پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

اصلاح الگوی مصرف؛ هماهنگی با اصل «تقدیر» در هستی


اصلاح الگوی مصرف؛ هماهنگی با اصل «تقدیر» در هستی
امسال از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی سال «اصلاح الگوی مصرف» نام گذاری شده است. مصرف به اندازه نیاز و کارآمد، از جمله سفارش ها و توصیه های اسلامی است که ریشه در نظام تکوین و آفرینش هستی دارد. از این رو سخن از اصلاح الگوی مصرف در حقیقت تأکید بر بازگشتن به مسیر طبیعی خلقت و حرکت در جاده تقدیری است که آفریدگار برای مخلوقات معین کرده است.
یکی از نکات قابل توجه در قرآن کریم این است که خداوند به مغایرت «خلقت» با تقدیر اشاره کرده و یادآور شده که مرحله «تقدیر»؛ اندازه گرفتن، پس از مرحله خلقت و آفرینش است و می فرماید: الذی خلق فسوی و الذی قدر فهدی (خدایی که آفرید، سپس تنظیم و تکمیل کرد و اندازه گیری کرد، بعدا هدایت کرد).
و در آیه دیگر می فرماید: من نطفة خلقه فقدر (از نطفه ای آفرید و او را اندازه گیری کرد) مقصود از «تقدیر» همان اندازه گیری عینی و خارجی است که هر پدیده ای در خارج با حد و اندازه مخصوص آفریده می شود، نه تقدیر ذهنی و تصوری. در آیه دیگر می فرماید: قد جعل الله لکل شیء قدرا (خداوند برای هر موجودی اندازه خاصی قرار داده است)؛ انا کل شیء خلقناه بقدر (ما هر موجودی را به اندازه و قدر مشخصی آفریده ایم.) با توجه به مفهوم «تقدیر» (اندازه گرفتن) در آیه های مورد اشاره باید گفت تقدیر یک اصل حاکم و مبتنی بر یک واقعیت و نشأت گرفته از حکمت خلقت بر نظام خلقت و سنت جاری خدا در نظام تکوین و آفرینش است؛ به همین دلیل در آیه شریفه «الذی خلق فسوی و الذی قدر فهدی» مجموعه آفرینش و سپس تنظیم و تکمیل و اندازه گیری را، راهی به هدایت و رسیدن به کمال مطرح می کند. بنابراین «تقدیر» یا اندازه گرفتن یا اندازه داشتن یک اصل قرآنی است که می توان آن را به همه ابعاد نظام خلقت و آفرینش، اوضاع فردی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی انسان ها هم تعمیم داد چون واقعیتی است که در نظام خلقت و آفرینش ساری و جاری است و این هم بر اساس آیه شریفه افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون. هیچ پدیده ای در عالم آفرینش بدون حکمت و فلسفه آفریده نشده و همه چیز بر اساس حکمت است و بنابراین باید آن را جزو الزامات زندگی انسان به شمار آورد. یعنی همان طور که در هر پدیده ای از عالم هستی اندازه ای در نظر گرفته شده است، باید در همه مسائل زندگی حد و اندازه را در نظر داشت و آن را رعایت کرد و نباید از آن میزان و اندازه ای که لازمه هر چیزی است، تجاوز کرد و اگر چنین شود به طور طبیعی سرپیچی از نظام خلقت و آفرینش شده است، با این مقدمه که با استناد به آیات قرآن پرداخته شد، یک اصل کلی قابل استفاده است که می تواند نقش اساسی و مهم در زندگی انسان داشته باشد و آن همان «تقدیر» و به تعبیر مقام معظم رهبری که امسال را به عنوان سال «اصلاح الگوی مصرف» تعیین کرده اند، همان اندازه نگه داشتن در مصرف است؛ یعنی به جا و به اندازه مصرف کردن یک سخن حکیمانه است که همه عقلا آن را قبول دارند و از نظر شرع مقدس هم یک اصل پذیرفته شده