دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

فرزندان ناخلف اسراییل نبی!؟


فرزندان ناخلف اسراییل نبی!؟
همانگونه که در سریال حضرت یوسف اشاره شد، اسراییل لقب حضرت یعقوب پیامبر است. بنابر این آیا وقتی که ما می گوییم مرگ بر اسراییل، برای پیامبر خدا طلب مرگ می کنیم؟
زمانی که ما از واژه اسراییل استفاده می کنیم، دو مسما به ذهن می آید:
۱) لقب یعقوب نبی
حضرت ابراهیم دارای دو پسر بود اسحاق و اسماعیل. اسماعیل که با مادرش به مکه هجرت داده شد، پدر اعراب و نیای بزرگ پیامبر اکرم است. اما اسحاق دارای ۲ پسر به نام های یعقوب و عیسو شد که یعقوب خود دارای ۱۲ پسر بود.
اسراییل لقبی است که خداوند برای یعقوب پیامبر برگزید و به همین جهت به فرزندان او بنی اسراییل می گویند. اولین اشاره به کلمه اسرائیل در تورات و در سفر پیدایش است: «از این پس نام تو دیگر یعقوب نخواهد بود بلکه اسرائیل(خواهد بود) زیرا نزد خدا و مردم مقاوم بوده و پیروز شده‌ای». البته در روایت تحریف شده تورات آمده است که این لقب بعد از آن به یعقوب داده شد که او در نبردی با خداوند، او را مغلوب کرد! اما در متون اسلامی معنای اسراییل، بنده خدا دانسته شده است.
در قرآن بنی اسراییل به قوم موسی (موسی بن عمران بن قهات بن لاوی بن یعقوب) اطلاق شده که در مصر اقامت داشتند و توسط موسی از ظلم و ستم فرعون مصر رهایی یافتند. قرآن بسیاری از ویژگی های بنی اسراییل را نام برده است: رباخواری (نساء، آیه۱۶۱)؛ تحریف کتاب آسمانی (بقره، آیه۷۹)؛ انکار وحی (انعام، آیه۹۱)؛ باور به فقیر بودن خداوند و بی‌نیازی خود (آل عمران، آیه۱۸۱)؛ اعتقاد به بسته بودن دست خداوند (مائده، آیه۶۴)؛ پیمان شکنی (بقره، آیه۱۰۰) و... برای توضیحات بیشتر می توانید به مطلب بنی اسراییل در قرآن مراجعه نمایید.
همچنین قوم یهود، فرزندان یهودا-چهارمین پسر یعقوب- هستند. گفته می شود که در طول تاریخ بر اثر جنگها اکثر فرزندان سایر پسران یعقوب کشته می شوند و یا در خلال جنگهای داخلی توسط پسران یهودا به بردگی گرفته می شوند. لذا امروزه عمده ترین بازماندگان بنی اسراییل، فرزندان یهودا هستند که به یهود مشهورند.
۲) کشور اسراییل
منشا تشکیل کشور اسراییل را اندیشه های هرتزل و ایده صهونیسم می دانند. در اواخر سده نوزدهم که ایده دولتهای ملی در دنیا طرفداران بسیاری یافته بود، هرتزل نیز ایده دولت ملی برای یهودیان را مطرح کرد و در سال ۱۸۹۶ کتاب "کشور یهودی" را منتشر کرد. سال بعد اولین همایش صهیونیسم بین الملل شکل گرفت و این ایده قوت یافت. در ابتدا صرفا قرار بود کشور یهودی شکل بگیرد و برای مکان آن کشورهای مختلفی مانند آرژانتین، برخی جزایر و... مطرح شد اما در نهایت با نفوذ برخی گروه های مذهبی تندرو کشور فلسطین انتخاب شد. تنها در سال ۱۹۴۸ که اسراییل شکل گرفت ساکنان ۵۳۱ روستا و شهر فلسطینی یعنی جمعاً ۹۰۰ هزار نفر از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شدند تا دولتی به نام "اسراییل" به وجود آمد.
طبیعی است این شیوه از حکومت که بر ظلم و ستم بر سایر انسانها استوار است با تعالیم حقیقی یعقوب، پیامبر خدا سازگاری ندارد، حتی اگر اسم این پیامبر خدا را نیز بر خود داشته باشد. هر چند با توجه به گرایشهای نژادی استفاده از واژه اسراییل در این نامگذاری بیشتر ناظر به قوم بنی اسراییل است تا شخص یعقوب پیامبر.
● واژه ها و مسماها
زبان واسطه ای است که ما انسانها برای شناخت جهان از یک سو و ارتباط با هم از سوی دیگر به کار می بریم. هر کلمه یا اسمی در زبان دارای مسما یا مدلولی است که معنا و مراد ما را بیان می کند.
بسیار اتفاق می افتد که یک کلمه معانی متفاوت و مدلولهای گوناگون و بعضا متضادی را بیان می کند. در این موارد به کمک قرائن و شواهد می توانیم پی ببریم که این کلمه به کدام معنی به کار رفته است.
زمانی که مرگ بر اسراییل می گوییم قصد و منظورمان صرفا و صرفا کشوری است که با نام اسراییل و بر اساس ظلم و ستم شکل یافته و و خود نیز این نام را بر خود گذاشته اند و به هیچ وجه منظور پیامبر و نبی خدا نیست که احترام او بر ما مسلمانان واجب و حتمی است. از نظر دین اسلام یعقوب یکی از پیامبران بزرگ خداوند است و ما مسلمانان وظبفه داریم که نسبت به این پیامبر خدا احترام گذاشته و از او با نیکی یاد کنیم.
به عنوان مثال برخی از مورخین معتقدند "آمریکا" از نام یک دریانورد ایتالیایی با اسم آمریگو وسپوچی مشتق شده است. آیا زمانی که ما مرگ بر آمریکا می گوئیم منظورمان طلب مرگ برای این دریانورد ایتالیایی است؟
● داستان مولوی
جلال الدین محمد بلخی مثال زیبایی را درمود قیاسهایی که نادرست هستند بیان کرده است:
بقالی در دکان خود، طوطی زیبا و خوش آوایی داشت و با ندا و نوای دل انگیز خود، مشتریان را به آن دکان جلب میکرد. یک روز که بقال نبود، اتفاقا گربه ای به دکان وارد شد. طوطی هراسان و ترسان شد و به این سو و آن سو جهید، بال و پرش به شیشه های روغن بادام خورد و روغن آنها به زمین ریخت. بقال وقتی که به دکان آمد و آن منظره را دید، از روی خشم طوطی را گرفت و آنقدر بر سر طوطی زد، که موی سرش ریخت و طاس شد.
از آن پس، طوطی خاموش شد و دیگر سخن نگفت و هر چه بقال کوشید به نطق نیامد. تا اینکه روزی کچلی به دکان وارد شد، طوطی به سخن در آمد که: «ای کچل ! تو نیز مثل من روغن ریخته ای که صاحبت برسرت زده و کچل شده ای ؟!»
بعد از نقل این حکایت، مولوی می سراید:کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه باشد در نبشتن شیر، شیر
جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد
تا اینکه می گوید:
آن یکی شیر است اندر بادیه
و آن یکی شیر است اندر بادیه
آن یکی شیر است که آدم می خورد
و آن یکی شیر است کآدم می خورد
گاهی منظور شیر خوراکی است که در بادیه (کاسه) است و گاهی شیر درنده که در بادیه (صحرا) است. در اینجا نیز اگر چه اسراییل مشترک لفظی است اما معناهای متفاوتی دارد. سپس مولوی ادامه می دهد:
هردو گون زنبور خوردند از محل
لیک شد ز آن نیش و زین دیگر عسل
هر دو گون آهو گیا خوردند و آب
زین یکی سرگین شد و ز آن مشک ناب
هر دو نی خوردند از یک آب خور
این یکی خالی و آن پر از شکر
صد هزاران این چنین اشباه بین
فرقشان هفتاد ساله راه بین
این خورد گردد پلیدی زو جدا
آن خورد گردد همه نور خدا
این خورد زاید همه بخل و حسد
وآن خورد زاید همه نور احد
حکایت اسراییل نبی(یعقوب) و کشور اسراییل همانند حکایتی است که مولوی در باب اشباه و مشترکات مانند دو نوع آهو، دو نوع زنبور و دو نوع نی آورده است. اگر چه این دو به ظاهر یکی هستند اما در باطن، هفتاد سال راه در میان آنها فاصله انداخته است.
اما ای کاش آنهایی که کشور اسراییل را بنیان نهادند، نام نبی خدا را بر این کشور سراسر ظلم و ستم خود نمی گذاشتند. اما ما برای اشاره به این کشور چاره ای نداریم جز آنکه نام آن را بر زبان بیاوریم. هر چند بهتر است از این به بعد سعی کنیم بیشتر از واژه رژیم صهیونیستی استفاده کنیم تا حرمت نام نبی خدا محفوظ بماند که صهیون نام کوهی است در فلسطین.
● چرا مرگ؟
اکنون که مشخص شد منظور از اسراییل صرفا کشور اسراییل است، ممکن است پرسیده شود که اصلا چرا برای کشور اسراییل طلب مرگ می کنیم؟ این دقیقا دستوری است که قرآن به ما آموزش داده است. در سوره توبه آیه ۳۰ می خوانیم:
و قالت‏الیهود عزیز ابن الله و قالت النصاری المسیح ابن الله، ذلک قولهم‏بافواههم، یضاهون‏قول الذین کفروا من قبل، قاتلهم الله انی یؤفکون،
و یهود گفتند: «عُزَیر، پسر خداست.» و نصاری گفتند: «مسیح، پسر خداست.» این سخنی است [باطل‏] که به زبان می‏آورند، و به گفتار کسانی که پیش از این کافر شده‏اند شباهت دارد. خدا آنان را بکشد، به کجا منحرف می‏شوند؟
ان شاء الله این مبحث را (طلب مرگ برای دشمنان در قرآن) در مقاله دیگری دنبال خواهیم کرد.
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید