دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


عقب نشینی کمپانی « رنو» در مقابل کارگران رومانی


عقب نشینی کمپانی « رنو» در مقابل کارگران رومانی
با نیروی کاری آزموده و ارزان، کشورهای سابق بلوک شرق بهشتی برای جابجائی و انتقال کارخانه ها به حساب می آیند. نه تنها شغل هائی که در غرب نابود می شود در شرقی که از تمام دستاوردهای اجتماعی اش محروم گشته مجددا بوجود می آیند، بلکه این امر فشاری جدی برای پائین آوردن دستمزدها در غرب پدید می آورد و باعث چند دستگی کارگران اروپائی می شود. خوشبختانه حتی زیرکانه ترین ساز و کارها نیز زمانی از مسیر خود خارج می شوند: در رومانی کارگران شرکت های چند ملیتی علی رغم تهدید انتقال کارخانه موفق می شوند که دستمزدهای خود را بالا برند.
تیتر نشریات رومانی در مورد اعتصابی که در ٢٤ مارس توسط کارگران کارخانه داسیا(Dacia) - نمایندگی شرکت رنو- آغاز شد به خوبی انعکاس تصوری است که در کشور از جنبش های اجتماعی وجود دارد.« دکتر سندیکا: علاجی بر علیه سرمایه گذاری»، این تیتر اول روزنامه ژورنانول ناسیونال (Journanol National) بود که در روز پیش از شروع اعتصاب در ٢٢ مارس انتشار یافت. سپس نشریه کوتیدیانول(Cotidianul) با قطعیت در ٢٦ مارس اعلام داشت:« داسیا و آرسه لور میتال(Arcelor Mital) ، اعتصاباتی در مرزهای قانونیت ». فردای آن روز، روزنامه گروه رینجیر(Ringier) ، اونیمانتول زیلی(Evenimentul Zieli) مدعی می شود که اعتصاب باعث افزایش قیمت اتوموبیل لوکان تولیدی در کارخانه داسیا به میزان ٥٠ تا ٨٠ یورو می شود.
چنین پیش داوری های روزنامه نگاران و تحلیل گران رومانی نمایانگر نگرانی هائی است که در گذشته کشور با آنها روبرو بوده است، از دیکتاتوری نیکولای چائوشسکو گرفته تا استفاده حکومت از جنبش های کارگری معدنچیان در سالهای ١٩٩٠ و ١٩٩١ (١). در طول سالهای گذار، خواسته های اجتماعی توسط رسانه ها با نوستالژی تولیتاریسم کمونیستی یکی انگاشته می شد و به این بهانه به آنها هیچ توجهی نمی شد.
رومانی در حال گذار در عین حال تصویری دوگانه را نیزارائه میداد. از یک سو یک تهدید برای کارگران غرب بمثابه یک آلتیرناتیو برای انتقال تولید و جابجائی کار و از سوی دیگر بهشتی ( الدرادوئی ) برای سرمایه گذاران در عصر جهانی شدن همچون سرزمینی که در آن همه برای ١٠٠ یورو در ماه آماده به کار هستند.
از همان پائیز ٢٠٠٧، پس از هفته ها مذاکره ، سندیکاها موفق می شوند که نخست وزیر لیبرال ، کلن پوپسکو تاریسونو(Popescu-Tariceanu) را وادار به پذیرش افزایش حداقل دستمزد از ٣٩٠ لی(١٠٧ یورو) به ٥٠٠ لی ( ١٣٧ یورو) نمایند.این موفقیت علی رغم نگرانی و اظهارات رئیس جمهور تاریان باسوسکو(Traian Basescu) در مورد « مشکلات پولی»، و نظر مخالف وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی و نشریات به دست می آید. اما فعالیت های سندیکائی در سال ٢٠٠٨ از این هم تعیین کننده تر آغاز می شوند. اوضاع نیز تغییر می کند.چرا که ورود رومانی به اتحادیه اروپا آنچنان که معاون مرکز سندیکائی کارتل آلفا، آقای پترو داندئا(Petru Dandea) می گوید باعث « افزایش قیمت ها تا سطح بازار های اروپا می شود که همراه با بالا رفتن تصاعدی هزینه زندگی است که یکی از دلایل پیدایش موج در خواست های اجتماعی کنونی می باشد».
چند ماه پس از نبرد بر سر حداقل دستمزد، اعتصاب ها در داسیا و آرسه لور میتال آغاز می شوند که در ابتدا با انتقاد از همه سو روبرواست و سپس در نزد همگان جذابیت می یابد.
● « چراغ سبز دستگاه غذائی»
دنبال کردن سیر وقایع در کارخانه داسیا در شهر پیتری، جائیکه اتوموبیل های لوگان تولید می شوند به درک بهتر رویدادها کمک می کند. بلافاصله پس از شروع اعتصاب در ٢٤ مارس، مدیریت کارخانه شکایتی بر علیه سندیکای اتوموبیا داسیا(SAD) تسلیم مقامات قضائی کرد. اما قاضی دادگاه آرجز(Arges) در ٩ آوریل اعتصاب را قانونی اعلام کرد. تصمیمی که مسئولین شرکت رنو هنوز هم آنرا خلاف سنت قضائی رومانی ارزیابی می کنند.
اما علی رغم این نبرد پشت جبهه، چراغ سبز دستگاه قضائی برای سندیکاها همچون هدیه ای آسمانی تلقی گردید. بویژه از آنجهت که تعلیق اعتصاب آرسه لورمیتال از ١٥ آوریل(٢) توسط دادگاه گالاتی اعلام شده بود. در عمل قانون در مورد اعتصاب، آزادی عمل بسیاری به قضات می دهد. این قوانین بر آنند که جنبش « نباید زندگی کسی را به خطر انداخته و یا باعث صدمه به سلامتی افراد شود».مدیریت کارخانه می کوشد بحث احتمال یک خطر صنعتی را به میان کشد حتی زمانیکه کارگران تمام قوائد حفظ امنیت را رعایت می کنند.
آقای داندئا توضیح می دهد: « نمی توان از موارد مشخص صحبت کرد اما فساد در دستگاه قضائی رومانی آنچنان است که تعجب آور نیست اگر مواردی از رای به تعلیق اعتصاب با اعمال نفوذ به دست آمده باشد». یک ماده ویژه در مورد کندی اصلاحات در دستگاه قضائی حتی ورود کشور به اتحادیه اروپا را در گرو خود قرار داده است. زیر فشار بروکسل در بهار ٢٠٠٧ مجددا بر روی این اصلاحات تاکید گردید. در چنین شرائطی رای دادگاه آرجز که شادی و رضایت سندیکاها را به همراه داشت یک نوع پشتیبانی و حمایت برای جنبش به حساب می آمد.
اما از آنهم بهترنامه سرگشاده مدیر داسیا، آقای فرانسوا فورمونت (François Fourmont) در ٢١ مارس بود که به کارگران اخطار می داد که این امکان وجود دارد که ماشین لوگان در آینده در مراکش یا اوکرائین تولید شود. به عقیده آدرین یورسو(Adrien Ursu) خبرنگار و مجری برنامه « یوروسپتیک» ( ناامیدی به اروپا) « این حرف یا یک تهدید توخالی و یا یک اشتباه لپی بود و بهر صورت تاثیر بسیار بدی داشت بویژه در شرائطی که درگیری می توانست به یک راه حل بیانجامد». اگر کارگران آنرا جدی نگرفتند به این دلیل بود که « مسخره» بنظر می آمد. آقای داندئا توضیح می دهد:« رنو بیش از یک میلیارد یورو در رومانی سرمایه گذاری کرده است و نمی تواند از امروز به فردا به جای دیگری برود.بجز سرمایه گذاری درمورد زیر ساختارها و کارخانه، آموزش کارکنان بخودی خود بسیار سنگین بوده است.نقل مکان از رومانی بسیار گران تمام می شود».
اگر تهدید انتقال مکان تولید برای صنایعی مانند نساجی که نیاز به کارگرانی با مهارتی محدود دارد، جدی می تواند به حساب آید، در مورد کارخانه داسیا اساسا بی معنی است.تنها نتیجه چنین تهدیدی بسیج نوعی همبستگی در بخش های اجتماعی مختلف است. هرگز در تاریخ رومانی یک سندیکا از حمایتی چنین وسیع نظیر SAD بر خوردار نبوده است : سندیکای پست ١١ هزار یورو برای جبران کمبود درآمد ناشی از اعتصاب به کارگران داسیا کمک نمود، فدراسیون عمومی ٢٧٠٠ یورو و همزمان کنفدراسیون دمکراتیک کار فرانسه (CFTD) شاخه کمپانی رنو ١٠ هزار یورو و کارگران کارخانه رنو در شهر کلئون (Cléon) ٢ هزاریورو ......
کارتل آلفا همبستگی خود را اعلام داشت همانند سندیکاهای صنایع نفت پتروم (Petrom)(٣). حتی حزب سوسیال دمکرات(PSD) که بخاطر چرخش های ایدئولوژیک اش شناخته شده است، همبستگی خود را با جنبش اعلام داشت و موجب شد که حزب سوسیالیست(PSE) نیز از او تبعییت کند(٤).
مدتها خرید کارخانه داسیا از سوی رنو در سال ١٩٩٩ نمونه « داستان خوش عاقبت » جهانی شدن بود. یک نماد صنعت غرب به رومانی آمده بود و آنچنان پیوندهای جدیدی را با حقوق بگیران بر اساس مذاکرات جمعی بوجود می آورد که هرگز هیچ گروه صنعتی محلی به آنها تن نداده بود.
دوباره سازماندهی آرام کارخانه داسیا یکی از نمونه های موفق مدیریت نیروهای انسانی به حساب می آمد. این بازسازی از جمله توسط مشاورین برنارد برون هس (Bernard Brunhes Consultants) انجام گرفت که برای سازماندهی این تغییرات فراخوانده شده بود. یکی از نمادهای موفقیت این عملیات کم کردن تعداد حقوق بگیران بود که با توافق سندیکاها انجام گرفته و تعداد آنها را از ٢٧ هزار به ١٦ هزار نفر کاهش داده بود. همه بر این امر تاکید داشتند که « دوران خوبی» با آمدن فرانسویان آغاز گشته و آقای فراسوا بلان (François Blanc) مدیر کارگزینی با نقل قول از هروکلیت می گفت: « بهترین هماهنگی از تفاوت زائیده می شود». مدیر کارخانه وقت، آقای کریستیان استو(Christian Estève) از اینکه اخراج ها را در طی چند سال سازماندهی کرده به خود می بالید و آنهم در شرائطی که قوانین رومانی به وی اجازه می داد همه افراد را در فاصله دو ماه اخراج کند(٥).
بازخرید زودرس، بوجود آوردن صندوقی برای توسعه و همبستگی، هدایت حقوق بگیران به سوی حرفه های جدید ، کمک به کارمندان برای بوجود آوردن شرکت خودشان، همه اینها نشان از آن داشت که داسیا می خواهد نمونه موفقی از لحاظ اجتماعی برای خصوصی سازی یک کارخانه بلوک شرق سابق باشد. به این موفقیت اجتماعی نتایج تجاری و مالی بی سابقه ای نیز اضافه می شد. مدیر کمپانی رنو ، آقای کارلوس گوسن(Carlos Ghosnne) شادی اش را پنهان نمی دارد وقتی در ماه مارس ٢٠٠٨ اعلام می دارد که میزان سود خالص عملیات مربوط به لوگان از تمام دیگر پروژه های کمپانی بیشتر بوده است(٨ درصد در مقابل ٢ درصد برای مجموعه کمپانی رنو)(٦).آقای فورمونت بنوبه خود ازسودی معادل ١٠٠ میلیون یورو سخن می گوید و هردو آنها در جهت افزایش تولیدی تا سطح ٤٠٠ هزار اتوموبیل در سال حرکت می کنند(٧).
