جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خاتمی و مسیر پیچیده ائتلاف


خاتمی و مسیر پیچیده ائتلاف
علی رغم آنکه برخی حضور حجت الاسلام محمد خاتمی در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی را گامی در مسیر ائتلاف گروههای دوم خردادی قلمداد می کنند اما بسیاری از تحلیلها حکایت از آن دارد که نامزدی خاتمی می تواند باعث افتراق در جریان اصلاحات شود .
اگر چه فرایند ائتلاف سازی در ایران مسیر پیچیده‌ای را همواره در پیش رو داشته است اما این ضعف در قبال گروه‌های دوم خردادی جنبه ساختی به خود گرفته واساسا تا گلوگاه تفرق دراین جریان بسته نشود نمی‌توان امید چندانی به حرکت‌های روبنایی وتاکتیکی داشت.
استراتژی شخصیت محور ائتلاف جبهه دوم خرداد حول محور آشکار سید محمد خاتمی نیز نمی‌تواند بر ایرادات ساختی جبهه دوم خرداد سرپوش بگذارد.
خاتمی زمانی از قطار اصلاحات پیاده شد که تز دوم خردادی ها برای اداره کشور کاملا شکست خورده بود . این جریان تا به امروز که می خواهد مجددا خاتمی را سوار قطار کند نتوانسته حامل یک گفتمان جدید در چارچوب ملاکهای قانون اساسی برای اداره کشور باشد .در واقع گروههای دوم خردادی فاقد یک نمونه آرمانی برای اداره کشور هستند وسعی دارند با کاندیداتوری خاتمی این مشکل را رفو کنند .
فارغ از آنکه در بازی‌های سیاسی با هزینه کرد منابع از آنها کاسته می‌شود، مضاف بر اینکه احتمال بد مصرف کردن منابع نیز می‌رود. دوم خردادی‌ها طی ۱۰ سال گذشته ازخاتمی زیاد هزینه کرده‌اند ونمی‌توانند به امید خاتمی دوم خرداد ۷۶ ، به میدان رقابت مجلس هشتم بروند.
به هرحال اگرچه به نظر می‌رسید موقعیت خارج بودن از قدرت فرصتی را برای گروه‌های دوم خردادی فراهم کند اما هر چه به زمان معرفی لیست‌های انتخاباتی نزدیک می‌شویم واگرایی در میان دوم خردادی‌ها افزایش می‌یابد. اساسا سهم‌خواهی و منفعت‌طلبی در جریان اصلاحات پدیده مسبوق به سابقه‌ای است. در قضیه شکست اتحاد مثلث گروه‌های دوم خردادی این موضوع به وضوح مشخص شد.
سهم‌خواهی فارغ از عقلانیت سیاسی یکی از عوامل اصلی افتراق و شکنندگی ائتلاف‌های انتخاباتی و حزبی است. توقف ایستارهای انگیزشی فعالیت‌های سیاسی در منفعت‌طلبی و قدرت‌‌گرایی یکی از آسیب‌های چندین ساله جریان اصلاحات است که متاسفانه فحول این جریان پس از گذشت بیش از ده سال هنوز نسبت به این موضوع در غفلت به سر می‌برند.
پس از شکست‌های مکرر دوم خردادی‌ها در انتخابات‌های مختلف دیگر چند سالی است که از شعارهایی نظیر جامعه مدنی، توسعه سیاسی، آزادی‌های بی‌حد و حصر و ... خبری نیست. اگرچه تغییر در حرکت سیاسی این جناح مثبت ارزیابی می‌شود اما آیا لزوما این تحول مبتنی بر عقلانیت سیاسی است و یا ناشی از نوعی تذبذب فکری به منظور تصاحب کرسی‌های قدرت است.
بزرگان دوم خردادی باید صریح و روشن علت تغییرات مواضع خود را در چند سال اخیر برای افکار عمومی تبیین کنند وگرنه چنانچه این تغییر در شعارهای سیاسی صرفا در راستای قدرت‌طلبی تلقی شود با واکنش منفی رای دهندگان و رفتار انتخاباتی آنها مواجه خواهند شد.
افکار عمومی در ایران منفعت‌طلبی و توسل به وسایل مختلف در جهت حصول قدرت را امری مذموم قلمداد می‌کند. هر چند عقلای دوم خردادی با درک واقعیت‌های اجتماعی موجود و آسیب‌شناسی اشتباهات گذشته به چنین رهیافتی در رفتار سیاسی خود رسیده‌اند اما این به معنای تغییر در گفتمان عمومی کشور و تبدیل تلقی شهروندان از رویکرد گروه‌های دوم خردادی نیست.
دوم خردادی‌ها بایداین تغییر در روش و منش سیاسی خود را برای افکار عمومی تبیین کنند تا شاید بتوانند منادی حرف‌های جدید در فضای سیاسی کشور باشند.
گروه‌های معتدل دوم خردادی باید با حذف جریانات افراطی و درس آموزی از تجارب گذشته به بازتعریف مواضع خود بپردازند و مبتنی بر واقعیات جامعه و نگاه به داخل کشور، مانیفست رفتار سیاسی خود را مجددا بنویسند و اجازه دهند که این مانیفست در معرض افکار عمومی نقد شود تا رهیافتی استراتژیک برای فعالیت سیاسی گروه‌های دوم خردادی در حداقل چند دهه آینده به دست آید.
علیرضا همایون فر
منبع : روزنامه رسالت