یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

امام سجاد به روایت ابو حمزه ثمالی


.برای توصیف آشكارتر فضای اجتماعی آن دوران، سخن امام سجاد علیه السلام، خود گویا است و آن محدود كردن دوستداران راستین خویش به بیست نفر است در مكه و مدینه! (رسول جعفریان، حیات فكری و سیاسی امامان شیعه، ج ،۱ ص ،۱۸۰ از بحارالانوار، ج ،۴۶ ص ۱۴۳) در روایتی دیگر آمده كه در نخستین روزهای امامت آن حضرت، تنها چند تن در كنار ایشان بودند: سعید بن جبیر، سعیدبن مسیب، محمدبن جبیربن مطعم، یحیی بن ام طویل و ابوخالد كابلی. (رسول جعفریان، مرجع پیشین)در سال های بعد نیز انحراف های سرزده از دهه های گذشته بیش از پیش رخ می نمودند و جامعه اسلامی را به كژی و ناراستی بیشتری سوق می دادند. این سیره نامیمون تا جایی پیش رفت كه مردم یكی از مهمترین شهرهای مذهبی عالم اسلام یعنی مدینه، دستور یافتند تا به عنوان برده با یزید بیعت كنند و كسانی چون ابن زیاد، حجاج بن یوسف و عبدالملك بن مروان مصدر صدور احكام گردیدند. مسئله حتی به آنجا انجامید كه حجاج آشكارا عبدالملك را مهمتر و برتر از رسول خدا شمرد! (رسول جعفریان، تاریخ خلفا، صص ۵۴۰ و۵۴۱)در چنین شرایطی بود كه امام سجاد علیه السلام امامت را عهده دار گردید و با سیره و روش نیكوی خویش، جامعه بحران زده و در معرض نابودی قرار گرفته شیعه را احیا كرد. تاریخ خود گویای این امر است كه آن حضرت در طول زمان سی و چهار ساله امامت خویش، آن هم در وضعیتی با آ ن درجه از سختی كه بیست سال حكومت جابرانه حجاج بر عراق، نمونه بارز آن است، توانست رمقی نو به فكر تشیع داده و آن را به جریانی مطرح در جهان اسلام تبدیل نماید. حركتی كه اوج آن را در دوران پس از وی و در زمان امامت امام باقر و امام صادق علیهماالسلام شاهدیم.از جمله روش ها و رویكردهایی كه امام سجاد علیه السلام برای بازگرداندن مسلمین به حقیقت اسلام مورد استفاده قرار داد، بیان عقاید راستین اسلام در قالب دعا بوده است. كتاب مشهور «صحیفه سجادیه» تنها بخشی از مجموعه عظیم به یادگار مانده از نجواها و راز و نیازهای آن حضرت با پروردگار خویش است كه نگاهی هر چند گذرا به آن، شاهدی برای تایید این سیره اعتقادی امام علیه السلام به شمار می رود.باید دانست كه مجموعه های دیگری نیز در این زمینه تنظیم شده كه با در نظر گرفتن این كتاب به شش عدد می رسند و برخی از آنها بیش از صد و هشتاد دعا را شامل می شوند. قابل ذكر است كه برخی از این دعاها، در كتاب های اهل سنت نیز دیده می شوند كه این موضوع از میزان نفوذ امام علیه السلام در جامعه آن روز اسلامی پس از طی شرایط محنت بار دهه شصت هجری حكایت دارد. (رسول جعفریان، حیات فكری و سیاسی امامان شیعه، ج ،۱ ص ۱۸۶)به عنوان نمونه ای برای شرح روش آن حضرت، بیان اصل «امامت» در دعاهای امام علیه السلام را می توان ذكر كرد. امام علیه السلام در دعای چهل و هفتم صحیفه سجادیه چنین فرموده است: «...پروردگارا! تو در هر زمان امامی را پرچم برای بندگانت و چراغ و راهنما در روی زمینت قرار دادی... او را وسیله رسیدن به رضای خود نمودی و فرمانبرداری از او را واجب و از نافرمانی او بر حذر داشته... دینت را تایید فرمودی... پروردگارا! كتاب و قوانین و شریعت خود و سنت پیامبرت را به وسیله او برپای دار و هر آنچه از معارف و اصول دین تو را ستمكاران به ورطه نابودی كشیده اند، به وسیله او زنده فرما...»(رسول جعفریان، مرجع پیشین، صص ۱۸۸ و ۱۹۸. در این كتاب نمونه های دیگری نیز در این موضوع ذكر شده اند)در این میان اما دعای ابوحمزه ثمالی جایگاهی ویژه یافته و در میان شیعیان از شهرت بسیاری برخوردار شده است. در بیان این دعا، از ابوحمزه روایت شده كه امام سجاد علیه السلام در ماه رمضان بخش بیشتری از شب را عبادت می كرد و چون وقت سحر می رسید، این دعا را قرائت می نمود. (شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان)ثابت بن دینار، معروف به ابوحمزه ثمالی از خواص اصحاب امام سجاد علیه السلام بود كه پس از وی در شمار یاران امام باقر و امام صادق علیهماالسلام قرار گرفت و بر پایه برخی روایات در اواخر عمر محضر امام كاظم علیه السلام را نیز درك كرد. (علی محدث زاده، اصحاب امام صادق علیه السلام، ص ۴۳) او دارای كتابی در تفسیر قرآن بوده و علاوه بر دعای سحر، رساله حقوق امام سجاد علیه السلام را نیز روایت كرده است. (علی محدث زاده، مرجع پیشین) گذشته از این تالیف دو اثر با نام های «كتاب النوادر» و «كتاب الزهد» را هم درباره او گفته اند. (باقر شریف قرشی، تحلیلی از زندگانی امام سجاد علیه السلام، ج،۲ ص۵۱۷)مكان زندگی وی كوفه بود. در همان جا نشو و نما یافت و پس از دانش اندوزی نزد استادان آن دیار، خود به فقیهی دانشمند بدل گردید و كرسی تدریس ایجاد نمود. ابن ماجه، محدث مشهور اهل سنت، در كتاب الطهاره از او حدیث نقل كرده است. (باقر شریف قرشی، مرجع پیشین، صص ۵۱۶ و ۵۱۷)درباره میزان نزدیكی او به امام سجاد علیه السلام و اعتماد آن حضرت به وی، كافی است بدانیم كه او از كسانی است كه از مكان دفن امیرالمومنین علیه السلام آگاهی داشته و با امام علیه السلام به زیارت آنجا رفته است. (علی محدث زاده، اصحاب امام صادق علیه السلام، ص ۴۶)مرقد پاك امیرمومنان علیه السلام تا عصر حكومت هارون الرشید كه همزمان با امامت امام صادق علیه السلام بود، مكان مشخصی نداشت و این از آن روی بود كه این امكان وجود داشت كه دشمنان اموی آن حضرت به اهانت به پیكر مطهر وی مبادرت ورزند. بدین جهت، امام مجتبی علیه السلام بنابر دستور پدر، مكان های مختلفی را به عنوان آن مضجع شریف مشخص نمود و این حالت تا دهه هایی چند ادامه داشت تا در جریان اتفاقی عجیب، مرقد حقیقی آن حضرت برای هارون الرشید پیدا گردید و پس از آن مورد توجه شیفتگان خاندان پیامبر قرار گرفت. (برای تفصیل ماجرا ر.ك. علی محدث زاده، مرجع پیشین، ص۴۷ و كتب تاریخی دیگر مرتبط با این موضوع) ابوحمزه كه پس از حیات امام سجاد علیه السلام از محضر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نیز بهره برده بود، همین جایگاه را در پیشگاه ایشان حفظ كرد تا جایی كه امام صادق علیه السلام به او فرمود: «موقعی كه تو را می بینم، در خود احساس راحتی می كنم و با تو انس دارم.»(علی محدث زاده، مرجع پیشین، ص ،۵۲ به نقل از شیخ عبدالله مامقانی، تنقیح المقال، ج،۱ ص ۱۹۱)همچنین امام صادق علیه السلام او را «سلمان عصر خود» خواند كه این بالاترین توصیف در مقام اصحاب امامان است چرا كه در میان یاران امامان شیعه كسی را یارای برابری با مسلمان نیست و زبان در بیان مكارم اخلاق او ناتوان است. (برای بررسی تفصیلی درباره سلمان فارسی ر.ك. میرزا حسین نوری، نفس الرحمن فی فضائل سلمان، نشر آفاق)برخی از فرزندان ابوحمزه در قیام زیدشهید، فرزند امام سجاد علیه السلام، با وی همراهی كردند و در این راه كشته شدند. (علی محدث زاده، مرجع پیشین، ص ۶۱) و او نیز سرانجام دو سال پس از وفات امام صادق علیه السلام در سال صدوپنجاه هجری درگذشت.

سیدمقداد روحانی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید