دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات؛ راه تغییر موازنه قدرت مسلمانان


انتخابات؛ راه تغییر موازنه قدرت مسلمانان
شاید در هیچ دوره ای به اندازه امروز موقعیت دین درصحنه جهانی مورد توجه ناظران جهانی قرار نگرفته بود.
از بدو فروپاشی نظام دوقطبی که در آن اردوگاه چپ فروپاشید و لیبرالیسم مدعی رهبری بلامنازع جهان شد این اقبال به مذهب به صورت چشمگیری آغازشد. قاطبه سیاستمداران و متفکران با این ذهنیت به استقبال هزاره سوم رفتند که اسلام به عنوان نیروی تعیین کننده جدید وارد معادلات سیاست بین الملل خواهد شد. این برداشت از آنجا ناشی می شد که پس از فروپاشی شوروی اغلب کشورهایی که به سوی استقلال گام برداشته بودند از سرزمین های آسیای مرکزی تا بالکان و کشورهای چپگرای خاورمیانه هویت اسلامی داشتند و درهمه این کشور ها مذهب وگروه های مذهبی آلترناتیو جدی برای نظام سوسیالیستی پیشین بود.
درست در طلیعه استقلال یابی این سرزمین های اسلامی وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر یکباره نگاه سیاستگذاران مغرب زمین به مذهب را به گونه دیگری دگرگون کرد. این حادثه مرکزیت سیاسی غرب یعنی آمریکا را به یک رویارویی همه جانبه در کشورهای اسلامی کشاند تاحدی که بوش فرمانده این جنگ تمدنی از آن به نزاع صلیبی جدید تعبیر کرد. در مهمترین اتفاق این جنگ آمریکایی ها به یک انگاره سازی نادرست از اسلام دست زده و طیف افراطیون القاعده را در نقش نماد مسلمانان معرفی کردند. اما اکنون ۶ سال از این رویارویی می گذرد و بیش از همه مراکزآمریکایی به تحلیل نتایج این جنگ مبادرت کرده اند. بنیاد افکارسنجی، «گالوپ» در گزارش تازه خویش با صراحت از افزایش نفوذ سیاسی اسلام خبر داده است. این نتیجه گیری در طول تحقیقاتی بدست آمده است که مناسبت دین و مذهب و قانون پارلمان ها را بررسی می کند . بر پایه این برآورد چند رویداد مهم در کشورهای مسلمان در ۱۰ سال اخیر توجه جهانیان را به خود جلب کرده است.
▪ محققان این مؤسسه از این رویداد های سه گانه به عنوان شاخص های تحول در جوامع اسلامی یاد کرده اند :
۱ ) پیروزی جنبش حماس در رویارویی با جناح لائیک سازمان آزادیبخش فلسطین در انتخابات پارلمانی سال گذشته حادثه ای بود که راه صعود اسلامگرایان را هموار کرد. پیروزی آن روز جنبش حماس تاکنون به عنوان مهم ترین رویداد نمادین خاورمیانه قلمداد شده که معادلات سیاسی را دراین منطقه برهم زد. در حالی که پیش از این تصور می شد که برتری سیاسی در این منطقه از آن جناح محافظه کار عرب است و در ۶ سال ایام ریاست جمهوری بوش سرمایه گذاری هنگفتی دراین زمینه صورت گرفته بود اما حادثه انتخابات ژانویه فلسطین نادرستی این محاسبه را آشکار کرد. بعد از این بود که ناظران سیاست دریافتند که افکار عمومی جهان عرب به سمت اسلامگرایان میل پیدا کرده است. اما گویی برای اثبات این مسأله یعنی افول اعتبار جریان محافظه کار عرب لازم بود که جهان منتظر نتیجه چند انتخابات دیگر در سرزمین های اسلامی بنشیند.
۲) راه یافتن ۸۸ عضو سازمان «اخوان المسلمین به پارلمان مصر» در منطقه شمال آفریقا بازتابی وسیع یافت. نخست به دلیل موقعیت استراتژیکی که مصر در شمال آفریقا و همجواری با اسرائیل دارد و دوم به دلیل نفوذی که گروه اخوان المسلمین به عنوان یک نیروی مرجع در میان گروه های مبارز خاورمیانه دارد. طوری که اکنون علاوه بر حماس که اغلب کادر رهبری آن از شاگردان اخوان المسلمین هستند در اردن، سودان، سوریه و کشورهای شیخ نشین خلیج فارس این سازمان نفوذ بسیاری یافته است.
۳) پیروزی پیاپی حزب عدالت و توسعه، تضعیف بی سابقه لاییسم و موج نوین مذهب گرایی در ترکیه .
