دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


حضور تایپوگرافی در نماهای شهری


حضور تایپوگرافی در نماهای شهری
یكی از با‌اهمیت‌ترین وسیله‌های ارتباطی بین افراد بشر و گسترده‌ترین ابزارهای انتقال پیام، دانش و اطلا‌عات، زبان می‌باشد. اما این زبان می‌تواند گونه‌های مختلف داشته باشد كه یكی از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین آنها زبان تصویر است كه بهترین، گویا‌ترین و عمومی‌ترین حالت، توانایی بیشتری را برای انتقال برخی از اطلا‌عات به خصوص عواطف، احساسات و بسیاری از مفاهیم برخوردار است.
امروزه زبان تصویر در قالب‌های مختلف و ابعاد گسترده جاری است و آنچه كه به عنوان طراحی گرافیك مطرح است برگرفته از همین زبان تصویری است. نوعی برقراری ارتباط به گونه‌ای كه تفكرات خویش را راحت‌بیان كنیم. گاهی ایده‌ها ممكن است كه ناهماهنگ و بی‌هدف و بدون كاربرد به نظر برسند و این در حالی است كه می‌توان حتی به بیان آنها پرداخت اما آنچه كه مهم است، این است كه هر ایده‌ایی هدفی دارد و راهنمایی برای بیان آن كه وابسته به تفكرات خلا‌ق یك طراح گرافیست می‌باشد و این فرآیند و نوآوریها وابسته به خلا‌قیت در ارتباطات بصری است.
گرافیك یك هنر هدفمند است كه كیفیت و تمامی‌عوامل دیگری كه به هنر وابسته‌اند را به خدمت می‌گیرد و ادامه می‌دهد. یكی از این عوامل خط است. خط و تصویر دو عامل گره‌خورده در طراحی گرافیك هستند. اینكه با وجود در اختیار داشتن عناصر نوشتاری، طراحی برای انتقال و بیان پیام همواره به عناصر بصری پناه می‌برد، روشن و واضح است. تصویرهایی را كه انسان اولیه برای ارسال پیام و بیان مقصد و اهداف خود ترسیم نمود می‌توان از قدیمی‌ترین خط‌ها دانست. به عبارتی اجداد خط‌های كنونی، تصویرهای نخستین‌اند و متون چاپی امروز كه در آنها، مفاهیم، به كمك خط بیان می‌شود، تكامل یافته‌ی تصویرهایی است كه برای مقاصد گوناگون و آسان كردن ادراك مسائل برای مخاطب یا ساده‌تر منفصل كردن مفاهیم و برقراری ارتباط توسط آدمی‌ترسیم شده است. در باب اینكه چرا با وجود تبدیل خط، تصویر، خود همچنان باقی ماند و راهی دشوار پیمود و به گونه‌ای یكی از هنرهای اصلی و نیرومند درآمد، جای بحث بسیار است. در مجموع می‌توان گفت: انسان از آغاز نگرش و شروع به كتابت با آنكه از نشانه‌های استفاه كه دنباله قراردادی از پیش تعیین شده و پذیرفته شده باعث به وجود آمدن تصویرهایی در ذهن مخاطب می‌شد. اما به این نكته آگاهی یافت كه مرزهای درك كلا‌م و نوشتار بسیار محدودتر از تصویر است. و به منطقه‌ی جغرافیایی خاصی كه بدان زبان تكلم می‌كنند، محدود می‌شود. از طرفی گروه معدودی «افراد با سواد» می‌توانند متن‌های نوشتاری را بخوانند، اما تقریبا همه‌ی مردم قادرند به كمك تصویر، موضوع مطروحه را دریابند و مهم‌تر اینكه زبان نوشتاری از عهده بیان وظایف وظرایفی كه تصویر به دوش می‌كشید قاصر بودند و به عبارتی «نوشتار اولیه و ابتدایی» از جذابیت و جادوی تصویر بی‌بهره بود.
بدین ترتیب «انسان متمدن» كه توانسته بود در یك سیر تكامل طولا‌نی مدت از خط «اندیشه‌نگار» تصویرنگاری، به خط «آوانگارد» و در نهایت به اختراع الفبا دست یابد و آن را از لوازم شهرنشینی و اركان تمدن به حساب آورد، اینكه برای برقراری ارتباطی مؤثر ‌ ایجاد تفهیم و تفاهم و نفوذ هرچه بیشتر در مخاطب ‌ نه تنها نوشتار را به تنهایی كافی نمی‌دانست بلكه بیش از پیش نیاز به تصویر را حس می‌كرد.
بدین منظور در ابتدا نوشته را با تصاویر توصیفی همراه كرد یا بالعكس، تصاویر با نوشته‌های توصیفی ‌ تشریحی همراه شدند، كه این تلفیق تصویر و نوشتار به یكی از مهم‌ترین شگردهای «گرافیك» تبدیل شد.
«جایگاه حروف و نوشته و خط در هنرهای دیواری ایران، به دوران كهن باز می‌گردد. سابقه دیرین خط و خوشنویسی و استفاده‌های آن در صنایع دستی، خطوط كهن قرآنی و كاربردهای حروف و خط در معماری ایرانی نمونه‌هایی درخشان از سنت نوشته فارسی و اقبال آن در جامعه است.س
مبحثی كه در این قسمت مورد بررسی قرار گیرد، مواردی است كه هنرمندان توانسته‌اند در آثار هنری، از خط و خوشنویسی بهره گیرند و آنها را از حالت دو بعدی كاغذ بیرون كشیده و به حجم تبدیل كنند. آنچه در این زمینه از هنر گذشتگان به چشم می‌خورد بیشتر در تزئینات بناهای معماری جلوه‌گر شده است.
كلا‌م مكتوب، از نخستین دوره‌ها به عنوان بنیادی‌ترین و در مواردی منحصر به فردترین ابزاری بوده است كه برای تزیین دیوارهای مساجد به كار می‌رفته است.
بدون وجود هرگونه حضوری از عالم محسوس، كلا‌م مكتوب، به دور از هرگونه تعصبی، در جهان اسلا‌م كه آیات و سورههای قرآن به مثابه تنها كلا‌م و روح‌اللهی به شمار می‌آید، به شیواترین و زیباترین وجه ممكن، كه شایسته آن است، غیبت یافته است.
به طور كلی، برای تزیین مساجد، آیاتی از قرآن كریم فرازهایی از حیث نبوی و عباراتی كه ذهن انسان را به سوی تقوا و پرهیزكاری سوق می‌دهد، انتخاب می‌شود و با وجودی كه انتخاب عبارات و پیوند تنگاتنگی با محل استقرارشان دارد، ولی برای همیشه و در همه جا همان آیه یا حدیث نبوی به كار رفته است. یكی از نشانه‌های متمایز استفاده از خوش‌نویسی در معماری‌مساجد استفاده صرف از كلمات اللهی است كه در سرتاسر بنای «اسكی كامی»‌در ادرنه، تركیه بكار رفته است: نحوه استفاده از حروف نه تنها بسیار مشخص و تكان دهنده است كه در عین حال بسیار حرفه‌ای به منظور می‌آید ‌ بلكه نظرش كم تردیده شده است. از نظر خوشنویسی و یا معمار چندان حایز اهمیت نیست تا خطوط كه روی دیوار مساجد و یا دیگر بناهای مذهبی نگارش شده‌اند خوانا باشند. به هر تقدیر اغلبشان به سادگی خوانا نمی‌باشند. برخی از آنها در مكانهای تاریك قرار دارند. تعدادی در مكانهای بسیار بلند كه خواندن‌شان را مشكل می‌نماید و برخی دیگر چنان حروف‌شان فشرده و در هم پیچیده و یا در هم رفته و بافته شده كه بیرون از توان هر انسان عادی است تا رمزشان را بگشاید.
مساجد اسلا‌م محدود به استفاده از خط كوفی بودند، زیرا تنها خط موجود در اسلا‌م بود: در زمان حكومتهای خلفای مجالس، با ابداع خطوطی كه گردش نرمی‌داشتند و نیز تنظیم تناسبات خط كه منجر به وضع قوانین كلا‌سیك خط در سری‌های پنجم و ششم هجری گردید، تدریجا برای تزئینات مساجد و عمارات مهم خط ثلث، به صورتی فراگیر جایگزین خط كوفی شد.
خط كوفی بنایی با تنوعات هندسی بی‌شماری هم چنان ابقا شد ولی به مرور زمان ساختار تزیینی آن، به واسطه همراه نمودن گره‌ها شكل‌های هندسی شده، طبیعی و گیاهی، فزونی یافت، به نحوی كه خواندن آن دشوار گردید. از نمونه‌های كلا‌سیك خط، مانند محقق ندرتا برای تزیین بنای مسجد استفاده می‌شد. از خطوط توقیع نیز به مثابه خط مكمل ثلث استفاده شده است و اغلب برای نگارش نام بكار رفته است. از خط تعلیق برای نگارش امور دیوانی استفاده شده است و به كارگیری خط نستعلیق را برای آذین مساجد و حتی كتابت قرآن مناسب نمی‌دانستند; هرچند كه مسجد امام در اصفهان، از این قائده مستثنی است.
همان طور كه ذكر شد، عموم آثار تایپوگرافی و استفاده از خط خوشنویسی در گذشته با مفهوم گرافیك محیطی به تعبیر امروز بیشتر در تزئینات بناهای معماری به چشم می‌خورد. گویی خوشنویسان و معماران از این خطوط در هم بافته شده برای معرفی هرچه تمام‌تر بنا و فضای مقدس معماری بهره گرفته و در بسیاری موارد ‌ همانطور كه گفته شد ‌ به عنوان فرم به آنها نگاه شده و نه برای انتقال مفهوم یك كلمه، بلكه به عنوان انتقال یك مفهوم بصری.
