سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا


تشویش و انتقام


تشویش و انتقام
● گزارشی از تمرین نمایش«زمین مقدس»با بازی داوود رشیدی
نمایش «زمین مقدس» به نوشته و كارگردانی «ایوب آقاخانی» و بازی «داوود رشیدی» و «افسانه ماهیان» در دفتر داود رشیدی تمرین می شود. این تمرین ها قرار است به زودی به تئاترشهر منتقل شود. این نمایش مرداد ماه در مجموعه تئاترشهر به صحنه می آید و از صدای هما روستا نیز در آن استفاده خواهد شد. در این گزارش به یكی از روزهای تمرین«زمین مقدس» می پردازیم.
● چهل سال تجربه
وقتی به كوچه ای كه توی كاغذ آدرس نوشته شده وارد می شوم، دستیار ایوب آقاخانی انتظارم را می كشد. در نیمه باز پلاك ۲۸ را وارد می شویم و لختی پشت در شیشه ای طبقه سوم منتظر می شویم تا صدای آشنای مردی فروكش كند كه سینه اش با بیش از چهل سال خاطره از تاریخ تئاتر ایران، باز هم نفسی تازه می كند و با هر بازدم از «زمین مقدس» می گوید. زمینی كه روزگاری همچون آرمان شهری بوده و حالا تنها خاطره ای است گنگ و محو كه همه به خاطرش دارند، به جز مهندس مازیار نژاده حتی دخترش هم آن خاطره های ندیده را به یاد می آورد. خاطره ای كه دوباره مرور می شود تا باعث چالش و انگیزه جدلی سخت و سرد میان پدر و دختری شود كه بعد از سال ها دوری از وطن به راز پدر پی برده است.
حالا دیگر سّر پدر را می داند. ناگفته هایی مخفی كه تنها طرح محوی از آن را در گوشه ای نوشته تا شاید از بار سنگین عذابش كم شود و حالا سهمگین ترین عذاب را در زیرزمین یكی از خانه های ایالت میشیگان تحمل می كند، او در عذاب انتظار است. انتظاری كه داوود رشیدی آن را در طبقه سوم خانه ای در شرق تهران نشانش می دهد.
● شیوه كارگردانی
شاید اگر این خانه یا دفتر كار داوود رشیدی نبود، ایوب آقاخانی نمی توانست شیوه ای كه در تمرین دراز مدت برای كارگردانی اش اتخاذ كرده، اجرا كند. وی در این باره می گوید: «ما در نهایت دو ماه پیش از شروع اجرا می توانستیم در تئاترشهر تمرین كنیم.» آقاخانی درباره شیوه كارگردانی اش به خبرنگار ایران تئاتر می گوید: «بیش از هر چیز در ابتدا مدت زیادی را به خوانش و مفاهمه مشترك متن اختصاص می دهم.
بعد از آن روخوانی ها آغاز می شود. تقریباً زمان زیادی صرف خوانش طبق نظر دقیق من می شود. بعد از آن كه درباره تاكیدها، حالت های خاص، ریتم خوانش، تعیین سكوت ها و... به توافق رسیدیم، بعد از آن خلاقیت فردی بازیگران مطرح می شود.» در نهایت نیز با تركیب دیدگاه های ایوب آقاخانی شكل می گیرد. صحنه ای كه اكنون لابه لای صندلی های راحتی، میز منشی، كتابخانه، صندلی های پایه بلند اتاق كنفرانس، گلدان های سفالی و... تصویر می شود. تمرین های «زمین مقدس» طی رفت و آمدهای مكرر به اتاق هایی كه با یك دیوار كوتاه از هم جدا شده اند صورت می گیرد. اتاق هایی كه وقتی «افسانه ماهیان» از یكی از آنها خارج می شود، كتایون نژاده وارد می شود كه حالا دور از چشم پدر، شغلی در آمریكا دارد و دوستی به نام«بن». پیرمرد نام این دوست را خوب می شناسد نام صاحب كافه ای است كه دانشجویان ایرانی بورسیه معماری دهه هفتاد آن جا جمع می شدند و چشم او زنی روس تبار را به خاطرش می سپارد. زنی كه ظاهراً اینك اصلی ترین دلیل حضور دوباره اش در آمریكاست.
زنی كه باعث خیانت او به زن، رفیق، تفكر و تمام آرمان هایش بود. خاطره ای كه تمام وجودش را مشوش می كند. تشویشی كه حتی نوشتن هم آرامش نمی كند. هیچكس را آرام نمی كند، حتی كتایون را كه عقده خیانت پدر را در سینه دارد. خشمی كه افسانه ماهیان با كوبیدن بطری آب به جای ظرف غذا فریادش می زند.
● یك پیشكسوت
ایوب آقاخانی درباره حضور این پیر كهنه كار تئاتر می گوید: «تصور من این بود كه بهترین گزینه از میان نسلی كه پیشكسوتان ما محسوب می شوند، داوود رشیدی است. او هنوز هم علاقه و اعتقادش به تئاتر را حفظ كرده است. حال چه در مقام كارگردان و چه در مقام بازیگر همچنان در صحنه حضور دارد و همواره ذهنیات شان روز به روز با شرایط معاصر در حركت است. مهمتر از همه این كه او با ذهنی باز و بدون توجه به اختلاف نسل ها حاضر شد با یك گروه جوان همكاری كند. داوود رشیدی بارها درباره ویژگی های متن اظهار لطف كرده اند و پیداست كه اعتقاد زیادی به كیفیت متن دارند.» من در ادامه در لحظات استراحت تمرین از داوود رشیدی شنیدم كه «به هیچ وجه نمی خواهم مقایسه ای بكنم.
اما به گمان من زمین مقدس یكی از جذاب ترین متن های نمایشنامه نویسی امروز ایران است.»وی در حالی كه چایی اش را با هم زدن قاشق شیرین می كرد، درباره دلیل پذیرفتن پیشنهاد كارگردان گفت: «من اصولاً دوست دارم به طور مداوم تئاتر كار كنم. به همین دلیل وقتی پیشنهادی دارم، اول به استقبالش می روم. اما مهمترین قضیه در پذیرفتن این پیشنهاد برای من متن است و بعد شخص كارگردان و صلاحیت آن. پیرو این پیش فرض ها نیز بعد از خوانش زمین مقدس، با متنی محكم و حساب شده روبه رو بودم و اگر شكی نیز برای پذیرفتن این نقش داشتم، با پرس و جو از چند دوست درباره كارگردان جوان، شكم تبدیل به یقین شد و در همان روزهای اول تمرین حرف دوستانم را در مورد آقاخانی، به عینه دیدم.»
وی كه چند ساعت در هفته را به تمرین «زمین مقدس» می پردازد، درباره روند كشف و خلق نقش مازیار نژاده می گوید:«مازیار نژاده نقش بسیار سخت و پیچیده ای است. منم این گونه نقش ها را بسیار می پسندم و دوستشان دارم. به عنوان مثال این شخصیت در جایی حرفی می زند كه تنها خودش معنی كلامش را می فهمد و دخترش قدرت درك حرف پدر را ندارد، خب در چنین شرایطی، این گفتار از سوی من باید به گونه ای باشد كه تماشاگر در عین درك ناآگاهی كتایون، از مغز حرف من آگاه شود. اصلاً همین انتقال آگاهی هاست كه رمزپردازی نمایش را نشان داده و ذهن تماشاگر را با خود به عمق قصه اش می برد.»
● شخصیت كتایون
افسانه ماهیان كه از اولین سری تمرین های «زمین مقدس» آقاخانی را همراهی می كند، می گوید:«من كار كردن با ایوب آقاخانی را بسیار دوست دارم و گذشته از آن نمایشنامه زمین مقدس را به عنوان یكی از نمایشنامه های جذاب و خوب زبان فارسی می شناسم. شاید بیش از هر چیزی شخصیت كتایون با ذهن و روان من درگیر شد و من را به سمت خلق خودش به پیش برد.»
افسانه ماهیان كه او را پیش از این به عنوان كارگردان و بازیگر می شناسیم، در ادامه می افزاید كه «تا آن جا كه من خوانده ام، به گمانم این بهترین نمایشنامه ایوب آقاخانی است حتی اگر قصد مقایسه هم نداشته باشم، می گویم این بهترین نمایشنامه ایوب آقاخانی است.» وی درباره چگونگی دریافت و هم سویی رفتاری و روانی با كتایون نژاده، معتقد است «هنوز به نقش نرسیده ام. اما می دانم كه كتایون را بسیار دوست دارم. در واقع من هم مثل هر بازیگری می خواهم كه كتایون جزیی از وجودم باشد.»
مهیار رشیدیان
منبع : روزنامه شرق