است و اسلام هم هر رویه و رفتاری را که به اسراف و اتلاف و از بین رفتن منابع طبیعی منجر شود، خلاف شرع دانسته است؛ بنابراین اگر بخواهیم منابع طبیعی و خدادادی خود را حفظ کنیم، باید الگوی مصرف یعنی به اندازه مصرف کردن را به عنوان یک فرهنگ در همه شئونات زندگی خود ساری و جاری کنیم و بدانیم عالم هستی بر اساس حساب و کتاب آفریده شده است و هر امری که بر خلاف نظام هستی و تکوین صورت گیرد، به اختلالی می انجامد که خود به دست خود ایجاد کرده ایم و بدون تردید باید گفت؛ هر اختلالی که در نظام طبیعت به وجود می آید علت آن خود انسان ها هستند. خشکسالی های ممتد، گرم شدن و سرد شدن زمین و هر چیزی که بر خلاف مسیر و جریان طبیعی عالم صورت بپذیرد، ناشی از بد استفاده کردن یا نابه جا مصرف کردن یا بیش از حد متعارف استفاده کردن از منابع مادی و طبیعی است و اصل مهم «تقدیر» یعنی اندازه داشتن و اندازه نگه داشتن در آن رعایت نشده است. به همین دلیل قرآن می فرماید: و کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس (ما شما را امت وسط قرار دادیم تا بر مردم گواهانی باشید) مقصود از امت وسط همان امت میانه رو است که در تمام شئون زندگی، اعتدال و میانه روی را از دست نمی دهد؛ به عنوان نمونه در نظام اخلاقی فرو رفتن در شهوت مذموم و بد است همچنان که رهبانیت و ترک دنیا نیز ناپسند و حرام است؛ بنابراین اسلام راه اعتدال و میانه روی را جزو اصول انفکاک ناپذیر زندگی انسان می داند و به همین سبب هر نوع افراط و زیاده روی و استفاده کردن بیش از حد و نامتعارف را گناه محسوب می کند. علاوه بر این که دستیابی به عدالت به عنوان یکی از مهم ترین اصول حاکم بر جامعه اسلامی، بدون توجه به اعتدال و نگه داشتن حد و اندازه در زندگی میسر نیست و پیمودن همین روش مهم ترین راه رسیدن به کمال انسانی است. امیر مومنان پس از پایان یافتن جنگ جمل آگاه شد که یکی از دوستانش به نام «علاء بن زیاد» بیمار است و در خانه خود بستری است.
امام به عیادت او رفت و با دیدن خانه وسیع او فرمود: تو خانه ای بدین وسعت را در دنیا برای چه می خواهی در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری؟!
سپس فرمود: آری همین خانه وسیع، می تواند مایه سعادت تو در آخرت شود، زیرا می توانی در این جا مهمان نوازی و از بستگان خود صله رحم کنی و حقوق شرعی آنان را بپردازی، در این صورت، همین خانه وسیع وسیله کسب آخرت خواهد بود.
مفهوم سخن امام (ع) این است که اگر از خانه ای به این وسعت در راه کسب رضای خدا و منفعت مردم بهره برداری نشود، خروج از اعتدال و میانه روی است که به یک معنا موجب اتلاف و از بین بردن آن شده است. «علاء» رو به حضرت کرد و گفت: من از دست برادر خود «عاصم بن زیاد» به تو شکایت می کنم، زیرا وی مانند راهبان مسیحی، گلیمی پوشیده و از زندگی دست کشیده است. امام فرمود: او را حاضر کنید. هنگامی که چشم امام(ع) به عاصم افتاد، فرمود: دشمن خویش! شیطان ناپاک، تو را سرگردان کرده آیا دلت به حال همسر و فرزندان خود نمی سوزد؟ آیا نمی بینی که خداوند چیزهای پاکیزه را بر تو حلال کرده است و تو بر خلاف دستور خدا نمی خواهی از آن ها بهره مند شوی؟!
محمد رضا تقوایی
منبع : روزنامه خراسان