▪ هنرهای وابسته به معماری شامل:
مقرنس، یزدی بندی، كتیبه‌نویسی، گره‌سازی، گچ‌بری، كاشیكاری، حكاكی و... است. در اینجا به تعاریفی مختصر در رابطه با هنرهایی كه خاستگاه خط خوشنویسی بوده‌اند می‌پردازیم.
● جایگاه تایپوگرافی در ایران معاصر
متأسفانه تاكنون تایپوگرافی درایران معاصر به دلیل عدم شناخت طراحان گرافیك از ویژگی‌ها و چند و چون خط فارسی و نوع نگارش آن در اقلا‌م مختلف خوشنویسی و یا تمایل به شیوه‌ها و ملك‌های زیبایی شناسی و نوع نگارش در تایپوگرافی غرب دچار مشكلا‌ت فراوانی بوده و می‌باشد.
هرچند قصد نداریم حركتهای درست و اصولی را از جانب طراحان با تجربه و آشنا باخط ولو بسیار از درك را نادیده بگیریم. ولی شایان ذكراست كه بسیاری از فعالیتهایی كه تا به امروز در این رشته در ایران صورت گرفته، خصوصا نشانه‌های نوشتاری، بدلیل موارد ذكر شده فاقد اصول زیبایی‌شناسی و قوانین نگارش خط فارسی صورت گرفته است. پیشینه‌ی خط فارسی و تلا‌ش‌های صورت گرفته در روند تكامل آن به حتی كه سزاوار توجه بیشتری است.
بررسی و تجزیه و تحلیل آثار موفق و ماندگار، بیانگر این است كه هدف از تایپوگرافی، ارسال هرچه مؤثرتر پیام، برقراری ارتباط لا‌زم، ایجاد تفهیم و تفاهم نفوذ بیشتر ‌ نسبت به نوشتار عادی ‌ بوده است.
بعد از گذشت سالیان، هنوز هم این اهداف كم و بیش در كار تایپوگرافی وجود دارد و هدفهایی را هم كم‌كم به خود اختصاص داده كه كل این هدفها را، در مرحله‌ی اول می‌توان به: اهداف فرهنگی، آموزشی، پرورشی، اهداف موضوعی و اهداف اقتصادی و تجاری بخش‌بندی كرد.
با گذشت زمان و توجه به هنر گرافیك و گسترش خدمات آن در جهت برقراری ارتباط تصویری به این قضیه توجه ویژه‌ای شد و كشف ظرفیت‌های بصری خط و در مواردی همراهی تصاویر با خط در طراحی عناوین با علا‌قه بیشتری دنبال شد.
از عرصه‌های بسیار مناسب برای شكل‌گیری و بروز كارهای تایپوگرافی می‌توان به طراحی پوستر، آگهی، روی جلد كتاب، نشریات، نوارهای كاست، بیل‌بوردها و ... اشاره كرد. طراحان گاه به طراحی عناوین آثارشان متناسب با تصویر به كار گرفته شده و در جهت تقویت مفاهیم و محتوای اثر پرداخته‌اند و یا در بعضی موارد، صرفا طراحی نوشتار را برای خلق آثار كافی دانسته و برای ارسال هرچه موثرتر پیام با متوسل ‌شدن به فنون تایپوگرافی، كیفیت‌های بصری نوشتار را نمایش داده‌اند.
تایپوگرافی در رشته‌های دیگر ‌ غیر از گرافیك ‌ همچون نقاشی نیز، ظهور كرده است و چه بسا نقاشان در برخی موارد بهتر از این فرمها بهره جستند و برخوردی متفاوت با آن داشتند. اشخاصی همچون حسین زنده رودی كه یكی از به وجود آورندگان مكتب «سقاخانه» است، از این خصوصیات حروف به خوبی استفاده كرد. زنده رودی در عرصه‌های مختلف از جمله معماری، نقاشی، سرامیك، مجسمه‌سازی، قالی‌بافی و ... كار كرده است. از میان آثار او كارهای به یاد ماندنی‌اش در فرودگاه ریاض و جده عربستان سعودی معروف‌اند.
با توجه به نكات فوق‌الذكر می‌توان گفت كه تایپوگرافی و مورد استفاده آن با گذشته متفاوت است، كه البته این امری بدیهی است. ولی عدم استفاده آن در گرافیك محیطی و به خصوصی بناهای معماری امروز بسیار سوال برانگیز است. زیرا تاریخچه‌ای كه بررسی شد نشان می‌دهد كه این مسئله پیشینه وسیعی دارد و بسیار مورد توجه بوده است. اینكه امروز هنرمندان از خط و خوشنویسی و تایپوگرافی در گرافیك محیطی بهره نمی‌گیرند مسئله‌ایست كه باید مورد بررسی قرار گیرد. البته ممكن است در مواردی معدود به آن پرداخته شده باشد كه این نتیجه با توجه به محدودیت‌های تحقیق حاضر، حاصل گشته است.
منبع : روزنامه حیات نو


همچنین مشاهده کنید