پشت پرده‌ای را آشکار می‌نماید، از کلیشه‌هایی بهره‌ می‌جوید که با اذهان مخاطبان تلویزیونی رابطه‌ای دیرینه دارد و در دل حرکات، معنی و مفهوم، نابسامانی‌ها و معضلات و مشکلات اجتماعی، بروز می‌نماید که به راحتی قابل درک و فهم برای همه اقشار جامعه است.
کارگردان این مجموعه اگر چه در مجموعه‌های قبلی می‌کوشید از رفتار و حرکات هزل و هجو، برای خنداندن استفاده کند،‌ اما در مرد هزار چهره، همه بازیگران از حرکاتی جدی به خلق موقعیت‌های کمیک می‌پردازند و همین امر، لحظات مفرح و شادی را فراهم می‌نماید.
بازی بازیگران با هدایت کارگردان، به خوبی صورت می‌پذیرد و بازیگران در ایفای نقش‌های مورد نظر، از توانمندی‌های خویش استفاده مطلوبی می‌کنند. مهران مدیری نیز با خلق موقعیت‌های طنز در قالب حرکات ساده‌لوحانه، اثر قابل‌توجهی را بر جای می‌گذارد و بازی علیرضا خمسه و بهاره رهنما و سیامک انصاری و دیگر بازیگران نیز در این مجموعه، درخشان بود.
کامل نوروزی
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران
منبع : روزنامه رسالت