دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

دوازدهٔ ستارگان - STARGATE


دوازدهٔ ستارگان - STARGATE
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : فرانسه و امریکا
محصول : جوئل ب. مایکلز، آلیور ابرلی و دین دولین
کارگردان : رولند امریک
فیلمنامه‌نویس : دولین و امریک
فیلمبردار : کارل والتر لیندنلاب
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید آرنولد
هنرپیشگان : کورت راسل، جیمز اسپیدر، جی دیویدسن، ویوکا لیندفورس، الکسیس کروز، لیون ریپی و جان دیل
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۹ دقیقه


ـ مصر، سال ۱۹۲۸. حلقه‌ای عظیم شبیه یک دروازه همراه یک طلسم در کنار اهرام کشف می‌شود و طلسم پیدا شده را به ̎کاترین̎ (لیندفورس)، دختر یکی از باستان‌شناسان می‌دهند. امریکا، زمان حال. ̎کاترین̎ که اکنون رئیس یک پروژهٔ تحقیقاتی دولتی است، ̎دکتر دانیل جکسن̎ (اسپیدر) را که به دلیل نظریه‌اش دربارهٔ اهرام مورد تمسخر همه است، برای همکاری دعوت می‌کند. پروژه دربارهٔ وجود یک حلقه به شکل یک دروازهٔ ستاره‌ای در کهکشان است که بازتاب زمینی آن همان حلقهٔ قدیمی مصر است. فرماندهٔ نظامی این عملیات، ̎سرهنگ جک اونیل̎ (راسل) که به خاطر مرگ نابه‌هنگام پسرش بسیار ناراحت و آشفته است، فرماندهی یک تیم داوطلب را برای رد شدن از این حلقه و گذر در تونل زمان به عهده می‌گیرد. آنان از حلقه رد می‌شوند و به صحرائی شبیه تمدن مصر در سال‌های گذشته در سیارهٔ دیگر منتقل می‌شوند. ̎جکسن̎ می‌خواهد کلید ورود به دروازهٔ اصلی را پیش از پایان وقت بازگشت پیدا کند. طلسمی که ̎کاترین̎ به ̎جکسن̎ داده، باعث می‌شود صحرانشینان فکر کنند این گروه خدایان هستند. ̎جکسن̎ هیروگلیف‌ها را می‌خواند و از روی آنها می‌فهمد که رئیس آنان، ̎را ̎ (دیویدسن) که زندگی جاودانی دارد یکی از همان مصریان است که جسمش به طور مداوم تازه و با طراوت می‌شود و در حقیقت تمدن مصر و مصریان قدیم از این سیاره به زمین آمده است. ̎را ̎ خود به خاطر شورش در آن سیاره به زمین تبعید شده است. ̎اونیل̎ با خود یک بمب اتمی آورده تا اگر از سوی این افراد خطری متوجه زمین باشد، بمب را در دروازه منفجر کند. ̎جکسن̎ دلباختهٔ دختر ̎را ̎ می‌شود و برادر او درست شبیه فرزند از دست‌رفتهٔ ̎اونیل̎ است. بمب اتم نیز به دست ̎را ̎ می‌افتد. طی حادثه‌ای ̎جسکن̎ کشته می‌شود اما ̎را ̎ او را به زندگی بر می‌گرداند و اعتراف می‌کند که می‌خواهد با انتقال بمب به زمین و افزایش قدرت آن تا حد صد برابر انتقام بگیرد. ̎اونیل̎ با کمک ̎جکسن̎ شورشی را علیه ̎را ̎ سازمان می‌دهد و ̎را ̎را شکست می‌دهند، اما ̎را ̎ با سفینهٔ هرمی شکلش می‌گریزد، در حالیکه ̎جکسن̎ بمب را قبلاً در آن کار گذاشته است. ̎جکسن̎ تصمیم می‌گیرد با دختر ̎را ̎ بماند و بقیه به زمین باز می‌گردند.
ـ یک افسانه ـ علمی ̎ارزان̎ که می‌کوشد تا یکی از آن سریال‌های دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ را بازسازی کند، مثلاً یک فلاش گوردون یا صاعقه را، منتهی بسیار شبیه فیلم‌های تلویزیونی تونل زمان می‌شود، همان‌قدر فانتزی‌های ارزان راحت‌الحلقوم و مثلاً با وجه علمی، از فیلمسازی که اصلاً این کار (در آلمان) تخصص داشته است. اما قصه با ضرباهنگ کندتر و اجرای متعارف و دراز فانتزی‌اش (که به کلی متضاد با طرح آن است) بیشتر نچسب و کودکانه و کمدی می‌آید. بدون اندکی هیجان یا ایجاد تعلیق و دلهره و حتی بدون کشش لازم برای چنین فانتزی‌های پر پیچ و خم و جذابی که کشش مشابه پاورقی‌های مطبوعات را باید داشته باشد. فیلمی است ناموفق، وقتی الگوئی موفق مثل بازگشت به آینده‌های رابرت زمکیس (مثلاً ) وجود دارد، در کمترین میزان فانتزی در نوشتن و اجرا و خشک‌ترین نوع مواجهه با حادثه و هیجان و افسانه و داستان مصور.