چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

چرا غزه پیروز است


چرا غزه پیروز است
جنگ تحمیلی رژیم غاصب اسرائیل ، علیه مردم مظلوم اما مقتدر غزه که هفتم دی‌ماه جاری آغاز شد ، به نظر می‌رسد به روزهای پایانی خود نزدیک شده است و مسوولان این رژیم، زمینه‌سازی برای معرفی خود به عنوان پیروز جنگ را شروع کرده‌اند! ولی براستی پیروز واقعی این نبرد نابرابر چه کسی است؟
پیروزی در نبردهای نظامی مثل هر عرصه دیگری به میزان تحقق اهداف از پیش تعیین شده بستگی دارد و بر این اساس ارزیابی می‌شود.
رژیم صهیونیستی نیز که از ابتدا، نگران پایان جنگ بود، اهداف خود را به طور شفاف اعلام نکرد تا تیر او به هر کجا اصابت کرد به دور آن دایره‌ای بکشد و وانمود کند هدف همین نقطه بوده است!
براساس معادلات نظامی و اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی، سه هدف اساسی را می‌توان برای این تهاجم گسترده و بی‌سابقه برشمرد:
۱) شکست مقاومت: مهم‌ترین مانع دست یافتن رژیم جعلی اسرائیل به اهداف بلندپروازانه‌اش را باید «مقاومت» ملت و گروه‌های فلسطینی بدانیم. مقاومتی که متجاوز از شصت سال پیشینه دارد و در برهه‌ای که می‌رفت به سردی گرائید با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روح جدیدی به آن دمیده شد و سپس انتفاضه‌های اول و دوم (انقلاب سنگ، انتفاضه الاقصی) شکل گرفت.
ریان مقاومت، با شکل‌گیری گروه حماس‌(حرکت مقاومت اسلامی) در اواخر سال ۱۹۸۷، سازمان‌یافته‌تر تداوم پیدا کرد تا حدی که پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶ نهادینه شد و در قامت دولت مشروع فلسطینی ظهور یافت.مقاومت از این پس دیگر یک جریان محدود و خواست گروه خاص نبود، بلکه آشکارا و در یک روند مردم‌سالار، ملت فلسطین را پشت سر خود داشت.
پیگیری قدرتمندانه آرمان فلسطین از سوی دولت حماس و نامشروع دانستن اسرائیل و احساس مخاطره شدید اسرائیل از قدرت روزافزون این دولت، رژیم اسرائیل را برآن داشت تا برای نابودی و شکست مقاومت دست‌به‌کار شود.
بخصوص این‌که در نشست خزان‌زده آناپولیس در پاییز ۲۰۰۷، روی تشکیل دو دولت فلسطینی مسیحی و یهودی در کشوری به نام اسرائیل توافق شده بود و وجود دولتی مثل حماس بزرگ‌ترین مانع برای تحقق این طرح فریبکارانه بود. نگاه به بیست روز مقاومت مردم غزه و دولت حماس، براحتی نشان می‌دهد امروز نه‌تنها مقاومت، آسیبی ندیده بلکه با اقتدار و اعتماد به نفس بالاتر، استوار مانده است.
اگر تا قبل از تحمیل این جنگ نابرابر، تهدیدات اسرائیل احیانا می‌توانست بازدارنده ارزیابی شود امروز چون تهدید عملی شده ولی تاثیرگذار نبوده است، بازدارندگی اسرائیل دیگر سلاحی کند و از کار افتاده ‌است.
هیمنه پوشالی این رژیم که در جنگ تابستان ۲۰۰۶ در جنوب لبنان از سوی حزب‌الله ترکی عمیق برداشته بود با مقاومت مظلومانه‌تر مردم غزه و حماس که پس از ماه‌ها محاصره و با کمترین امکانات و بدون عقبه، این گونه پابرجا ماندند، تقریبا فروریخت و امروز دیگر توان نظامی اسرائیل، حبابی بیش نیست.
۲)‌ پایان بخشیدن به پرتاب موشک‌های حماس: هدف دیگری که می‌توان برای این تهاجم در نظر گرفت، پایان بخشیدن به پرتاب موشک‌های قسام از سوی حماس به سوی مناطق اشغالی است.
موشک‌های حماس، همواره برای رژیم اسرائیل رعب‌آفرین و نگران‌کننده بوده است. این موشک‌ها هرچند قدرت تخریبی زیادی ندارند اما برای بزدلان بی‌ریشه ساکن در این سرزمین، همواره سایه مرگ تلقی می‌شد و این رژیم به دلایلی از جمله جلوگیری از روند روزافزون مهاجرت معکوس از سویی و بالا بردن ضریب امنیت اقتصادی خود از سوی دیگر، خود را ناگزیر می‌دید که این توان حماس را از او بگیرد.
اما اگر پیش از این نبرد، عمق بیست کیلومتری سرزمین اشغال شده فلسطین در تیررس موشک‌های قسام بود ، امروز حداقل به ۵۰ کیلومتر افزایش یافته و نگرانی از در تیررس بودن مناطق حساسی چون دیمونا (محل استقرار موشک‌ها و بمب‌های هسته‌ای اسرائیل)‌ و تل‌آویو نیز به آن افزوده شده است.
و این در حالی است که بنا بر برخی اخبار، ذخایر موشکی حماس همچنان دست نخورده باقی مانده است.
۳) تضعیف پایگاه مردمی حماس: سومین دلیل محتمل برای شروع جنگ از سوی رژیم صهیونیستی، از بین بردن یا تضعیف پایگاه مردمی حماس بود. چنانچه گفته شد، این مردم غزه بودند که با رای خود، مقاومت را از حالت یک حرکت محدود و در اختیار یک گروه خارج کرده، رسمیت بخشیدند و او را نهادینه کرده و در قامت یک دولت عرضه کردند. لذا به زعم سردمداران صهیونیست، فشار و کشتار بی‌رحمانه مردم و بالا بردن هزینه مقاومت می‌توانست این پایگاه را متزلزل کند.
نگاه به غزه قهرمان امروز ثابت می‌کند مردم غزه به رغم جنایات انسانی و کم‌سابقه رژیم صهیونیستی، اعتراضی به حماس ندارند و اتفاقا حقانیت این حرکت و قابل اعتماد نبودن رژیم صهیونیستی و ددمنشی این رژیم بیش از پیش برای آنها آشکار گردید. مردم غزه همچنین فهمیدند دولت حماس قدرت لازم برای دفاع از استقلال آنها را دارد. امروز پایگاه مردمی حماس، محدود به باریکه غزه نیست و چون اقیانوسی گسترده در جای جای جهان شاهد حمایت‌های مردمی از غزه و حماس هستیم؛ از آذربایجان و ترکیه گرفته تا آمریکای شمالی ، آمریکای لاتین و آفریقا ، اروپا و آسیا و خاورمیانه و همه جا.
لذا علاوه بر این که رژیم صهیونیستی به هیچ یک از اهداف اصلی خود دست نیافت تا جایی که به بحث خنده‌دار جلوگیری از قاچاق سلاح تنزل کرد، این جنگ هزینه‌های بسیار سنگین دیگری را نیز به اسرائیل غاصب و حامیان او تحمیل کرد.
گسترش نفرت مردم جهان از این رژیم و حامیان او بویژه آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، عمیق‌تر شدن فاصله مردم با حکومت‌های عرب حامی اسرائیل، رسواتر شدن مدعیان شعارهایی چون حقوق بشر و دموکراسی، گسترش تفکر مقاومت و آشکارتر شدن کارآمدی این تفکر از دیگر پیامدهای بسیار مهم این جنگ نابرابر بود.
خرابی خانه‌های مردم غزه را فراموش نکرده‌ایم و گریه و اندوه زنان و کودکان مظلوم فلسطینی قلبمان را می‌فشارد. پیکر شهدای غزه و بدن‌های تاول‌زده از بمب‌های اسرائیل نیز بی‌تابمان می‌کند، اما وقتی می‌بینیم شکست مفتضحانه دشمن غدار را که می‌کوشد شکستش را پشت خنده‌های زهرآگین پنهان کند و قامت بلند مقاومت را که از میان ویرانه‌ها سرافراز ایستاده است و همراهی میلیون‌ها انسان را در سراسر جهان و از همه مهم‌تر «رضایت پروردگار» را ؛ امیدمان دوباره شعله می‌کشد.
مهدی فضائلی
منبع : روزنامه جام‌جم