سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

از بین رفتن گزینه مقاومت به ما آسیب می رساند ولی ما را شگفت زده نمی کند


از بین رفتن گزینه مقاومت به ما آسیب می رساند ولی ما را شگفت زده نمی کند
جدیدترین هدیه ای كه محمود عباس رییس تشكیلات خودگردان فلسطین را به اسراییلی ها تقدیم كرده از بین بردن حق مقاومت در برنامه حكومتی سلام فیاض است. این امر در میان محافل مقاومتگران فلسطین پژواك جدی داشت.
از این كه ابومازن در پایان راه، اتكا به امریكایی ها و اسراییلی ها را برگزید، ما را شگفت زده كرد ولی دچار آسیب نساخت زیرا او همیشه در پی راضی ساختن آنها بود. این مرد علیه مقاومت كه همچون مدالی بر سینه هر انسان شریفی كه در راه آزادی كشورش می جنگد، تلالو دارد، به تلاش جدی برخاسته زیرا او در طول حیاتش نه سلاح برداشته و نه حتی یك گلوله علیه دشمن اشغالگر شلیك كرده( دكتر فیاض با او در این زمینه اشتراك دارد).
من فكر می كنم كه او در میان رهبران فلسطینی اولین كسی است كه آشكارا به مقاومتگران دشنام داده است. او به هنگام انجام یك عملیات شهادت طلبانه گفت: این یك عملیات پستی است. ابومازن درباره گفت وگوهای اسلوكتابی در ۶۰۰ صفحه می نویسد و در این ۶۰۰ صفحه حتی یكبار واژه اشغالگر را به كار نمی گیرد. آیا این امر اتفاقی است؟ این پیشینه می تواند ما را در تفسیر و درك موضع دولت سلام فیاض كمك كند.
اگر رییس تشكیلات خودگردان در نوشته های خود واژه اشغالگر را حذف می كند، تعجبی ندارد كه نخست وزیر مقاومت را در برنامه دولتش حذف كند. زمانی كه سلام فیاض این برنامه را اعلام كرد، واقعاً به این باور رسیده كه مقاومت علیه اشغالگر یك عملیات شرورانه است و مقاومت مسلحانه از نظر او یك فاجعه است كه موجب جلب ویرانی و خرابی برای فلسطینی ها می شود. باید با صراحت گفت جایگاهی كه ابومازن اكنون بر آن تكیه زده فقط در نتیجه فشارهای مقاومت حاصل شده است. نكته بسیار مهم این است كه ابومازن از زمانی كه گزینه سیاسی خود را برگزید و تصمیم گرفت كه نظر امریكایی ها و اسراییلی ها را بپذیرد تفكر اصلی او برای گرفتن هر تصمیم این بوده كه آیا مورد موافقت امریكایی ها و اسراییلی ها قرار می گیرد و یا نه؟!
البته این موضع جدیدی نیست زیرا او بارها از زمانی كه به قدرت رسید، این حالت را به طور آشكار نمایان ساخته بود. این امر در مواضع او درباره منشور اسرا كه به نام منشور وفاق ملی شناخته شد كاملا هویدا گشت. او تهدید نمود كه اگر جنبش حماس آن را نپذیرد، به برگزاری انتخابات عمومی فرمان خواهد داد. او پس از توافق بر مضمون این منشور از آن دست كشید و بهانه اساسی او این بود كه منشور مورد موافقت امریكایی ها قرار نخواهد گرفت.
ابومازن به نابودی مقاومت و الصاق اتهامات به مقاومتگران اكتفا نكرده بلكه تلاشی حیرت آور به خرج داد كه صف مقاومتگران را تضعیف كند و اعضای مقاومت را از فعالیت باز دارد؛ در توافق او با دولت اولمرت برای عفو مقاومتگران تحت تعقیب كه اگر سلاح های خود را بر زمین نهند و تعهد نمایند كه دیگر به دشمن اشغالگر حمله نكنند دیگر كاملا آزاد خواهند بود، نمود بازرسی داشت و مقاومتگران معنای این حركت را كاملا درك می كنند.
هدف او از اجرای این نمایشنامه، وسوسه مقاومتگران برای دست كشیدن از مقاومت در مقابل دریافت تامین جانی و پول برای كسانی كه سلاح بر زمین نهند است و این امر در تاریخ مبارزات فلسطین امری كاملا بی سابقه است.
ما برای این كار نمونه ای در دست نداریم. این كه رییس یك سازمان آزادیبخش به مقاومتگران رشوه دهد كه از رسالت خود دست بردارند، امر كاملا بی سابقه ای است. فراموش نكنیم كه توافق او با اسراییلی ها برای متوقف ساختن پیگرد كسانی كه سلاح بر زمین می نهند بدان معنا خواهد بود كه كسانی هنوز سلاح بر زمین نگذاشته اند باید تحت پیگرد قرار گیرند.