در حالیکه کارفرماها به خاطر تبحر مدیریتی وسود پروژه به خود می بالند، کارگران تعهدات انجام نپذیرفته را یادآور می شوند. آقای کنستانتن استور (Constantin Store ) مدیر تاریخی داسیا از سال ١٩٨٩ که پس از خرید کارخانه توسط رنو کنار گذاشته شد، همواره اطمینان می داد که کارگر داسیا آنچنان دستمزدی دریافت خواهد کرد که بتواند با آن تمام مایحتاج خانواده اش را تامین کند. اما در آغاز سال ٢٠٠٨ کارگران هنوز منتظر چنین دستمزدی هستند بویژه در شرائط تورم فزاینده ناشی از افزایش قیمت نفت و مواد خوراکی.
برای متوقف کردن رشد قیمت ها ، صاحب کاران و دولت رومانی در همخوانی ای مشترک پائین آوردن پایه حقوقی را پیشنهاد می کنند. این تز با نظر مطرح شده در جلسه اکوفن(Ecofin) - گردهم آئی وزرای اقتصاد اتحادیه اروپا- همخوانی دارد که در ٥ آوریل در لوبلیزانا(اسلونی) تشکیل شد. آقای داندئا می گوید:« این نظر غیر قابل قبول است، تورم به دلایلی که هیچ ربطی به حقوق کارگران ندارد افزایش می یابد مانند بحران مالی امریکا و بالا رفتن قیمت مواد اولیه. من نمی فهمم به چه دلیل وزرای اقتصاد اتحادیه اروپا می خواهند که این کارگران باشند که بهای اشتباهات بانکداران را بپردازند».
اگر در اروپای غربی این تورم « نسبتا مهار شده» تنها زندگی خانواده ها را سخت کرده است در رومانی اثری ویرانگر داشته: بودجه خوراک خانواده ها در سه ماه اول سال ٢٠٠٧ بیش از ٤١ درصد در آمد خانواده را به خود اختصاص میداده است(٨). در حالیکه حداقل حقوق در رومانی یک دهم مقدار آن در فرانسه است، قیمت مواد خوراکی تقریبا مانند فرانسه می باشد.رسما میزان بیکاری از ٥.١٠ درصد درسال ٢٠٠٠ به ٣.٤ درصد در فوریه ٢٠٠٨ تنزل داشته است. اما باید متذکر شد که مهاجرت بیش از ٢ میلیون رومانیائی از سال ١٩٩٠ باعث کاهش نیروی کار شده است. بر اساس قوانین ساده اقتصادی کم شدن یک کالا باید موجب بالا رفتن قیمت آن شود. این امر در مورد کارگران ماهر بخش اتوموبیل نیز می بایست درست باشد که کمپانی فورد، سرمایه گذار جدید به آنها احتیاج دارد.
● مذاکرات سندیکائی بین کشوری
« ما هنوز در خطر یک موج انتقال محل تولید قرار نداریم و مواردی مانند نوکیا که کارخانه خود را از شهر بوخوم در آلمان به شهر کلوچ ناپوکا(Cluj-Napoca) منتقل می کند و از کمک های دولتی در محل استفاده می نماید بیشتر رایج است تا موارد اعتصاب مانند داسیا».
انتقال محل تولید در اروپا که به نظر آقای خوزه مانوئل باروسو امری اجتناب پذیر است عملا به پیدایش یک سیاست اجتماعی اروپائی نیانجامیده است. در همانزمانی که اهالی شهر بوخوم به اعتراض به تصمیم نوکیا تلفن های همراه مارک نوکیای خود را نابود می کردند، در نشریات رومانی و در سرمقاله های ایئونا نا(Ionana) هیچ سوالی در مورد هزینه های اجتماعی و اقتصادی میانه مدت انتقال محل تولید سازندگان تلفن همراه نمی شد. انتقال محل تولیدی که می تواند در شهر کلوچ همان ویرانی هائی را ببار آورد که در شهر بوخوم(٩).
علی رغم تهدید انتقال کارخانه، کارگران داسیا پس از رای غیر منتظره دادگاه آرجز با رای ٨٥ درصد تصمیم گرفتند که اعتصاب خود را ادامه دهند. آنها بدین ترتیب رهبران سندیکائی را پشت سر گذاشتند که می پنداشتند عاقلانه تر آن است که پیشنهاد ٣٠٠ لی(٨٢ یورو) مدیریت پذیرفته شود . پس از آنکه جنبش موفق شد در ١١ آوریل ٥ هزار نفر را در خیابانهای پیتستی(Pitesti) گردآورد، افزایش حقوق متوسطی معادل ٣٦٠ لی (٩٩ یورو) یعنی حدود ٦٥ درصد درخواست اولیه، بدست آورد(١٠). کارگران فردای آنروز کار خود را از سر گرفتند.
آیا اعتصاب داسیا گامی به پیش در جهت یک اروپای اجتماعی بود ؟ پاسخ این سوال در ماه های آینده روشن خواهد شد. برای اینکه این چنین شود باید که سندیکاهای اروپا و احزاب چپ نسبت به درگیری های آینده حساس باشند. روز ٦ ماه مه یک اعتصاب در شهر لئون ورینگ(Leoni Wiring) آغاز شد که تولید کننده کابلهای کارخانه داسیا است. روز ٩ مه کارگران سیلکوتوب(Silcotub)، نماینده گروه بین المللی توناری(Tanaris) به نوبه خود در شهرزالائو(Zalau) دست به اعتصاب زدند. در حالیکه در فرانسه نبرد برای نگه داشتن کارخانه در شهر گراندراج(Granrange) در استان لرن ادامه دارد، آیا کارگران فرانسوی آرسه لور میتال ( صاحب هردوکارخانه) موفق می شوند که از همکاران رومانیائی شان دفاع کرده و یا راهگشای مذاکرات سندیکائی بین کشوری شوند ؟
نویسنده
Stéphane LUçON
استفان لوسون روزنامه نگار فرستاده ویژه لوموند دیپلماتیک
برگردان: شروین احمدی
١- رئیس جمهور لون الیسکو که پس از سقوط و مرگ چائوچسکو با انتخابات به قدرت رسیده ولی ناتوان از بازگرداندن آرامش و ثبات به کشور بود، در ژوئن ١٩٩٠ با تحریک کارگران معدن آنها را به خیابان های بخارست کشاند و با حمله به دفاتر انجمن های مدنی و احزاب مخالف ایجاد و حشت نمود. در سپتامبر ١٩٩١ مجددا آقای الیسکو با تظاهرات سیه چهرگان( معدنچیان) توانست نخست وزیرش آقای پتر رومان را کنار بگذارد. در این درگیری ها ٤ نفر کشته و بیش از صد نفر زخمی شدند.
٢- سندیکای سولیداریتاته (Solidaritatea) تقاضای بالابردن سطح حقوق متوسط تا ٢٢٠ یورو را در کارخانه گالاتی (Galati) نموده بود در حالیکه مدیریت چند هفته پیش از آن اعلام کرده بود تا سال ٢٠١٢ ، ٤٠٠٠ شغل را حذف خواهد کرد.
٣- « Angajati Dacia au reluat lucrul » (Les employés Dacia ont repris le travail), Evenimentul Zilei, Bucarest, ۱۱ avril ۲۰۰۸.
٤- Communiqué du PSD, ۲۵ mars ۲۰۰۸ ; Communiqué du PSE, ۲۷ mars ۲۰۰۸ ; Conférence de presse de l’europarlementaire Adrian Severin, ۲۸ mars ۲۰۰۸.
٥- « Réussir en Europe de l’Est », Les Cahiers du groupe Bernard Brunhes, n° ۱۲, avril ۲۰۰۴.
٦- « Loganul, profitabil pentru Renault » (La Logan, rentable pour Renault), Evenimentul Zilei, ۱۴ février ۲۰۰۸. ٧- « Investitii la Dacia » (Investissements chez Dacia), Evenimentul Zilei, ۵ février ۲۰۰۸.
٨- « Statul ne ia banii de cosnita » (L’Etat prend l’argent du pannier de la ménagèrr), Saptamana Financiara, Bucarest, ۳۱ août ۲۰۰۷.
٩- « Mai exista viata dupa Nokia? » (Y a-t-il une vie après Nokia ?), Evenimentul Zilei, ۲۲ janvier ۲۰۰۸.
١٠- « Prima de Paste a intors Dacia la lucru » (La prime de Pâques a ramené Dacia au travail), Evenimentul Zilei, ۱۲ avril ۲۰۰۸.


همچنین مشاهده کنید