سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

روسیه، خاورمیانه و استفاده از فرصت‌های جدید


روسیه، خاورمیانه و استفاده از فرصت‌های جدید
سخنرانی پوتین در اولین روز از کنفرانس امنیتی که در مونیخ برگزار شد شاید یکی از مهمترین اتفاقات عرصه روابط بین‌الملل در سال ۱۳۸۵باشد. رئیس جمهور روسیه در بخشی از سخنان خود با بیان این مطلب که جهان در حال حرکت به سوی میلیتاریزه شدن می‌باشد، به شدت سیاست‌های دولت آمریکا را به باد انتقاد گرفت و صراحتا اعلام کرد نتایج و پیامدهای میلیتاریزه شدن جهان، چیزی جز آغاز یک جنگ اتمی نیست. هرچند پوتین تلاش کرد تا با برشمردن اقدامات روسیه در مسیر کاهش تشنج و خلع سلاح اتمی طرف مقابل یعنی آمریکا را به همکاری در این زمینه و دوری از روحیه نظامی‌گری در جهان فرا خواند اما صاحب‌نظران عرصه روابط بین‌الملل و پژوهشگران حوزه سیاست خارجی این رویداد را بسیار مهم تلقی کردند و آن را سرفصل جدیدی درروابط قدرت‌های جهانی به شمار آوردند.
این صاحب‌نظران به چند گروه تقسیم می‌شوند که هریک برجنبه خاصی از موضوع تاکید می‌کنند: الف) عده‌ای این موضع‌گیری‌ها را حاکی از خروج روسیه از حالت انفعالی بر شمردند که بیش از ۱۵سال با آن خو گرفته بود.
ب) گروهی دیگر این اتفاقات را در پرتو تحولات داخلی روسیه تفسیر کرده‌اند زیرا پوتین و سیاستگذاران فعلی روسیه از جمله کسانی هستند که بر تاثیرگذاری مولفه‌های سیاست داخلی بر سیاست خارجی تاکید ویژه‌ای دارند و آن را در تصمیم‌سازی های خود بسیار مهم می‌دانند
ج) شاید مهمترین و جدی‌‌ترین موضع‌گیری از آن کسانی است که این تحول را آغاز یک جنگ سرد جدیدی با رنگ و بوی متفاوت می‌دانند.
آنچه که در مورد رفتارشناسی سیاسی روسیه در عرصه‌ روابط بین‌الملل لازم به ذکر است این مطلب می‌باشد که سیاست چند جانبه‌گرایی پوتین به طور جدی قصد دارد با یکجانبه‌گرایی آمریکا مبارزه کند و همین مسئله باعث شده است تا او در موضع‌گیری‌های اخیر خود محکم تر بر مواضع خود نسبت به تهدیدات امنیتی آمریکا خصوصا در منطقه خاورمیانه پا فشاری کند.
واقعیت مطلب این است که سیاست خارجی روسیه طی سالهای اخیر بویژه پس از اقدام نظامی آمریکا در عراق در سال ۲۰۰۳ و به دنبال آن موج انقلاب‌های رنگی در مناطق پیرامون روسیه به سمت نوعی استقلال عملی و رقابت جدی با آمریکا سوق یافته بود اما شدت و حدت اظهارات اخیر کمی غیرمنتظره نیز می‌نمود.
از جمله علل اصلی این مسئله می‌توان به بی‌اعتنایی‌های آمریکا نسبت به سیاستهای خصمانه و وضعیت نابهنجار خاورمیانه و استقرار سامانه‌های دفاعی موشکی در شرق اروپا اشاره کرد. روس‌ها این مسئله را به خوبی می‌دانند که در زمینه‌های اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و انسانی وضعیتشان به گونه‌ای نیست که امکان رقابت جدی باغرب را داشته باشند اما برابری هسته‌ای و توان موشکی و تسلیحاتی که آنها در این چند سال اخیر پیرو دکترین نظامی و امنیتی جدید روسیه به دست آوردند، بهانه خوبی است که براساس آن در رقابت‌های یک قدرت بزرگ ابراز وجود می‌کنند.
باتوجه به همه این مباحث آنچه که ما قصدداریم در اینجا به آن بپردازیم حضورجدی‌تر و فعال‌تر روسیه در مهم‌ترین عرصه نظام بین‌الملل یعنی منطقه خاورمیانه است. در واقع این حضور خصوصا در ماه‌های اخیر بسیار پررنگ‌تر شده است زیرا از یک سو بعضی ازکشورهای خاورمیانه نگاهشان به روسیه به عنوان یک تعدیل کننده قدرت آمریکا در منطقه می‌باشد و از سوی دیگر خود روسیه نیز قصد دارد به نوعی در مقابل سیاست‌های سلطه‌طلبانه آمریکا در منطقه خاورمیانه به مقابله و ایستادگی بپردازد. اما نکته اینجاست که این تحولات اخیر چه پیامدهایی برای جمهوری اسلامی ایران دارد و سیاستگذاران عرصه سیاست‌ خارجی جمهوری اسلامی ایران چگونه می‌توانند از ظرفیت‌ها و فرصت‌های به وجود آمده جدید به خوبی استفاده نمایند؟ در ادامه نگاهی گذرا به پاسخ این سوال مهم خواهیم داشت.
