دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

مظلومیت فرهنگ و وظایف مسوولان


مظلومیت فرهنگ و وظایف مسوولان
درباره فرهنگ همواره سخن گفته شده است ، اما بی شک مقطع سرنوشت ساز در حوزه فرهنگ از زمانی که رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با دولت نهم از «مظلومیت بخش فرهنگ و لزوم اختصاص بودجه مناسب به آن» صحبت نمودند محسوب می گردد.
این هشدار، تذکر و نگرانی رهبری آن گونه که انتظار می رفت با احساس مسوولیت مجلس شورای اسلامی روبه رو شد. تشکیل جلسات پی در پی از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس که آخرین آن با حضور رئیس مجلس شورای اسلامی و روسای دستگاه های فرهنگی مسوول صورت گرفت را باید اقدام مهم مجلس هفتم برای رفع «مظلومیت فرهنگ» برشمرد. واقعیت آن است که عادت کرده ایم گاهی برای عدم انجام کاری آن مساله را به قدری بزرگ و گسترده فرض می کنیم که ترس و نگرانی از انجام آن بعضا به عدم تلاش برای حل آن منجر می گردد.
پرسش اصلی آن است که آیا «مصادیق مظلومیت فرهنگ» برای مسوولان بویژه دولت و مجلس معلوم نیست! پس چه لزومی به برگزاری جلسات متعدد و همایش ها و اجلاس ها برای واکاوی این مساله وجود دارد؟ در یک نگاه کلی باید گفت اقدامات زیر به مثابه ساز و کارهای برون رفت از وضعیت کنونی فرهنگ در راستای فراخوان رهبری است:
▪ [اول]: احساس مسوولیت شورای عالی انقلاب فرهنگی: این شورا به مثابه گرانیگاه فرهنگ و آموزش کشور است. همواره از حمایت های رهبری برخوردار بوده است و سران قوای سه گانه و اعضای حقیقی و حقوقی آن از چهره های شناخته شده کشور هستند.
تدوین راهبردها و سیاست های کلان و نظریه پردازی در حوزه مهم فرهنگ برعهده این شورا است. شورای عالی انقلاب فرهنگی برای عمل به وظایف و ماموریت های خود و نیز اجابت عملی به فراخوان رهبری چه اقدامی کرده است؟
▪ [دوم]: راهبرد فرهنگی دولت نهم چیست؟ دولت پرتلاش ، عدالت خواه و مردمی کدام راهبرد فرهنگی را تدوین و ابلاغ کرده است؟ برای پی بردن به این مهم می توان به عدم حضور شخصیت های حقوقی حوزه فرهنگ در کارگروه تدوین برنامه ۵ ساله پنجم از سوی رئیس جمهور به عنوان یک نقص بزرگ یاد کرد. همچنین ثابت ماندن سهم اعتبارات و بودجه فرهنگ در دولت نهم به کمتر از ۵ درصد [چون سایر دولتهای پیشین] اشاره کرد در حالی که انتظار می رفت دولت و شخص رئیس جمهور با شعارهای فرهنگی ، حداقل سهم اعتبارات بخش فرهنگ را به ۲ برابر افزایش بدهند.
سوم آن که از میان ۶ هزار مصوبه سفرهای استانی دولت در دور اول چه تعداد از آنها دربرگیرنده حوزه فرهنگ با چه میزان اعتبار بوده است؟
و بالاخره آن که در کدامیک از آیین نامه ها، دستورالعمل ها و مصوبات دولت «لزوم پیوست فرهنگ» برای انجام فعالیت های اجرایی الزامی و عملیاتی شده است؟
در شرایطی که در دولتهای گذشته و کنونی «پیوست تبلیغاتی» برای عملکرد دولت تعریف و اعتبارات مناسبی برای آن در نظر گرفته اند تا عملکرد دولت بهتر به افکار عمومی منتقل شود، آیا فقدان پیوست فرهنگی نباید نشانه ای از غفلت و بی توجهی مسوولان نظام برنامه ریزی و تخصیص اعتبار در کشور تلقی شود؟
با این همه نشانه اجابت دولت در فراخوان رهبری برای برون رفت از مظلومیت فرهنگ را باید در لایحه بودجه سال ۸۷ و حداقل ۲ برابر شدن سهم بودجه فرهنگ با اعداد و ارقام مناسب مشاهده کرد.
▪ [سوم]: مجلس چه وظیفه مهمی در توجه به فرهنگ دارد؟ از آنجا که به فرموده حضرت امام خمینی (ره) مجلس در راس امور است و نیز برابر قانون اساسی از ۱۷۷ اصل بیش از ۹۰ اصل و از ۱۴ فصل ۳ فصل به حوزه اختیارات ، صلاحیت و وظایف قوه مقننه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی اختصاص دارد. نمی توان پذیرفت که مجلس شورای اسلامی دوره هفتم به صورت تام و تمام به رسالت های خطیر خود در حوزه فرهنگ همت گماشته باشد، اما می توان وجود دغدغه ها و تلاشهای مستمر مجلس و بالاخص کمیسیون فرهنگی را نشانه ای برای اهتمام قوه قانونگذاری برای برون رفت از این وضعیت تلقی کرد.
با این همه مجلس شورای اسلامی در ماههای پایانی عمر خود می تواند ضمن اختصاص اعتبار ویژه و مناسب در لایحه بودجه ۸۷ در حوزه فرهنگ ، به معافیت مالیاتی هنرمندان همراه و همکار با رسانه ملی همچون هنرمندان همکار با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اقدام کند. از سوی دیگر الزام دولت به تامین اعتبار لازم برای حل مشکلات رسانه ملی ، ارشاد اسلامی ، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهادهای اولویت دار در حوزه فرهنگ در یک ظرف زمانی مشخص و بالاخره نهادینه کردن سهم قابل ملاحظه ای از اعتبارات کشور برای حوزه فرهنگ را می توان از جمله اقدامات مهم ، اولویت دار و عملی مجلس هفتم در ماههای پایانی مجلس به حساب آورد.
برای پرهیز از طولانی شدن بحث تاکید می کنم که فهرست مسائل در حوزه فرهنگ معلوم است از «موازی کاری برخی دستگاه های فرهنگی و الزام به سازماندهی آنها»، «لزوم بازتعریف استراتژی فرهنگی نظام در شرایط کنونی» و «طراحی نقشه مهندسی فرهنگی آینده» همه و همه متوجه شورای عالی انقلاب فرهنگی ، دولت ، مجلس و سایر نهادهای ذی ربط است که باید به مقتضای زمانی به آنها پرداخته شود.اما برای جان گرفتن ، سرپا ایستادن ، توان حرکت داشتن و بالاخره خارج شدن فرهنگ و نهادهای فرهنگی از لاک دفاعی و تبدیل شدن به عناصر ابتکاری و تاثیرگذار قدم اول «تغییر نگاه مسوولان به مقوله فرهنگ و ضرورت تامین اعتبار و بودجه مناسب برای آن» تعریف شود تا این مهم به صورت عملی و به دور از شعار اجرا نشود باید گفت همچنان در جا می زنیم و نباید امید داشت که «فرهنگ اساس اداره جامعه باشد.»
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید