یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


دو راهی دریا ـ برهوت


دو راهی دریا ـ برهوت
اراضی زیبای جنگلی و كشاورزی خطه شمالی كشور كه زندگی و اقتصاد این خطه به آن وابسته است، آرام، آرام به همان سرنوشتی دچار می شود كه باغ ها و باغستان ها و زمین های حاصلخیز كشاورزی تهران و شهرها و آبادی های اطراف آن در دهه های اخیر به آن دچار شده اند.
آثار و پیامد های سوء این طبیعت ستیزی در شهرهای ساحلی استان مازندران بیش از همسایه آن یعنی استان گیلان، به چشم می خورد و اگر چاره ای اساسی برای جلوگیری از ادامه این طبیعت ستیزی اندیشیده نشود، بیم آن می رود كه در آینده نه چندان دور شالیزارها، باغ های مركبات و بخش های وسیعی از اراضی جنگلی و سرسبز این خطه جای خود را به شهرك های ویلایی، مجتمع های ساختمانی، برج ها و آسمان خراش ها، مراكز تجاری و مجموعه ای از دیگر اماكنی بدهد كه هیچ سنخیتی با مقوله توسعه و عمران و آبادانی نداشته و فقط تأمین كننده منافع مادی شمار اندكی از صاحبان نقدینگی های كلان خواهد بود و شهرداری ها و بخشداری ها و فرمانداری ها هم از رهگذر این ساخت و سازها كسب درآمد خواهند كرد. اما این در آمدی است كه دارد به بهای انهدام مظاهر طبیعی و سرسبزی های خطه شمال تمام می شود و خطر آلودگی بیش از پیش محیط زیست و منابع آب آن را هم به همراه خواهد داشت. ضمن آن كه با تبدیل كاربری اراضی كشاورزی، شالیزارها و باغ ها، ضربه های غیر قابل جبرانی به اقتصاد كشاورزی و باغداری و روند فراگیر گردشگری این منطقه از كشور وارد خواهد ساخت.
متأسفانه، مشابه این طبیعت ستیزی و تغییر كاربری اراضی كشاورزی و باغ ها را امروز در اغلب نقاط خوش آب و هوا و سرسبز كشور همچون كلاردشت و لواسان و دماوند و خلاصه هر جا كه آب و طبیعت سرسبزی وجود داشته باشد، می توان مشاهده كرد و متأسفانه به دلیل تضادی كه میان منابع در آمد شهرداری ها و دهداری ها و بخشداری ها از محل تغییر كار بری اراضی باقانون ممنوعیت تغییر كاربری اراضی وجود دارد، قانون مزبور نتوانسته نقش بازدارنده ای در برابر متجاوزان به حریم طبیعت در شمال و در دیگر نقاط كشور ایفا كند.
وجود نقدینگی های هنگفت و سرگردان در جامعه و نیز نبود جاذبه اقتصادی لازم در كشاورزی و باغداری كه معلول نبودن حمایت های مؤثر ازكشاورزان و باغداران است از جمله مهم ترین عوامل زمینه ساز تهاجمی است كه مدت هاست علیه سرسبزی های طبیعی ما در استان های ساحلی، تهران و دیگر نقاط كشور آغاز شده و اگر این روند ادامه پیدا كند، اثری از طبیعت و سرسبزی برای نسل های آینده در كشور ما باقی نخواهد ماند.
برای سرزمین نیمه خشكی چون ایران كه به صورت ادواری در معرض خطر خشكسالی قرار دارد و بخش های وسیعی از آن را اراضی كویری لم یزرع تشكیل می دهد، حفظ و حراست اراضی جنگلی و به طور كلی پوشش های گیاهی چه در شمال و چه در سایر نقاط كشور باید در اولویت كاری دولت ها قرار داشته باشد و سازمان ها و نهادهای دولتی نباید كم ترین آسیبی به حریم طبیعت سبز كشور وارد كنند كه تحت هیچ شرایطی نباید دست طبیعت ستیزان آزمند را برای دست اندازی به میراث طبیعی ایران زمین كه متعلق به همه نسل ها در این كشور است، بازبگذارند.
كسانی كه در فاصله های به نسبت طولانی به شهرهای شمالی كشور بخصوص در استان مازندران سفر می كنند، در جریان هر سفر ابعاد تهاجمی را كه به بهانه عمران و آبادانی های تفننی و ساخت و سازهای مخرب و بی حساب و كتاب به حریم جنگل ها، باغ های مركبات و شالیزارها صورت گرفته است، بهتر درك و مشاهده می كنند. متأسفانه اغلب این طبیعت ستیزی ها و تهاجم ها به حریم طبیعت با مجوز های به ظاهر قانونی صورت گرفته است و سازمان ها و ارگان های صادر كننده این مجوز ها نیز با هدف كسب درآمد و تأمین بودجه خود از خلأهای موجود در قوانین برای صدور مجوز ها بهره می گیرند.
البته ساخت هتل، مهمانسرا و اماكن اقامتی و پذیرایی در شهرهای ساحلی و یا در مناطق ییلاقی خوش آب و هوا با هدف تأمین رفاه مسافران و گردشگران و توسعه صنعت گردشگری، یعنی صنعتی كه چرخ همه صنایع را به گردش در می آورد، امری كاملاً ضروری است و حتی كسانی كه در این زمینه ها اقدام به سرمایه گذاری می كنند باید مورد حمایت دولت قرار گیرند. اما ، متأسفانه آنچه كه سال هاست در شهرهای ساحلی استان مازندران و تا حدودی گیلان و در شهرستان های خوش آب و هوای استان تهران نظیر لواسانات، دردشت، دماوند، اوشان و فشم و میگون، كرج و دیگر مناطق سرسبز و خوش آب و هوای كشور شاهد و ناظر هستیم هیچ گونه ارتباطی با مقوله صنعت گردشگری ندارد. بلكه عده ای بورس باز زمین كه نقدینگی های هنگفتی در اختیار دارند، فقط با هدف ثروت اندوزی بیشتر و فرونشاندن عطش سیری ناپذیر آزمندی خود، بی رحمانه به جان اراضی كشاورزی، باغ ها و باغستان ها و حتی اراضی جنگلی افتاده با توسل به ترفندهای مختلف آن ها را به اراضی بكر برای ویلاسازی و ساخت مجتمع های به ظاهر مسكونی و یا مراكز تجاری و برج هایی كه كمترین سنخیتی با طبیعت و نیازهای توسعه ای این مناطق ندارد، تبدیل می كنند.
امروز اگر شما از جاده ای عبور كنید كه شهر چالوس را به شهرهای نور و نوشهر و محمودآباد و فریدون كنار و بابلسر متصل می كند، آثار این طبیعت ستیزی های بی رحمانه را در دو سوی جاده به صورت تغییر كار بری بسیاری از اراضی سابقاً سرسبز كشاورزی، شالیزار ها و باغ های مركبات و انواع ساخت و سازهای بی رویه ای كه در این اراضی صورت گرفته با چشم خود مشاهده خواهید كرد. این ساخت و سازها علاوه بر نشانه هایی از تجاوز به حریم طبیعت سرسبز این مناطق همچون وصله ای ناجور بر بافت اصیل شهرها و روستاهای واقع در مسیر این جاده چشم هر بیننده دوستدار طبیعت را آزار می دهد.
مشابه همین ساخت و سازهای طبیعت ستیز را در شهرها ومناطق روستایی خوش آب وهوای استان تهران نیز كه امروز از باغ ها و سرسبزی ها آنها جز نامی باقی نمانده است، به وضوح می توان مشاهده كرد. همین شهر تهران كه حدود ۲۰۰ سال پیش سر سلسله قاجاریه بنابر ملاحظاتی آن را به پایتختی حكومتی خود انتخاب كرد، تا چند دهه پیش محصور در باغستان ها و باغ های میوه كن و ونك و تجریش و فرح زاد و اراضی كشاورزی حاصلخیز بود كه علاوه بر تأمین غذای مردمی این شهر، ریه های تنفسی آن نیز محسوب می شدند. اما رشد سرطانی تهران و سیل مهاجرتی كه به سوی این شهر سرازیر شد، امروز از آن شهر سرسبز و خوش و آب و هوای گذشته، شهری محصور در برج ها، مجتمع های مسكونی و تجاری، هوایی بشدت آلوده، محیط زیست ویران كه ترافیك شبانه روزی خیابان های آن عرصه زندگی را بر همگان تنگ كرده به وجود آمده است.
به خاطر نسل های آینده هم كه شده نباید اجازه دهیم فاجعه ای كه در نیم قرن گذشته در تهران اتفاق افتاده در دیگر نقاط كشورمان تكرار شود. خوشبختانه باید گفت، اصلاحیه قانون منع كاربری اراضی كشاورزی و باغ ها كه بتازگی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و در آن سخت ترین جریمه ها برای مرتكبان تغییر كاربری این قبیل اراضی در نظر گرفته شده، این امید را به وجود آورده كه در آینده روند طبیعت ستیزی در كشور ما تاحدود زیادی تعدیل یا متوقف خواهد شد.
اجرای این قانون علاوه بر جلوگیری از دست اندازی بورس بازان زمین به باغ ها و اراضی كشاورزی، اقتصاد كشاورزی ما را هم ازگزند آسیب هایی كه آن را تهدید می كند، حفاظت خواهد كرد. اما، موفقیت اجرای این قانون خوب و بسیار ضروری مشروط به وجود همكاری تنگاتنگ میان شهرداری ها و بخشداری ها با متولیان امر كشاورزی و حفاظت محیط زیست كشور است. یعنی شهرداری ها و بخشداری ها نباید فقط برای كسب درآمد بیشتر، مجوز ساخت وساز در باغ و اراضی كشاورزی و اراضی حاشیه جنگل ها را صادر كنند.
گرچه در اصلاحیه قانون منع تغییر كاربری زمین ها پرداخت جریمه ای معادل سه برابر قیمت زمین برای قانون شكنان و تخریب بناهای ساخته شده در آنها در نظر گرفته شده، اما شاید لازم باشد برای تضمین هرچه بیشتر حسن اجرای این قانون موضوع خلع ید موقتی از كسانی كه اقدام به انهدام باغ ها و باغستان ها و اراضی كشاورزی و شالیزارها می كنند گنجانده شده و این قبیل اراضی برای احیای مجدد در اختیار اشخاص ثالث قرار گیرد تا بعد از بهره برداری و بازگشت سرمایه دوباره به مالكان اولیه آنها برگردانده شود.
در هر صورت، آینده مصالح ملی ما و منافع نسل های آینده ایجاب می كند كه باهر اقدام ممكن از تخریب باقی مانده طبیعت سرسبز ایران در هر نقطه كشور كه باشد جلوگیری كنیم. چون اگر ادامه زندگی بدون نفت و گاز امكان پذیر باشد، بدون آب و هوا و گیاه امكان پذیر نخواهد بود. تمدن های بزرگی كه در دوران باستان بدون اتكا به منابع نفت و گاز در ایران و دیگر نقاط جهان به وجود آمده، شاهدی بر این مدعاست.
غلامرضا كیامهر
منبع : روزنامه ایران