پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


یک گام تا خوشبختی


یک گام تا خوشبختی
خوشبختی چیست؟ این واژه خوش آهنگ از دوران کودکی به گوش همه ما خورده است و شاید معنای آن در داشتن یک بادبادک بزرگ، یک بستنی خوشمزه و تاب سواری روی یک درخت خلاصه می شد. در رویاهای کودکی مان، لذت سیری ناپذیر بازی های کودکانه را با داشتن شیرینی و شکلات ترکیب می کردیم و به امید فردایی که بتوانیم بهتر از امروز بازی کنیم و آن چه دوست داریم، بخوریم می خوابیدیم. دوران کودکی دوران یکدلی و یکرنگی و صداقت بود و اگر هم در بازی های کودکانه قهر می کردیم، شیرینی یک لبخند می توانست پیوند دوباره دوستی ها باشد.هرچه بزرگ تر شدیم، از آن رویاها بیشتر فاصله گرفتیم.
با دنیای بزرگ ترها آشنا شدیم. دنیایی هزاررنگ که صداقت و قناعت، یکرنگی و همدلی و قهر و آشتی های چندثانیه ای در آن گم بود و جای آن را دورویی و نفاق، زیاده خواهی و حرص و تملق و چاپلوسی گرفته بود. در گیر و دار زندگی پر از هیاهوی امروز همه ما همانند مسافرانی که راه را گم کرده اند، در توفان حوادث زندگی خسته و ماتم زده اسیر زندان تن هستیم و ناامیدانه گوهر خوشبختی را می جوییم و دریغا که هرچه بیشتر می جوییم، کمتر می یابیم.آیا در کوره راه زندگی، سایبانی هست که در آن اندکی بیاساییم و آرامش بیابیم. سایبان خوشبختی کجا جا خوش کرده است که آن را در گرد و غبار این راه پرفراز و نشیب نمی یابیم؟ شاید لازم است یک بار دیده فروبندیم و بعد با نگاهی نو، دنیا را به تماشا بنشینیم. شاید آنچه در اطراف ماست، سراسر جرقه های خوشبختی است که مسیر زندگی را برایمان روشن می کند.
با این تفاسیر خوشبختی بدون در نظر گرفتن واژه رضایت مندی قابل بحث نیست.
کسی که از خودش، اطرافیانش و محیطی که در آن زندگی می کند احساس رضایت مندی دارد، می تواند احساس خوشبختی هم داشته باشد. اردبیلی استاد دانشگاه تهران ادامه می دهد: لازمه خوشبختی این است که فرد پیشینه زندگی خود را به تمامی دریابد و برای آینده اش برنامه داشته باشد. رضایت مندی باید از طریق برنامه ریزی در زندگی اتفاق بیفتد و نه هرآنچه در زندگی رخ داده است. یک انسان خوشبخت کسی است که گذشته پرباری داشته باشد و گام های بعدی خود را برای رسیدن به هدف مورد نظر در آینده با برنامه بر دارد. در واقع خوشبختی محصول کارهای رضایت مندانه فرد در زندگی است.
اگر بخواهیم خوشبختی را در زندگی مشترک جست وجو کنیم، می بینیم که اولین قدم برای رسیدن به خوشبختی انتخاب صحیح همسر است. به عبارتی باید بدانیم از همسر خود چه انتظاراتی داریم و پس از تعریف آن، به دنبال گزینه مناسب باشیم. اگر ملاک های درستی نداشته باشیم و ندانیم چه می خواهیم و با چه کسی قصد داریم زندگی کنیم، اندکی پس از شروع زندگی مشترک، دچار کمبود انرژی و نیرو می شویم و احساس رضایت مندی و خوشبختی را گم می کنیم.مدیر مرکز تحقیقات امین ادامه می دهد: به عبارت بهتر جوانان باید درباره چرایی ازدواج بیندیشند. انتخاب صحیح، آموزش مداوم و مشاوره به هنگام ضرورت ۳ گام اساسی است که هر جوان باید برای رسیدن به خوشبختی در زندگی مشترک به آن توجه کند. بسیاری از جوانان نمی دانند چرا باید ازدواج کنند و چون می بینند که بقیه ازدواج می کنند، آن ها تصمیم به ازدواج می گیرند، برخی هم به تبعیت از تجرد اطرافیان، دور ازدواج را خط می کشند. با چنین دیدگاهی چگونه می توان انتظار خوشبختی را کشید.
بسیاری از مشکلات وقتی به وجود می آید که حاضر به تفکر و اندیشیدن درباره مسائلی که قرار است اتفاق بیفتد، نیستیم و چون آموزش کافی ندیده ایم از کسانی کمک می گیریم که لیاقت راهنمایی و هدایت ما را ندارند. این افراد نسبت به کسب مهارت های زندگی متکبرانه یا با بی اعتنایی برخورد می کنند و از آن جا که نمی توانند مهارت های لازم را کسب کنند، خوشبختی را که در نزدیکی آن هاست، نمی بینند. منظور از آموزش شرکت در کلاس نیست بلکه کسب اطلاعات و تجربه از انسان های باتجربه و آگاه و کاردان و مشورت با والدین، مطالعه کتاب و مجله های آموزنده است.
بنابراین رسیدن به خوشبختی نیاز به لوازمی دارد و کسی که قصد به دست آوردن آن را دارد، باید آن لوازم را تهیه کرده باشد.وی درباره ارتباط خوشبختی باامکانات زندگی و مادیات، قصه کارگر باغ ناصرالدین شاه را روایت می کند و می گوید: ناصرالدین شاه می دید که این کارگر با خوردن چند لقمه نان و پنیر سیر می شود و سرش را روی آجری می گذارد و در کمال آرامش استراحت می کند.
وقتی از او دلیل آرامشش را پرسید، پاسخ شنید که من همسری دارم که منتظر من است. وقتی می رسم آنچه وسایل پذیرایی در منزل است برای من می آورد و من روزها را برای بازگشت دوباره به منزل سر می کنم. بنابراین با نگاهی کنجکاوانه می توان دریافت که رضایت مندی از زندگی که با احساس خوشبختی گره خورده است در مادیات و امکانات زندگی خلاصه نمی شود زیرا بسیاری از افراد جامعه جزو قشر مرفه هستند اما کمترین رضایت مندی را از زندگی خود ندارند بنابراین رضایت مندی تولید و محصول تفکر خود انسان است. وقتی از چیزی که هستیم و آنچه داریم، رضایت داشته باشیم و هدفی در زندگی آینده خود متصور شویم، در واقع به حس خوشبختی نزدیک شده ایم.
خداوند به زبان بسیار ساده و روان می گوید از جنس خودتان زوجی خلق کرده ایم که در کنار او آرامش بیابید. خوشبختی و رضایت، چیزی جز به دست آوردن آرامش نیست، بنابراین هرکسی باید به دنبال آن چه در آن آرامش خود را می یابد، باشد تا به احساس خوشبختی برسد.به عبارتی خداوند در گوهر خوشبختی هیچ رمز و اسطرلابی قرار نداده است این ما هستیم که آن را پیچیده و دور از دسترس کرده ایم.
انسان امروز خوشبختی را که داشتن زندگی هدفمند و رضایت مندانه است، به هزاران عامل حاشیه ای مرتبط کرده است که بسیاری از آن ها هیچ ثمری در زندگی ندارد و تنها انسان را از تفکر درباره هدف زندگی و تعیین آن بازمی دارد. به این ترتیب می توان دریافت که تا رسیدن به خوشبختی فقط یک گام فاصله داریم اما همان یک گام را باید با آگاهی و تفکر برداریم. با نگاهی نو به دنیا و اطرافیانی که دوستشان داریم، به دوست داشتن فکر کنیم و به این گوهر انسانی که در وجود همه ما نهاده شده است.
عظیمی مروی
منبع : روزنامه خراسان