چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

حصار مانع خرگوش - RABBIT - PROOF FENCE


حصار مانع خرگوش - RABBIT - PROOF FENCE
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : استرالیا
محصول : فیلیپ نویس، کریستین اولسن و جان وینتر
کارگردان : نویس
فیلمنامه‌نویس : اولسن، برمبنای کتابی نوشتهٔ دوریس پیکینگتن
فیلمبردار : کریستوفر دویل
آهنگساز(موسیقی متن) : پیتر گابریل
هنرپیشگان : اورلین سامپی، تیانا سنزبری، لورا ماناهان، دیوید گالپیلیل، نینگالی لافورد و دبورا میلمن
نوع فیلم : رنگی ،۹۴ دقیقه


وقتی نخستین موج مهاجران اروپائی وارد استرالیا شدند، بلافاصله نوعی تضاد و درگیری بین آنان و مردم بومی آن سرزمین که میراث پربار فرهنگی‌شان چندان شباهتی به فرهنگ اروپائی نداشت، به وجود آمد. در میانهٔ قرن نوزدهم، هنگامی که مهاجران سفیدپوست کنترل سیاسی آن قاره را به‌عهده گرفتند، بسیاری از بومی‌های استرالیائی را از زمین‌های‌شان بیرون راندند، و فرزندان آنان را ـ به این بهانه که در یک محیط ̎متمدن̎تر وضعیت بهتری خواهند داشت ـ از آغوش خانواده‌های‌شان دور کردند. در بخش اعظم قرن بیستم، سیاست رسمی دولت این بود که بچه‌های بومی دورگه را از خانواده‌های‌شان دور کنند و به منزلهٔ بچه‌هائی ̎سفیدپوست̎ در یتیم‌خانه‌ها پرورش و در همان‌جا آموزش دهند تا بعدها به‌عنوان پیشخدمت خانه یا کارگر به کار گرفته شوند. در سال ۱۹۳۱، ̎مالیِ̎ چهارده ساله (سامپی)، خواهرش، ̎دیزیِ̎ هشت ساله (سنزبری) و دختر عموی‌شان، ̎گریسیِ̎ ده ساله (ماناهان) ـ سه بچهٔ دورگه از غرب استرالیا ـ را به حکم دولت از خانواده‌های‌شان گرفتند و به نهاد ویژه‌ای فرستادند. این بچه‌ها در آن‌جا مورد اذیت و آزار و فشار روحی و جسمی قرار گرفتند و به آنان گفته شد که خانواده، فرهنگ و زندگی خود را تا آن مقطع سنی فراموش کنند و خود را به‌صورت اعضاء جدید جامعهٔ سفیدپوست استرالیا درآورند. ̎گریسی̎ و ̎دیزی̎ درمانده دست به گریبان ̎مالی̎ می‌شوند و ̎مالی̎ هم به این نتیجه می‌رسد که آنان به هر ترتیب شده باید خود را به خانواده‌های‌شان برسانند. ̎مالی̎ نقشهٔ فراری گستاخانه را می‌کشد و هر سه دختر سفری پرفرازونشیب را به‌سوی خانه‌شان آغاز می‌کنند؛ آنان هزار و پانصد مایل را پای پیاده بدون آب و غذا طی می‌کنند و حصارهائی را برای جلوگیری از نفوذ خرگوش در سراسر استرالیا تعبیه شده‌‌اند، ̎راهنما̎ی خود قرار می‌دهند و جلو می‌روند.
● دیدن استرالیای اوایل دههٔ ۱۹۳۰ و وضعیت بومیان این کشور، شاید حداقل لطف تماشای این فیلم باشد. خود نویس دربارهٔ این گفته: ̎حصار مانع خرگوش̎ واقعاً در استرالیا وجود دارد و طولانی‌ترین حصار دنیا است.̎ و این گفته حاکی از آن است که با فیلمی برمبنای یک واقعیت تاریخی روبه‌رو هستیم، اما متأسفانه، فیلم فقط اندکی بیش‌تر از واقعیت تاریخی است. صفت ̎طولانی̎ که نویس به کار برده فقط شایستهٔ تعقیب سه دختر نوجوان است که هزار و پانصد مایل را در بیابان‌های استرالیا طی می‌کنند و طی مسافت آنها در اصل یک‌جور ̎راه رفتن̎ است؛ بی‌هیچ تنش و هیجان، اما در صحنه‌های طبیعی عمدتاً چشم‌نواز. بنابراین، می‌شد که حصار مانع خرگوش یک مستند پُرارزش باشد تا یک فیلم داستانی نود دقیقه‌ای. مشکل اساسی فیلم، فیلم‌نامهٔ آن است که فقط گوشهٔ بسیار کوچکی از وضعیت سیاسی بومیان استرالیا در آن سال‌ها را بازگو می‌کند و بس. معلوم نیست که عکس‌العمل مردم استرالیا در آن زمان و در قبال رنج این سه دختر چه بوده؛ آیا بومیان استرالیا در مقابل این سیاست مقاومت می‌کردند، یا به آن گردن می‌گذاشتند؟ آیا اعتراض‌ و تظاهراتی هم برگزار می‌شده؟ اصلاً چرا مادر این بچه‌ها و این‌که چه‌طور آنها را از دست داده، نشان داده نمی‌شود؟ این‌ها و صدها پرسش دیگر، اگر جوابی داشت، قطعاً حصار مانع خرگوش را دراماتیک می‌کرد.