گفتم كه «عفو» صادر شده: نمایشنامه ای بیش نبود زیرا از صد و هشتاد نفری كه تحت پیگرد بودند و گفته شد كه از كه از عفو اسراییلی ها بهره مند شدند، تعداد زیادی از آن ها اصلا مقاومتگر نیستند بلكه از اعضای دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی هستند كه خود را در صف تحت تعقیب ها جا زده اند تا این كه بتوانند در فلسطین فساد كنند و دست به كارهایی بزنند كه بعدا اعلام كنند توسط مقاومتگران انجام شده است.
از نمونه های برجسته می توان از یك شخص كله طاس كه از اهالی نابلس است و ابوجبل نام دارد، یاد كرد.
تصاویر تلویزیونی او را نشان می داد در حالی كه رهبران و بزرگسالان جنبش حماس را در یك عملیات می رباید و آنها را مورد اهانت قرار می دهد. تصویر او در حالی كه یك مسلسل اسراییلی بر دوش دارد را همگان شاهد بوده اند. برای ابوجبل همراه شدن با گروه فیلمبرداری كانال دو تلویزیون اسراییل و پخش مستقیم ربایش فعالان حماس از آن تلویزیون، عملی قهرمانانه است زیرا بیننده اسراییلی اكنون مطمئن می شود كه اسراییلی ها یك شریك حقیقی از میان فلسطینی یافته اند كه آنها را در جنگ علیه مقاومت یاری می كند. گفتنی است منابع مقاومتگران می گویند ابوجبل كه عفو شامل او شده است در تمام عمرش حتی یك گلوله به سوی اسراییلی ها شلیك نكرده است گرچه سربازان دشمن هر روز نابلس و اردوگاه های موجود در آن را اشغال می كند، ولی او كمترین عكس العملی علیه اسراییل نداشته است.
نكته بسیار تاسف بار این است كه مقامات تشكیلات خودگردان علیه مقاومتگران فشارهای طاقت فرسا اعمال می كنند تا این كه آنها سلاح بر زمین نهند.
نامه ای از كرانه باختری دریافت كردم. در آن نامه آمده بود كه: مسوولان دفتر وزیر كشور در دولت سلام فیاض با یكی از فرماندهان جنبش جهاد اسلامی در جنین تماسی تلفنی برقرار كرده و به او پیشنهاد داده كه فرماندهان و اعضای «سرایا القدس؟» جناح نظامی جنبش جهاد اسلامی سلاح های خود را به دستگاه های امنیتی تحویل دهند و تعهد دهند كه مقاومت را متوقف سازند و در مقابل اسراییل نیز آنها را تحت تعقیب قرار نخواهد داد. شیخ ولید العبیدی فرمانده سرایا القدس در شمال كرانه باختری گفت كه جنبش پیشنهاد را رد كرده و درخواست نموده كه این موضوع دیگر دنبال نشود. در نامه ای كه دریافت كردم، آمده بود كه در لیست اعلام شده برای كسانی كه عفو شامل آنها می شود نام ده ها تن از فعالان جنبش حماس كه هنوز هم در كرانه باختری راه مقاومت را دنبال می كنند دیده می شود. فعالان حماس در كرانه باختری مرتبا توسط دستگاه های امنیتی ابومازن تحت مراقبت قرار می گیرند. آنها با ربایش و شكنجه مواجه می شوند.
گفتنی است در زمانی كه مقامات تشكیلات خودگردان برای كسی كه سلاح خود را تحویل دهد پاداش نقدی پرداخت می كند، اعضای حماس را فرا می خوانند و از آنها در مورد داشتن اسلحه تحقیقات گسترده ای به عمل می آورند. لذا باید پرسید كه كار تشكیلات خودگردان واقعا معقول و منطقی است؟
وقتی دستاوردهای اسراییل را در سطح راهبردی طی دوره اخیر مورد بررسی قرار دهیم در می یابیم كه واقعا بهره برداری های اصلی را این كشور كرده است، دستاوردهای اسراییل كه طولانی و در عین حال ترس آور است به ترتیب زیر می باشند:
- بهره برداری از ایده اقدام صلح عربی جهت دور زدن و رسیدن به عادی سازی روابط. بوش در آخرین سخنرانی اش در این مورد سخن گفت و اولمرت نیز به هنگام دیدار وزرای امور خارجه مصر و اردن از اسراییل بر این مساله تاكید كرده و آرزو نمود كه آن دو وزرای امور خارجه بیشتری را در دفعات بعدی همراه خود بیاورند.
-تقسیم جهان عرب به دو اردوگاه میانه رو و سركش. از دید اسراییل میانه روها كسانی هستند كه با طرح های امریكا و اسراییل هماهنگ هستند و سركش ها كسانی هستند كه با طرح های امریكا و اسراییل به مخالفت برمی خیزند. در نهایت میان اسراییل و كشورهای میانه رو پل های ارتباطی برقرار گردیده است.
ـ سرنگون ساختن دولت وحدت ملی فلسطین و ایجاد شكاف میان صفوف فلسطینی از طریق جدایی میان فتح و حماس. پیش راندن ابومازن جهت دست كشیدن از مرجع های فعالیت ملی فلسطین كه منشور وفاق ملی، تفاهیم های قاهره و توافق جده، مواردی از آن هاست.