در صحنه ترکیه برخلاف انتخابات کشورهای عربی رقابت ها حالت متعادلی داشت. به این معنا که اروپا و غرب دراین رویارویی به طور مستقیم دخالت نکرد. اما در مقابل جبهه لاییک ها به یاری ارتش یک تقابل شدید مقابل طیف اسلامگرایان تشکیل دادند. آنها همه ابزارهای حکومتی را به کار بستند که پس از یک دوره زمامداری دولت اردوغان، راه تداوم قدرت این گروه بویژه دستیابی آن به پلکان های بالاتر قدرت را ببندند. تاحدی که در انتخابات ماه جولای لاییک ها از قوه تهدید ارتش برای منصرف ساختن اردوغان و شریک سیاسی اش ، عبدالله گل بهره جستند اما هیچ کدام از این ابزار ها مؤثر واقع نشد.
گروه اسلامگرایان بعد از این تهدید ات مردم ترکیه را به قضاوت و انتخاب طلبید. به این صورت انتخابات بهار و تابستان ترکیه به یک رفراندوم تبدیل شد . مردم ترکیه با رأی خویش موقعیتی تازه به مذهب درصحنه سیاست این کشور و حتی در صحنه سیاست منطقه بخشیدند. آن گونه که نظر سنجی ها نشان می دهد بیش از ۶۰ درصد مردم این کشور اکنون خواهان احیای ارزش ها و هنجارهای مذهبی مانند حجاب شده اند.
بنابراین انتخابات ترکیه در دگرگون کردن فضای پیرامون خود حتی از دو انتخابات مصر و فلسطین یک گام فراتر نهاد. رهبران عدالت وتوسعه با موفقیت خیره کننده خویش یکی از مهمترین تصورات غرب را در باره توانایی سیاسی مذهب منسوخ کردند. جهان غرب و بویژه اروپا اکنون در صحنه ترکیه با یک دولت مذهبی روبه رو است که در تجربه ۵ ساله خویش یک اقتصاد موفق و دیپلماسی کارآمدتر برجای گذاشته است. توفیقات حاکمان دیندار آنکارا بازتاب های خیلی وسیع در خود کشورهای اسلامی پیدا کرده است. هم اکنون بسیاری از گروه هایی که در تلفیق مذهب و سیاست در جهان عرب دچار تردید شده بودند با نگاه به تجربه ترکیه تحرکی دوباره آغاز کرده اند.
اما دیگر حوزه جهان اسلام که شاهد یک رویارویی آشکار میان سکولار ها و مذهبیون بود و در گزارش گالوپ از قلم افتاده است لبنان است. کشوری که آمریکا و اروپا در آن بیش از فلسطین به حمایت و سرمایه گذاری روی جناح سکولارهای ائتلاف ۱۴ مارس همت گماشتند اما در نهایت برتری سیاسی از آن گروه هایی شد که زیر بیرق رهبری گروه اسلامی حزب الله جمع شدند.
به هر حال اتفاقات این ۴ حوزه اسلامی یعنی ترکیه، فلسطین ، لبنان و مصر، هم اکنون گروه های بزرگی از محققان را روانه کشورهای اسلامی کرده است. باب تازه ای از تحقیق ها و مطالعات اکنون حول مسائل جامعه شناختی سرزمین های اسلامی شروع شده است. پرسش های جدیدی که این پژوهشگران را به خاورمیانه و جهان اسلام کشانده بیشتر حول این موضوع می چرخد که چه عواملی موجب این گرایش شتابان به سوی مذهب در این مناطق شد و چرا طرح و پروژه های جهانی آمریکا و غرب در تقویت جریان های سکولار یا آنچه میانه رو ها می خواندند پیش نرفت؟
پژوهشگران گالوپ در پایان مطالعات اخیر خویش تأکید کرده اند که موج نوین تحولات در کشورهای اسلامی بحث های بنیادینی مانند: همزیستی دین و دموکراسی، رجوع به دولت وحکومت داری دینی و الهی و نقش مراجع و روحانیون در حکومت را وارد مرحله جدیدی کرده است.
گزارشگران این مؤسسه نوشته اند که در برابر این پرسش آنها که آیا اصول دین و حکومت و قانونگذاری تا کجا باید با هم پیوند داشته باشند، اکثریت پاسخگویان در کشورهای مسلمان گفته اند، شریعت اسلامی باید در فرایند قانونگذاری نقش محوری داشته باشد، برحسب این گزارش افکارعمومی در جهان اسلام به تحقق اصول مترقی این مذهب در حوزه قوانین تمایل آشکار نشان داده اند. البته این رویکرد آنان به قوانین مذهبی بدون نفی و یا ستیز با ارزش های حاکم برجوامع دیگر است. برپایه این نظرسنجی شمار طرفداران حاکمیت قانون شریعت در مصر ۶۷ درصد و پاکستان ۵۹ درصد را تشکیل می دهد.
البته محققان این مؤسسه در یک قضاوت ذهنی مدعی شده اند که در صحنه ترکیه اکنون بحث جایگزینی قوانین و ارزش های اسلامی به جای اصول لاییسم مطرح نیست اما این پیشداوری درحالی مطرح شده است که حزب پیروز انتخابات یعنی عدالت وتوسعه نخستین لایحه مهم خویش برای دگرگونی در بنیادهای قوانین لاییک مهیا کرده است. اردوغان در سفر اخیر خود به اروپا این مانیفست اصلاحی خویش را به صراحت بیان کرد و گفت که پیام تحول انتخابات اخیر این بود که جامعه ترکیه محدودیت ها و ممنوعیت های گذشته در زمینه زندگی مذهبی خویش را برنمی تابد.
دکتر پل مارشال از پژوهشگران واشنگتن که مؤلف چند رساله راجع به دین و سیاست است در تحلیل مسیر آینده این موج نوگرایی دینی در کشورهای اسلامی معتقد است که احزاب و گروه هایی که در کشورهای اسلامی در ۲ سال اخیر قدرت گرفته اند نسبت به مقتضیات جهان جدید آگاهی بالایی دارند. او با اشاره به آنچه در تجربه ترکیه رخ داده است می گوید به نظرمی آید که نسل جدید سیاستمداران مسلمان راه و روش های مؤثر تلفیق مذهب با شرایط اجتماعی جهان جدید را کسب کرده اند. به همین دلیل اغلب گروه هایی که در فلسطین یا ترکیه قدرت گرفته اند از تندروی ها و تحجر های جریانات افراطی منطقه شیخ نشین فاصله می گیرند. او در توصیف جهان بینی متفکران نوین جهان اسلام می گوید :این دسته از اندیشمندان معتقدندکه «دین باید به اصلاح و هدایت سیاست کمک کند» و این مسأله که دین به یاری حکومت بشتابد یا گره های معضلات سیاسی جامعه را باز کند مشکلی به حساب نمی رود. او درادامه می افزاید ، از نگاه اغلب سران احزابی که در کشورهای اسلامی قدرت یافته اند مشکل امروز سرزمین های اسلامی، تندرو ها و افراط گرایان است که مرتکب چند اشتباه بزرگ می شوند: نخست این که آنها نگاه ستیز و نفی نسبت به دیگران پیش می گیرند که این روش در مغایرت آشکار با شریعت اسلام است که همواره بر مدارا و منطق در برخورد با مذاهب و عقاید دیگران تأکید ورزیده است. دوم این که مسلمانان روشن بین در این کشور ها جهان بینی مطلق نگرانه گروه های سلفی را نفی می کنند. سلفی ها می گویند فقط ما هستیم که می دانیم شریعت حقیقی چیست. یعنی ما باید به هر کس یاد دهیم که باید چه کند و آنچه ما می گوییم جای بحث ندارد.
به باور این محقق، روشنفکران مسلمان در کشورهایی مانند ترکیه خیلی سریع به این باور دست یافتند که مذهب گرایی بویژه در عصر جدید که عصر تنوع فرهنگ ها و عقاید نام گرفته است با دگم گرایی و تحجر راه به بن بست می برد. همین مسأله باعث شد که اسلام گرایان دریچه انتخابات را برای بازگشت خویش به صحنه سیاست انتخاب کنند. گروه های اسلامی در خاورمیانه و حتی درکشورهای اروپایی هم اکنون برای استیفای حقوق خویش از همان ادبیات و ابزار جهان مدرن یعنی دموکراسی بهره می گیرند. در کشورهایی که آنان اقلیت دارند به قانون دیرینه دموکراسی مبنی بر نفی سلطه اکثریت بر اقلیت وحق آزادی بیان استناد می جویند و در جایی همه اکثریت دارند حریفان خویش را به میدان انتخابات و سکوی قضاوت مردم می کشانند. حتی درباره مسأله مهمی مانند فلسطین نیز رهبران اسلامی امروز با همین ابزار به مبارزه با سیاست سلطه اسرائیل برخاسته اند به نحوی که آنان می گویند اگر جهان غرب به راستی مدعی دموکراسی است چرا حاضر نیست به یک رفراندوم در تعیین سرنوشت این منازعه بزرگ جهانی تن دهد.
س ـ حیدرپور
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید