شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

تخریب نقد


تخریب نقد
آشنایی نداشتن ما با منش، روش و نگرش انتقادی نقد ادبی را در ایران با تخریب و بن‌فکنی برابر کرده است.
نقد محصول تفکری انتقادی است. جامعه‌شناسان بزرگ معتقدند که جوامع بسته، هرگز به نقد سالم نایل نمی‌شوند چرا که اصولا قواعد بازی را نیاموخته‌اند. در کشور ما هم که بعضی‌ها هنوز با شیوه منطقی مباحثه آشنایی ندارند، اغلب نقد با تخریب و فرافکنی برابر است. یعنی درهم شکستن مکتب و مسائلی را نقد دانسته و به قولی از نقد گاهی گستاخی را آموخته‌ایم. این در حالی است که گستاخی، دلیری نیست بلکه دریدگی است، چرا که با دریدگی فقط می‌توان آبروی دیگری را برد. شاید به همین دلیل است که غزالی در کتاب “احیای علوم دین” به تفصیل از مضار “جدل” و “مراء” سخن رانده است. گویا او نیز به این نتیجه رسیده بود که جدل، نقد واقعی نیست، بلکه شبه نقد است و ارضا و اقناع کاذب محسوب می‌شود. باید دانست که آدمی با تخریب دیگری حس سلطه‌طلبی خویش را هم اشباع می‌کند. یعنی وقتی به دیو درون طعام جدل را خوراندی دیگر به بند کشاندن این دیو دشوار است. بنابراین منش ما برای نقد هنری منشی بیمار وآفت‌زده است.
بحران نقد هنری در ایران ناشی از روشمند نبودن نقد است. نقد در ایران امروز روشمند و بسامان نیست. بدین‌معنا که نقد را با توضیح واضحات، تعریف مفاهیم و تلخیص یا بازنویسی آثار ادبی اشتباه می‌گیریم. نقد روشمند محصول نگرش اصیل و خودبنیاد است. پس اگر نقد امروز هنری متدیک و روشمند نیست، بدان دلیل است که هنوز به چنین نگرشی دست نیافته‌ایم. پس نقد منتقد ناشی از نگرش حاکم بر اوست، نگرشی که همچون چراغی پرنور، پیشاپیش راهش را تا دورجای روشن کرده است. بنابراین بحران نقد هنری در ایران زاییده منش، روش و نگرش نویسنده است.

ایران محسنی
منبع : روزنامه رسالت