- مورد حمایت قرار گرفتن ابومازن توسط اسراییلی ها و امریكایی ها جهت رویارویی با حماس و اتكا به آنها و مخالفت با فراخوان گفت وگو كه توسط قاهره مطرح گردید و عربستان سعودی و سوریه آن را مورد تایید قرار دادند.
ـ تجدید هماهنگی میان دستگاه های فلسطینی و اسراییلی كه از سال ۲۰۰۷ به دلیل شعله ور شدن انتفاضه متوقف شده بود. هدف اساسی از ایجاد هماهنگی، حمایت اسراییل از تهاجم مقاومت است. هدف دیگری نیز به این هماهنگی افزوده شد و آن پایان دادن به كار حماس و از بین بردن مقاومت فلسطین است.
- از بین بردن حق مقاومت كه پیش تر نیز به آن اشاره شد. ابومازن در هفته جاری در مصاحبه با روزنامه معاریو، گفته بود كه موضع اسراییل از مخالفت با بازگشت آوارگانی كه از خانه های خود طرد شده اند را كاملا درك می كند ولی او در فكر ارایه راه حل ابتكاری است كه مورد رضایت طرفین باشد.
باید دانست كه بی شك راه حل ابتكاری محمود عباس بیشتر، درخواست های اسراییلی را اجابت می كند یا درخواست های فلسطینی را. در این رابطه باید به فعالیت یكی از معاونان برجسته ابومازن به نام یاسر عبدالله اشاره كنیم. یاسر عبدالله تا مدت ها پیش خود را مشغول طرح اسراییلی ها كرده بود كه ایده بازگشت آوارگان را كاملا نادیده گرفت. همان طور كه متوجه شدید اسراییل موارد زیادی به دست آورد و چیز قابل توجهی به فلسطین نداد. اسراییل به جز پرداخت مقداری از پول های بلوكه شده فلسطینی و دادن اجازه برای ورود اسلحه و رسیدن به دست تشكیلات خودگردان و صحبت كردن از برداشتن برخی از موانع كار دیگری نكرده است. به عبارت دیگر می توان گفت كه اسراییل در مسایل راهبردی دستاوردهای زیادی را محقق ساخت در حالی كه ابومازن مواردی را به دست آورد كه كاملا مفرعی بوده و به موضوع درگیری و یا آینده آن هیچ ارتباطی ندارد. نكته بسیار عجیب این است كه برخی از مسوولان عرب نسبت به روند صلح بسیار خوش بینانه برخورد می كنند.
ابومازن می گوید :موضوع بازگشایی كنسولگری ممكن است فقط یك سال به طول انجامد و این گفته بسیار عجیبی است. شگفت در این مساله این است كه هر جست وجو گر منصف جز امتیازدهی یك جانبه چیز دیگری را نمی بیند.
برای این كه در گفته هایم دقیق تر باشم می توانم بگویم كه مطرح شدن چنین سخنانی در مورد اسراییلی ها قابل توجیه باشد زیرا آنها دریافته اند كه این طرح عملا به نفع آنهاست و در مقابل با آرزوی فلسطینی ها و امنیت ملی عرب ها كاملا در تضاد قرار می گیرد زیرا اكنون اولمرت می تواند به اسراییلی ها این اطمینان را بدهد كه در جبهه فلسطینی ها امور بر حسب تمایل آنها در جریان است و ابومازن در حال حاضر تنها اولویتش نابود كردن حماس است و محقق ساختن بندهای قضیه فلسطین دیگر از اولویت های ابومازن محسوب نمی شود. ابومازن اكنون دریافته كه پس از دادن آن همه امتیاز حتی نتوانسته از اسراییلی ها تعهد بگیرد كه ترورها و یا شهرك سازی را متوقف سازند.
اگر موضع ابومازن همانی باشد كه توضیح دادیم هیچ گاه نباید از او انتظار داشته باشیم كه در مورد دیوار نژادپرستانه و قدس و مرزها و شهرك های یهودی نشین و بازگشت آوارگان، دستاوردی را محقق سازد و او در پایان راه منتظر باقی خواهد ماند تا این كه اسراییل آبروی او را حفظ كند و بتواند نقشی را كه از او خواسته شده است را ادامه دهد.
در مقاله های دیگر گفته بودیم كه ابومازن سریعا در راه پشیمانی گام برمی دارد. ابومازن روز به روز ثابت می كند در راهی حركت می كند كه هرگز نمی خواهد آن را تغییر دهد، زیرا او قول داده آنچه را كه اسراییل خواستار آن است محقق سازد و به واشنگتن ابلاغ كند كه می تواند برنامه های خود را برای درهم كوبیدن ایران، پیاده كند زیرا واشنگتن مطمئن شده كه آرام سازی منطقه همچنان ادامه دارد و مواد مخدر سیاسی كه در پایتخت های عربی توزیع شده اثرات بسیار نامناسبی داشته است.
نویسنده -فهمی هویدی
منبع: الشرق الاوسط چاپ انگلستان
منبع : روزنامه جوان