ژرمینال - GERMINAL

سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : فرانسه، بلژیک، ایتالیا
محصول : کلود بری
کارگردان : بری
فیلمنامه‌نویس : آرلت لاتگمان و بری، بر مبنای رمانی نوشتهٔ امیل زولا
فیلمبردار : ایو آنژلو
آهنگساز(موسیقی متن) : ژان لوئی روکه
هنرپیشگان : رنو، ژرار دوپاردیو، میو میو، ژان کارمه، ژودیت هانری، برنار فرسون، فردریک وان دن دریشه، ژرار کروچه، ژاک داکمین، لوران ترزیف و ژان روژه میلو
نوع فیلم : رنگی، ۱۵۸ دقیقه


ـ شمال فرانسه، نیمهٔ قرن نوزدهم. ̎اتی‌ین لانتیه̎ (رنو) در معادن عظیم ذغال سنگ ̎ورو̎ به دنبال کار می‌گردد و بالاخره جای زن کارگری را می‌گیرد که تازه در گذشته است. رئیس گروه، ̎مائو̎ (دوپاردیو)، پدر هفت بچه است که حالا همگی در معدن کار می‌کنند. ̎مائود̎ (میو میو) همسر او از خانوادهٔ ثروتمند ̎گره گوآر̎ ـ سهام‌دار اصلی معدن ـ تقاضای غذا و لباس می‌کند. ̎خانوادهٔ گره گوآر̎ به ̎مائود̎ لباس می‌دهند ولی از دادن غذا به او خودداری می‌کنند و وادارش می‌کنند پیش ̎مگرهٔ ̎ مغازه‌دار (کروچه) رو بیندازد و از آن موجود خبیث نسیه بگیرد. ̎اتی ین̎، یک سوسیالیست خود آموخته، از شرایط وحشتناک زندگی معدن‌چی‌ها تکان می‌خورد. پس از وقوع حادثه‌ای، مدیریت معدن تصمیم می‌گیرد شرایط پرداخت دستمزد معدنچی‌ها را تغییر دهد و این مسئله، وضعیت کارگرها را وخیم‌تر و بدتر می‌کند. ̎اتی‌ین̎ به دختر ̎مائود̎، ̎کاترین̎ (هانری) علاقمند می‌شود. کارگران با کوشش و پی‌گیری ̎اتی‌ین̎ دست به اعتصاب می‌زنند. در همسایگی، معدن ̎ژان ـ بار̎ هنوز باز است و کارگردانش مشغول به کار. ̎کاترین̎ به رغم مخالفت و بیزاری خانواده‌اش در انجا کار می‌کند. حالا معدنچیان به طرف معدن اعتصاب‌شکن به راه می‌افتند و با باز کردن سوپاپ‌های بخار، آن را می‌بندند. ̎مگره̎ که برای نجات خود به روی یک بلندی رفته، سقوط می‌کند و میرد. وقتی تظاهرکنندگان به طرف ̎ورو̎ راه می‌افتند، سربازان به طرف‌شان شلیک می‌کنند. ̎مائود̎ و زنی معدنچی کشته می‌شوند. اعتصاب تلفات خود را داده و حالا صحبت از برگشتن سر کار در میان است. ̎اتی‌ین̎ بر خلاف توصیهٔ ̎سووآرین̎ (ترزی‌یف)، دوست آنارشیست روسی‌اش، به خاطر ̎کاترین̎ به سر کار بر می‌گردد. ̎سووآرین̎ در معدن خرابکاری می‌کند و معدن را آب فرا می‌گیرد. ̎کاترین̎، ̎اتی‌ین̎ و ̎شاوال̎ (میلو)، رقیب‌ ̎اتی‌ین̎ در معدن گیر می‌افتند. ̎اتی‌ین̎ در دعوائی ̎شاوال̎ می‌کشد و ̎کاترین̎ نیز در آغوش ̎اتی‌ین̎ جان می‌سپارد.
ـ در سال ۱۸۸۴ زولا، نویسندهٔ متعهد و ناتورالیست و فرانسوی به بخش فقیرنشینی از فرانسه رفت تا از زندگی کارگردان معدن که زیر خط فقر و با بدترین شرایط محیطی کار و زندگی می‌کردند، رمانی بنویسد. حاصل کار رمان ژرمینال شد. داستانی به غایت صریح و بی‌پرده و فاقد تخیل و قصه‌پردازی موجود در داستان‌های آن دوره. بازسازی بری نه تنها در مضمون که در فرم و اجرا نیز به دنیای زولا وفادار است، فیلم آنچنان بی‌رتوش و بی‌واسطه ساخته شده است که گوئی در حال تماشای یک فیلم مستند قرن نوزدهمی از زندگی کارگردان معدن هستیم. شرح دقیق و غمخوارانهٔ بری از زندگی روزانهٔ کارگران معدن و خانواده‌هایشان در کنار نمایش موثق او از زندگی شهری، لباس‌ها و خیابان‌ها و کوشش او برای نفی سرمایه‌داری، آن هم در زمانهٔ امحای سبک ناتورالیسم بسیار عجیب و خلاف آمده است. دوپاردیو با آن فیزیک زمخت و نخراشیده، در بازنمائی روح ناتورالیستی دنیای زولا بسیار کار است. در سال ۱۹۶۳ نیز فیلمی بر مبنای همین رمان زولا، به کارگردانی ایو آلگره و همکاری برنار بلیه و کلود براسور ساخته شده است.