چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

اندوه ، سوگ ، افسردگی یا "غمها"


اندوه ، سوگ ، افسردگی یا "غمها"
روز بدی را پشت سرگذاشتن, احساس گرفتگی و دمغی, غمگینی و سوگ همگی اجزای طبیعی تجارب زندگی آدمی محسوب می شوند. این تجارب به سبب دگرگونی‌های طبیعی در چرخه های زیست شناختی آدمی روی می دهند و نوعی پاسخ طبیعی به دشواریهای زندگی مانند نومیدی, فقدان ها و رویدادهای هیجانی دردناك به شمار می آید. شناخت این دست از تجارب, حرف زدن درباره آنها با دوستان و اعضای خانواده و قرار دادن آنها در دورنما از زمره بهترین روشهای مقابله با چنین احساسات طبیعی هستند.
● سوگ: كنار آمدن با مرگ یا فقدان
با بكارگیری روش زیر می توانید حتی با دشوارترین احساسات خود مانند سوگ های سنگین كنار بیائید. در واكنش های حاد مانند (سوگ متعاقب مرگ یا فقدان شخصی مهم در زندگی تان ) حرف زدن با یك مشاور به شما كمك می كند تا خود را در آن موقعیت تك و تنها تصور نكنید؛ حرف زدن با كسی كه احساس شما را می فهمد, درگذر موفق شما از این مرحله یاری رسان خواهد بود.
اغلب گفته می شود كه تجربه سوگ طبیعی است؛ ولی كسانی كه در سوگ به سر می برند, اغلب در نظر آنها امور بسیار غیر طبیعی جلوه می كند؛ احساسات آشفته و مشوش دارند, گاهی احساسی توان كاه همه وجودشان را در بر می گیرد, تمركز و توجه شان دستخوش تغییر می گردد و زندگی شان به نحوی غریب مختل می شود. در چنین شرایطی, مشاوره می تواند در آگاه شدن از دورنمای تجربهٔ تان به شما كمك كند و به شما یاری دهد تا به سلامت از این دریای سوگ بگذرید و حس سلامت و شادمانی را در زندگی طبیعی تان باز یابید.بعضی اوقات انتقالی تدریجی از این فراز و نشیبهای طبیعی و یا دشواریهای طبیعی زندگی به افسردگی بالینی وجود دارد.
● نشانه های افسردگی بالینی
▪ اختلال در تمركز
▪ لذت نبردن از فعالیتهایی كه سابقاً برای فرد لذت بخش بودند
▪ اختلال در خواب: دشواری در به خواب رفتن, صبح زود بیدار شدن ناتوانی در دوباره به خواب رفتن, خواب مفرط توام با خستگی حتی پس از ساعتها خوابیدن
▪ تغییر در عادات غذایی: معمولاً كاهش اشتها و بی مزه رسیدن غذا, گاه پرخوری بدون افزایش اشتها
▪ احساس گناه, درماندگی و / یا نومیدی
▪ افزایش افكار خود _ متقدانه
▪ افكار خودكشی
▪ دوری گزیدن از دوستان
▪ افزایش بی بند و باری جنسی یا از دست دادن علایق جنسی
▪ افزایش مصرف الكل / مواد
در صورتی كه كسی اكثر نشانه های پیش گفته را به مدت بیش از دو هفته تجربه كند, احتمالاً به افسردگی بالینی دچار شده است.
افسردگی بالینی به سادگی با انجام مشاوره و یا درمان علاج پذیر است.
افسردگی بالینی, بدون درمان ۹_۱۲ ماه یا بیشتر به طول می انجامد؛ در حالی كه بنابر گزارش افرادی كه به سراغ درمان رفته اند, می توان بین ۴تا ۶ هفته از این بیماری رهایی یافت.
اگر فكر می كنید به افسردگی بالینی دچارید بی درنگ در پی درمان آن برآئید.
عدم درمان آن معمولاً اوضاع را وخیم تر می كند.
در این گونه موارد می توانید با مراكز مشاوره تماس بگیرید.
● اگر فكر كنم دوستی محتاج كمك است, چه كنم؟
عموماً در چنین شرایطی برای او وصف رفتارهایی كه شما به آن ها توجه كرده اید سودمند است (مثلاً, متوجه شدم تازگیها به كلاس نمی آیی, در اتاقت می مانی و مثل سابق شاد نیستی), نگرانیتان را راجع به وی بر زبان بیاورید و به او پیشنهاد كنید به مركز مشاوره مراجعه و با كسی حال خودش را بررسی كند. می توانید به همراه او به مركز مشاوره بیائید, البته اگر فكر می كنید كه همراهی تان مفید است.
اگر شخصی افكار خودكشی دارد، با مركز مشاوره تماس بگیرید تا در اسرع وقت او را ملاقات كنند.
اگر مایلید كه از نگرانیهایتان درباره نزدیك شدن و یا نحوه نزدیك شدن به دوست خود, كه به نظر محتاج كمك است, با كسی صحبت كنید؛ با مراكز مشاوره تماس بگیریدو با یكی از مشاوران به گفتگو بنشینید.
مترجم: زینب اثباتی , كارشناس مركز مشاوره دانشگاه تهران
منبع : دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری