یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فقط یک‌بار، بدون فرصت تکرار


و گاه آن را آن‌قدر دور می‌بینم که حتی لحظه‌لحظه نزدیک‌تر شدنمان به آن‌را نیز درک نمی‌کنیم.
مرا ببخش، که این‌بار تلخ می‌نویسم، اما گاه چشیدن طعم تلخ دارو مقدمه درک شیرینی سلامت است. چرا آن‌قدر در دانستن قدر یکدیگر و عمر غافلیم که روزی که ناگه از هم می‌مانیم جزء در دنیائی ندامت بی‌سود هیچ ندارم؟ روزی‌که حتی هق‌هق گریه در بازگرداندن تسلی و آرامش به ما قاصر است.
اگر از یاد نمی‌بردیم حتی با صدای بلند با عزیزانمان حرف نمی‌زدیم چه رسد به این‌که دل عزیزی را برنجانیم، اگر فراموش نمی‌کردیم قهرهای کودکانه بین صمیمیت دل‌های پاک کودکی‌مان فاصله نمی‌انداخت، حرص و خودخواهی، کدورت را نمی‌توانم منکر غم بی‌بازگشت بودن گذشته شوم، اما از اعماق قلب و از صمیم وجود شاکر پروردگار مهربانم همین که امروز فرصتی فراهم ساخت تا برای ارزان از دست ندادن امروز همین حالا اندیشه کنم. امروز نهایت تلاشم را می‌کنم که تا فردا را به ندامت از دست رفتن امروز نگذرانم.
تلاش می‌کنم تا هر آن‌چه از دستم برآید برای خوب‌تر بودن مضایقه نکنم.
همواره جائی برای خوب‌تر بودن هست، تا فرصت باقی‌ است بیا با هم بکوشیم تا حتی شده ذره‌ای خوب‌تر از دیروز باشیم.
بیا از خودمان بپرسیم؛ اگر این آخرین دیدار، یا آخرین گفتار یا آخرین فرصت باشد، کلام و عملمان، با آن‌چه هست چقدر متفاوت خواهد شد؟

افسانه فرپور
منبع : مجله موفقیت


همچنین مشاهده کنید