● استفاده از فرصت‌ها و موقعیت‌های جدید
قبل از هر چیز باید این واقعیت را قبول کرد که بحث از هرگونه اتحاد که به نوعی مقابله با قدرت اصلی نظام بین‌الملل باشد در عمل منتفی است در روسیه وضعیت اتحاد را در سیاست خارجی خود منتفی نموده است. این دیدگاه برخاسته از سیاست چندجانبه‌گرایی دولتمردان روسیه می‌باشد که در آن تصریح می‌کنند در جهان روندهایی وجود دارد که برای به هدف رسیدن این روندها باید چند جانبه‌گرا بود.
بدین‌ترتیب که برای به هدف رسیدن طرح‌ها و نقشه‌های مختلف می‌توان از در همکاری وارد شد. این همکاری را می‌توان در جلوه‌های مختلفی از جمله شرکت در مسائل مهم جهانی از طریق همکاری با سایر قدرتها، مخالفت با اعمال فشار و تحریم بر کشورهای مختلفی همچون عراق و آمریکا و حضور فعال در عرصه‌های مختلف صلح و میانجیگری بین‌المللی دید.
در کنار همه این مواضع بازهم روسیه از طریق موضع‌گیر‌یهای رسمی از هرگونه اتحادی در عرصه سیاست‌ خارجی و مسائل مختلف می‌گریزد، شاهد بر این مدعا نیز اظهارات اخیر پوتین مبنی بر این موضوع است که تصریح کرد: روسیه در منازعات بین‌‌المللی خود وارد هیچ اتحاد مقدسی نخواهد شد. دولتمردان روسیه هرچه بیشتر یک روسیه مستقل را دنبال می‌کنند و نظام بین‌الملل را یک نظام چند قطبی می‌دانند و از اقدامات آمریکا بیمناکند.اما آنچه که اهمیت دارد این مطلب است که استقلال عمل سیاست خارجی ایران و تلاشهای فراوانش در برابر موضع‌گیری‌های آمریکا در منطقه در حال حاضرنقطه مشترک مهمی بین ایران و روسیه محسوب می‌شود که می‌تواند یک ظرفیت و فرصت مناسب برای سیاستگذاران کشور محسوب شود.
البته نکته بسیار مهمی که در این میان وجود دارد این است که ماهیت این نقطه مشترک با هم متفاوت است . اختلاف روسیه بر سر مسائل قدرت و نفوذ آمریکا است ومحور اصلی اختلاف ایران و آمریکا موضوعات ایدئولوژیک می باشد که باید در نظر گرفت اما در هر صورت برخی از کشورهای منطقه به دنبال افزایش نقش روسیه برای تعدیل مواضع آمریکا هستند و ما نیز باید این را به گونه‌ای جدی مورد توجه قرار دهیم.
دو کشور ایران و روسیه حوزه همکاری‌های مشترک زیادی دارند که برای منافع آنها سودمند است. این حوزه همکاری‌‌ها در عرصه‌های مختلف صنعتی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی و ... مفهوم پیدا می‌کند و شاهد مثال آن نیز بحث اوپک گازی است که چندی قبل مطرح شد و مورد دوطرف توجه قرار گرفت.
اما نکته مهمی که باید مورد توجه دولتمردان جمهوری اسلامی ایران نیز قرار بگیرد این مطلب است که قطعا روسیه برخوردش با هر کشوری متناسب با وزن وجایگاه آن کشور در عرصه‌ بین‌المللی می‌باشد. جمهوری اسلامی ایران نیز باید ظرفیت‌ها، همکاریها و جایگاه خود را با روسیه به جایی برساند که هرچه بیشتر از موقعیت‌ها و منافع مشترکی که با طرف خود دارد در عرصه سیاست خارجی و روابط دو طرفه استفاده نماید.
هرچند همان‌طور که قبل از این نیز اشاره کردیم این به معنای یک اتحاد نیست (زیرا خود روسیه به دنبال این موضوع نمی‌باشد) ولی می‌تواند منشا همکاری‌های مهم و جدی بین دوطرف باشد نکته آخری که قبل از این به طور ضمنی به آن اشاره شد و دوباره بر آن تاکید می‌کنیم این است که هرگونه تجزیه و تحلیل غیرعمل‌گرایانه از سیاست‌های روسیه و حاکم کردن رویکردهای تاریخی، ایدئولوژیکی و حتی ژئوپولیتیکی بر رفتارهای سیاسی روسیه موجب استنتاج‌های غلط خواهد شد، پژوهشگران تصمیم‌گیر سیاسی را به انحراف می‌کشاند.
توجه به این موضوع برای جمهوری اسلامی ایران که در کنار روسیه زندگی می‌کند و پیوندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زیادی را در طول تاریخ با روسیه برقرار نموده است اهمیتی حیاتی داشته و غفلت از آن موجب وارد آمدن خسارات زیادی به منافع ملی و حتی امنیت ملی کشورمان خواهد بود.
ترتیبات حقوقی دریای خزر، امنیت قفقاز، مسائل آسیای مرکزی، همکاری‌های نظامی ایران و بالاخره مسائل مربوط به استفاده از ایران از انرژی هسته‌ای و دستیابی به فناوری هسته‌ای مسائلی راهبردی برای کشورمان محسوب می‌شود که باید در پیگیری اهداف کشورمان در موضوعات فوق بتوانیم نگاه واقعی روسیه را از طریق عینی به دست آوریم و بیانات مذاکراتی و اعلامی را در صورتی که با منافع عینی روسیه مغایر باشد به طور جدی مورد ارزیابی قرار دهیم.
سید مرتضی مفید‌نژاد
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید