جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


اصلاح نظام بانکی


اصلاح نظام بانکی
سید جمال‌الدین اسدآبادی سر سلسلة بیدارگران اقالیم قبله و بزرگ احیاگر تفکر اسلامی در تاریخ معاصر بیش از صد سال پیش در مواجهه با توفانی که از غرب به سوی شرق وزیدن گرفته بود و در حال تسخیر این کشورها بود به مناسبتی در نامه‌ای خطاب به مراجع و علمای دینی زمانش نوشت: «البانک، ماالبانک، و ما ادریک ما البانک؟»، و در روزگاری دیگر عالم گرانمایه و بیدارگر آیت‌الله مطهری در مورد مسالة «سرمایه‌داری» به عنوان یک مسالة مستحدثه، نوشت: «برخورد فقیهان ما با پدیدة سرمایه‌داری برخوردی انفعالی و جزیی‌نگر بوده و اشکال دارد» و ادامه می‌دهد: «فقهای عصر از مسایل بانک و بیمه و چک و سفته به عنوان مسایل رایج کمابیش بحث‌هایی کرده و می‌کنند ولی توجه ندارند که رییس بحث‌های مهم، خود سرمایه‌داری است.» اگر از فرصت زمانی دورة سید جمال تا شهید مطهری برای نظریه‌پردازی پیرامون این مساله بگذریم اما از فرصت زمانی دورة پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون و تجربة نظام جمهوری اسلامی ایران برای تدوین یک الگو و نظام اقتصادی و اجزای آن از جمله «نظام بانکی» منطبق با این الگو نمی‌توان گذشت و متاسفانه باید گفت به‌رغم مدعاها و سخنان فراوان در این باره و پرداختن به مسایل جزیی و فرعی و آزمون و خطاهای مکرر آن‌چه مغفول مانده و می‌ماند و ادارة اقتصاد کشور از آن رنج می‌برد فقدان یک نظریة منقح و منسجم و همساز و تبیین شده پیرامون الگو و نظام اقتصادی مطلوب در انطباق با آموزه‌های اسلامی و تجربه‌های بشری است و قطعا تا زمانی که نتوان به این موضوع پاسخ مناسب داد پرداختن به اجزای نظام اقتصادی و از جمله «اصلاح نظام بانکی» جز تکرار آزمون و خطاهای قبلی و تحمیل هزینه‌های مرتبط نخواهد بود.
«نظام بانکی» همچون قلب و رگ‌های خون‌ساز و خون‌رسان «نظام سرمایه‌داری» و به تعبیری «اقتصاد بازار» عمل می‌کند و به واقع در گذار از دورة «اقتصاد معیشتی» به «اقتصاد بازار و صنعتی» ضرورت تاسیس و کارکرد «نظام بانکی» خودنمایی کرد و گام به گام همراه با توسعة صنعتی و اقتصاد جدید گسترش یافت به گونه‌ای که امروز تصور اقتصادی صنعتی و پیشرفته بدون بانک ناممکن است چراکه اگر بپذیریم مسالة «نظام سرمایه‌داری» یک پدیدة مستحدثه و جدید در تاریخ و جهان معاصر است بحث «سرمایه» قلب تپندة این نظام را تشکیل می‌دهد و «بانک‌‌ها» شاهرگ‌های حیاتی تجمیع پس‌اندازها و تبدیل آن به سرمایه‌گذاری از طریق بنگاه‌های اقتصادی هستند و بدون وجود این واسطه‌گرهای مالی و پولی شکل‌گیری «اقتصاد بازار» و «تولید ثروت» ممتنع است. به نظرم آن‌چه در ایران در گذشته و حال نگاه دینداران به «نظام بانکی» را دچار ابهام و خدشه کرده است نه خود بانک‌ها و عملکردشان بلکه بحث «سرمایه» و «سرمایه‌داری» است که تکلیف آن در مباحث و راهبردها روشن نیست و به همین دلیل هم هست که «اقتصاد دولتی» در ایران غلبه دارد و «نظام بانکی» ما دولتی است و دستوری عمل می‌کند و قطعا در درون چنین ساختاری بانک‌ها نمی‌توانند کارکرد مطلوبی در تولید ثروت و درآمد و تامین «سرمایه» برای پیشبرد صنعتی کشور داشته باشند.
خلاصة کلام این‌که «اصلاح نظام بانکی» که در دستور کار دولت قرار گرفته، بدون داشتن الگویی کلان برای نظام اقتصادی کشور نارساست و همچون گذشته می‌تواند مبتنی بر نوعی آزمون و خطا باشد و در این مسیر ممکن است برای اصلاح ابرو خسارات جبران‌‌ناپذیری به چشم وارد آید! وضعیت موجود «نظام بانکی» هرچند مطلوب نیست اما حاصل تجربیات سال‌های گذشته است و به ویژه در سال‌های اخیر که گرایش به «اقتصاد بازار و رقابتی» در کشور قوی‌تر شده و بانک‌های خصوصی هم پا به میدان فعالیت نهاده‌اند، وضعیت روبه بهبود بوده است و قطعا سامان‌دهی «بازار پول و سرمایه» برای «تولید ثروت و درآمد» باید بیش از پیش در کانون توجه سیاستگذاران و نظام تصمیم‌گیری برای ادارة کشور باشد و در این مسیر «اصلاح نظام بانکی» ضروری می‌نماید ولی باید مبتنی بر مطالعة دقیق و حفظ دستاوردهای مثبت گذشته و حرکت بر پایة نقشة راهی که با دیگر ساز واره‌های اقتصاد ایران همساز باشد و در نهایت بتواند میل به پس‌انداز و سرمایه‌گذاری را در کشور و تک‌تک شهروندان افزایش دهدهمراه باشد و در نتیجه بانک‌ها معبری برای تولید ثروت و توزیع درآمد در عرصة فعالیت‌های اقتصادی باشند و همچون قلب و رگ اقتصاد ایران عمل کنند.
علی مزروعی
منبع : متولد ماه مهر