دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

مثل کبک سرش را زیر برف می‌کند


این مثل در مورد كسانی به كار می‌رود كه چون معایب خود را نمی بینند و تشخیص نمی‌دهند می‌پندارند كه دیگران هم آن معایب را نمی بینند و از آن بی‌اطلاع هستند.
آورده‌اند كه ... در میان مردم اینطور شهرت دارد كه در فصل زمستان هنگامیكه زمین پوشیده از برف است، به محض اینكه كبكها در معرض خطر جرگه و محاصره شكارچیان قرار می‌گیرند ، فوراً سر را به زیر برف فرو می‌كنند تا شكارچیان را نبینند به گمان آنكه چون آنها دشمن را نمی‌بینند پس دشمن هم آنها را نمی‌بیند و از تعرض و صید شدن مصون خواهد ماند : چون صیادان قصد او كنند سر را زیر برف پنهان كنند و چنان پندارد كه صیاد او را ندیده و نبیند. در حالیكه این گام و تصور به كلی باطل است . چه اولاً كبك آن شعور را ندارد كه دست به حیله و تزویر بزند ، ثانیاً به فرض آنكه دارای چنان هوش و فراست باشد به حكم شعور غریزی باید كاری كند كه از تجاوز و دستبرد دشمن و شكار شدن در امان بماند نه آنكه سر در زیر برف كند به خیال آنكه كس را نمی‌بیند هیچكس او را نخواهد دید، در صورتیكه غرایز حیوانی همیشه در صیانت و بقای نفس دور می‌زند نه امر واهی و بی‌نتیجه در این مورد با چند نفر از دوستان شكارچی از جمله شادوران عباس میرزا حشمتی كه در امر شكار صاحب نظر بودند مذاكره كردم و ریشه این مثل مشهور و مصطلح را از آنان جویا شدم اتفاقاً همگی متفق القول اظهار داشتند كه این اصطلاح به نحوی كه در اذهان عامه و حتی شاعران و نویسندگان به منظور ارسال مثل مشهور است به هیچ وجه صحیح نیست. حقیقت اینست كه در ازمنه گذشته موقعی كه برف تازه می بارد شكارچیان جرگه می‌كردند، یعنی در منطقه ای كه كبك داشت از چهار جهت با رعایت سكوت و اختفا پیش می‌رفتند و منطقه صید و شكار را از هر طرف محاصره می‌كردند و كبكها را می‌پراندند و در هوا می‌زدند. از مختصات كبك این است كه هنگام احساس خطر یك پرش برمی‌دارد و از شدت وحشت و اضطراب چند متر به سرعت فرود می‌آید. پیداست چون زمینی پوشیده از برف است این حیوان زیبا و قشنگ به علت سرعت فرود آمدن ، گاهی سر و گردن و گاهی تمام اعضای بدنش در زیر برف فرو می‌رود و به قسمتی كه تنها دم و دو پایش خارج از برف باقی می ماند و قدرت خارج شدن از برف و پرواز مجدد از وی سلب می‌شود.
منبع : شمیم


همچنین مشاهده کنید