شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


دموکراتیک شدن فرهنگ


تاریخ نشر : ۸۵۰۲۲۰
تیراژ : ۱۱۰۰
تعداد صفحه : ۱۱۸
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۳۱۲-۸۴۱-۵
شماره کنگره : ۸۵۲۲۰۰۳۹
رده دیویی : ۳۰۶
محل نشر : تهران
جلد : شومیز
قطع : رقعی
زبان کتاب : فارسی
نوع اثر : ترجمه
مترجم : اجلالی - پرویز
نویسنده : مانهایم - کارل

کتاب حاضر، مقاله‌ی نسبتا مفصلی است از جامعه‌شناس برجسته‌ی آلمانی، 'کارل مانهایم'، که در سال 1933 نوشته شده و بعدها به همت 'ارنست مانهایم' و 'پال کچ کمتی' به انگلیسی ترجمه شده و در سال 1956 در کتابی تحت عنوان 'مقاله‌هایی در جامعه‌شناسی فرهنگ' در انگلستان منتشر شد. این مقاله یکی از نمونه‌های تحلیل جامعه‌شناختی است که عمدتا بر فرهنگ سیاسی متمرکز شده و نگارنده در آن اصول اساسی فرهنگ دموکراتیک و تفاوت میان نگرش اشرافی و دموکراتیک و حلقه‌ی واسط میان این دو یعنی نگرش اومانیستی (انسان‌گرایانه) به انسان، سیاست، و روابط انسانی را تحلیل می‌کند. مترجم در کتاب در باب سه ویژگی این مقاله تصریح می‌کند: 'نویسنده در این مقاله میان دو توانایی که هر عالم اجتماعی می‌بایست برای تولید دانش اجتماعی به آن‌ها متکی باشد، یعنی قدرت تحلیل از یک سو و دقت نظر و باریک‌بینی در مشاهده از سوی دیگر، توازنی بسیار عالی ایجاد کرده است. استدلال‌های نظری او مبتنی بر مشاهدات دقیق و عمیق وی هستند ... دومین ویژگی برجسته‌ی این کتاب در همین است که با وجود تحلیل‌های جامعه‌شناسانه‌ی ظریف و زیبایی که از اندیشه‌ی مدرن و سنتی ارایه می‌کند، هرگز این تحلیل‌ها را پاسخ کافی برای تبیین این اندیشه‌ها نمی‌داند بلکه صراحتا اشاره می‌کند که: 'جهت‌گیری جامعه‌شناختی که ما ترویج می‌کنیم، به هیچ عنوان به این معنا نیست که مقولات جامعه‌شناختی تنها مقولاتی هستند که تجربه‌ی بشری را می‌توان با آن‌ها بیان کرد، بلکه بر عکس، یکی از دلایل این که می‌خواهیم واقعیت انسانی را مورد تحلیل ریشه‌ای جامعه‌شناختی قرار دهیم، این است که می‌خواهیم تأثیرات عوامل اجتماعی ا بفهمیم، تا در صورتی که برای انسان، مضر تشخیص داده شدند، آثارشان را خنثی کنیم.' ... ویژگی سوم مقاله، باور هشیارانه‌ای او به پیروزی گرایش دموکراتیک در فرهنگ بر سایر گرایش‌ها آن هم در دوره‌ای است که در آلمان، اسپانیا و ایتالیا نظام‌های فاشیستی رو به رشد و قدرت گرفتن بودند و کم‌تر کسی می‌توانست شکست این نظام‌ها را در آینده‌ی نزدیک در مخیله‌ی خود مجسم کند. استدلال جالبی که مانهایم در توجیه این باور خود مطرح می‌کند نیز یکی از شاه‌بیت‌های تحلیل او از فرهنگ سیاسی معاصر است و آن این که می‌گوید دیکتاتوری یکی از راه‌هایی است که جامعه‌ی دموکراتیک در شرایط بن‌بست برای برون رفت از مشکل انتخاب می‌کند و در جامعه‌ی سنتی امکان ظهور دیکتاتوری وجود ندارد. در واقع مانهایم بر تفاوت میان دسپوتیسم و استبداد سنتی و دیکتاتوری‌های جدید تأکید می‌کند و به این ترتیب جهت اصلی پویه‌ی تاریخ معاصر را گم نمی‌کند.'