دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

من «کیم کلایسترز» هستم


من «کیم کلایسترز» هستم
گذشت یك سال چه تفاوت عظیمی را برای كیم كلایسترز ایجاد كرد. این تنیسور زن بلژیكی سال پیش مصدوم و غایب و به تبع آن از اوج دور بود، اما دیروز در فینال تنیس یو اس اوپن ۲۰۰۵ حریف فرانسوی خود ماری پیرس را در دو ست متوالی و با نتایج ۳-۶ و ۱-۶ در هم شكست تا پس از چهار بار شكست در فینال گرنداسلم ها سرانجام قهرمان یكی از تورنمنت های بزرگ چهارگانه ورزش تنیس شود. «بالاخره ثابت كردم كه می توانم. بله، من آن بالا هستم و می توانم دوباره با بهترین ها برابری كنم.» كلایسترز ۲۲ سال بیشتر ندارد اما ناكامی هایش در فینال گرنداسلم ها همگان را به این نتیجه رسانده بود كه او «زن» میدان های بزرگ و فینال گرنداسلم ها نیست. كلایسترز مدعی است كه خودش چنین احساس و برداشتی را نداشته است. «نه، من مسئله ای با آن شكست ها و خاطراتش نداشتم. تنها اثری كه داشتند این بود كه مرا به جبران بیشتر تشویق می كردند. شاید هم هنوز دوره و زمان من در گرنداسلم ها نرسیده بود. وقتی مسابقات عمده را می بازید، یك جور احساس جبران و میل شدید به انتقام در وجودتان شكل می گیرد. اینها همگی یك انگیزه قوی است.» با این حال همان انگیزه ها كه كلایسترز از آن یاد می كند وقتی او با آسیب دیدگی های مزمن قسمت عمده سال ۲۰۰۴ را از دست داد، به كلی از دست رفته و بی حاصل به نظر می رسید. او همانند هموطنش ژوستین هنن به رده اول جدول جهانی تنیس زنان نیز رسیده بود. اما اوجگیری روس ها در سال ۲۰۰۴ و وجود تنیسور هایی قدرتمند مثل خواهران ویلیامز (كه آنها نیز قصد بازگشت و اوجگیری مجدد را داشتند) امید چندانی را به وی نمی بخشید. حتی دست هایش نیز با او یاری نمی كردند مچ دست چپش به قدری تحت فشار قرار گرفته بود كه انجام عمل جراحی بر روی آن الزامی شد و این كار صورت گرفت. او در شروع ۲۰۰۴ فینالیست اوپن استرالیا یعنی اولین گرنداسلم سال شده بود اما آن مصدومیت سال او را زهر كرد. همان جا بود كه كلایسترز چهارمین شكستش را در «فینال طلسم شده» گرنداسلم ها تجربه كرد و آن هم در برابر هنن. او بعداً فهمید كه شاید آخرین بختش را برای پاك كردن لقب ناخواسته «زن همیشه دوم» از دست داده باشد. همه می گفتند كلایسترز به آن طایفه خاص تعلق دارد كه در تنیس فوق العاده بوده اند اما به دلیلی از دلایل هرگز گرنداسلم ها را نبرده اند. اما كلایسترز صحبت از تقدیر و طالع و اقبال می كند. «معتقدم هر چیزی و هر رویدادی به یك دلیل خاص اتفاق می افتد و بی خود و بی جهت نیست. به همین خاطر است كه می بینید من الان همراه با این جام روبه روی شما نشسته ام.» همان تقدیر (و یا هر چیز دیگری كه می خواهید اسمش را بگذارید) باعث شد او از ماه فوریه (بهمن) گذشته و پس از بهبود مصدومیت لعنتی مچ دستش به صحنه بازگردد. او وقت تلف نكرد و دو تورنمنت متوالی را در ایندیان ولز و میامی در فروردین ماه فتح كرد. او سپس روی چمن ایست بورن نیز كه از تورنمنت های تداركاتی ویمبلدون بود، اول شد و آنگاه به آمریكا برگشت و قبل از شروع یو اس اوپن در چهار تورنمنتی كه شركت كرد، در سه نوبت به قهرمانی رسید. خودش می گفت دوری ناخواسته اش از تنیس و غیبت اجباری اش در مسابقات سبب شد بیشتر قدر خانواده و دوستانش را بداند و البته او را مصمم تر كرد كه بیش از پیش از حداكثر توانایی هایش سود جوید: «بدترین حرف موقعی است كه دكتر ها پس از یك مصدومیت شدید به شما می گویند برایتان بسیار سخت خواهد بود كه به دوره قبل از آسیب دیدگی تان بازگردید. این واقعاً ناراحت كننده و آزار دهنده است. در اینگونه موارد فقط باید تلاش كنید كه روحیه و دید مثبت تان را حفظ كنید و برای چنین كاری باید اعضای خانواده و دوستان نزدیك تان را كنار خود داشته باشید.»
• از همیشه سالم تر
اما كلایسترز در آن ایام حتی «گریپ» بك هند و نوع زدن اینگونه ضربات را نیز عوض كرد و زمانی كه بازگشت از همیشه سالم تر و آماده تر بود. آمادگی جسمانی برای بازیكنی كه بیشتر روی سرعت و مهارت های فنی اش متكی است، می تواند یك عامل سرنوشت ساز و بسیار مفید باشد. همین مسئله در ثبت پیروزی مخوف و قاطعانه دیروز وی در برابر پیرس در فلاشینگ مدو سهم مهمی داشت. «شرایط را به خوبی حس می كردم و بر توپ و بازی سوار بودم. خوب حركت می كردم و دقیقاً می دانستم كه چه اتفاقی در حال شكل گیری است. این فرق بزرگی بود كه در قیاس با گرنداسلم های قبلی در بازی من به وجود آمده بود.» از توفیق بزرگ كلایسترز در نیویورك همین بس كه او قبل از فینال صاحب پیروزی هایی سه سته در برابر ونوس ویلیامز و ماریا شاراپووا هم شده بود كه دومی «سید» یك (شانس دار اول قهرمانی) از روسیه به شمار می آمد. خود كیم می گوید: «بزرگترین تفاوت در كار و شخصیت من در نوع بازی ام در ست سوم نمایان شد. به علاوه من توانستم خستگی ناشی از حضور در بازی هایی سه سته در برابر این رقبا را به فراموشی بسپارم و دوباره سرحال شوم.» حتی شكستن طلسم تلخ قهرمان نشدن در تورنمنت های گرنداسلم نیز سبب نشده است، كلایسترز قول قبلی اش در مورد كنار رفتن از صحنه ورزش قهرمانی در سال ۲۰۰۷ را زیر پا بگذارد و تغییر عقیده بدهد. «دو سال فرصت كمی نیست و آن زمان برای كناره گیری موقع نامناسبی نخواهد بود. ولی تا آن زمان هر چه توان دارم، ارائه خواهم كرد. این فلسفه من در تمام عمرم بوده است، مهم نیست كجا بازی می كنم. در زمین های كنار خانه مان و یا در ویمبلدون هر جا باشم، سنگ تمام می گذارم و نهایت توانم را عرضه می كنم. بله، من كیم كلایسترز هستم و این سیستم من است.» سیستمی كه دیگر نمی توان آن را مایه حسرت و دلیل دوری از قهرمانی های بزرگ نامید.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید