پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نام های پیامبر اکرم(ص)


نام های پیامبر اکرم(ص)
((یكی از آثار ارزشمند فارسی در زمینه ی زندگی پیامبر اكرم و پیامبران الهی ((حیوه القلوب)) علامه محمد باقر مجلسی است.
این كتاب بارها توسط ناشران مختلف چاپ شده است. بخش زندگی نبی اكرم(ص) از كتاب حیوه القلوب در سال ۱۳۷۶ ش. در دو جلد بزرگ, هر كدام حاوی هشتصد صفحه وزیری, به همت انتشارا سرور قم منتشر شده است.
این بابویه به سند معتبر از جابرانصاری روایت كرده است كه حضرت رسول(ص) فرمود كه: من شبیه ترین مردم به حضرت آدم(ع) و حضرت ابراهیم(ع) شبیه ترین مردم بود به من در خلقت و خلق; و حق تعالی مرا از بالای عرش عظمت و جلالت خود به ده نام نامیده و صفت مرا بیان كرده و به زبان هر پیغمبری بشارت مرا به قوم ایشان داده است, و در تورات و انجیل نام مرا بسیار یاد كرده است وكلام خود را تعلیم من نمود و مرا به آسمان بالا برد, و نام مرا از نام بزرگوار خود اشتقاق نمود.
یك نام او ((محمود)) است و مرا ((محمد)) نام كرده, و مرا در بهترین قرن ها و در میان نیكوترین امت ها ظاهر گردانید و در تورات مرا ((احید)) نامید زیرا كه به توحید و یگانه پرستی خدا جسدهای امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است, و در انجیل مرا ((احمد)) نامید زیرا كه من محمودم در آسمان و امت من حمد كنندگانند, و در زبور مرا ((ماحی)) نامید زیرا كه به سبب من از زمین محو می نماید عبادت بت ها را, و در قرآن مرا ((محمد)) نامید زیرا كه در قیامت همه امت ها مرا ستایش خواهند كرد به سبب آن كه به غیر از من كسی در قیامت شفاعت نخواهد كرد مگر به اذن من. و مرا در قیامت ((حاشر)) خواهند نامید زیرا كه زمان امت من به حشر متصل است, و مرا ((موقف)) نامید زیرا كه من مردم را نزد خدا به حساب می دارم, و مرا ((عاقب)) نامید زیرا كه من عقب پیغمبران آمدم و بعد از من پیغمبری نیست, و منم رسول رحمت و رسول توبه و رسول ملاحم یعنی جنگ ها و منم ((مقفی)) كه از قفای انبیا مبعوث شدم, و منم ((قثم)) یعنی كامل جامع كمالات. و منت گذاشت بر من پروردگار من و گفت: ای محمد! من هر پیغمبری را به زبان امت او فرستادم و بر اهل یك زبان فرستادم و تو را بر هر سرخ و سیاهی مبعوث گردانیدم و تو را یاری دادم به ترسی كه از تو در دل دشمنان تو افكندم و هیچ پیغمبر دیگر را چنین نكردم, و غنیمت كافران را بر تو حلال گردانیدم و برای احدی پیش از تو حلال نكرده بودم بلكه می بایست غنیمت ها كه از كافران بگیرند,بسوزانند. و عطا كردم به تو و امت تو گنجی از گنج های عرش خود را كه آن سوره فاتحه الكتاب و آیات آخر سوره بقره است, و برای تو و امت تو جمیع زمین را محل سجده و نماز گردانیدم بر خلاف امت های گذشته كه می بایست نماز را در معبدهای خود بكنند, و خاك زمین را برای تو پاك كننده گردانیدم, و الله اكبر را به تو و امت تو دادم, و یاد تو را به یاد خود مقرون كردم كه هر گاه امت تو مرا به وحدانیت یاد كنند, تو را به پیغمبری یاد كنند, پس طوبی برای تو باد ای محمد و برای امت تو.(۱)
و در حدیث معتبر دیگر روایت كرده است كه: گروهی از یهود به خدمت حضرت رسول(ص) آمدند و سوال كردند كه: به چه سبب تو را محمد و احمد و ابوالقاسم و بشیر و نذیر و داعی نامیده اند؟
فرمود كه: مرا ((محمد)) نامیدند زیرا كه ستایش كرده شدم در زمین; و ((احمد)) نامیدند برای آن كه مرا ستایش می كنند در آسمان ; و ((ابوالقاسم)) نامیدند برای آن كه حق تعالی در قیامت, بهشت و جهنم را به سبب من قسمت می نماید, پس هر كه كافر شده است و ایمان به من نیاورده است از گذشتگان و آیندگان به جهنم می فرستد و هر كه ایمان آورد به من و اقرار نماید به پیغمبری من, او را داخل بهشت می گرداند ; و مرا ((داعی)) خوانده است برای آن كه مردم را دعوت می كنم به دین پروردگار خود; و مرا ((نذیر)) خوانده است برای آن كه می ترسانم به آتش هر كه را نافرمانی من كند; و ((بشیر)) نامیده است برای آن كه بشارت می دهم مطیعان خود را به بهشت.(۲)
و در حدیث موثق روایت كرده است كه حسن بن فضال از حضرت امام رضا(ع) پرسید كه: به چه سبب حضرت رسالت پناه(ص) را ابوالقاسم كنیت كرده اند؟
فرمود كه: زیرا فرزند او قاسم نام داشت.
حسن گفت: عرض كردم كه: آیا مرا قابل زیاده از این می دانی؟
فرمود كه: بلی, مگر نمی دانی كه حضرت رسول(ص) فرمود كه: من و علی پدر این امتیم؟
گفتم: بلی.
فرمود: مگر نمی دانی كه حضرت رسول(ص) پدر جمیع امت است ؟
گفتم: بلی.
فرمود كه: مگر نمی دانی كه علی قسمت كننده بهشت و دوزخ است؟
گفتم: بلی.
فرمود: پس پیغمبر پدر قسمت كننده بهشت و دوزخ است و به این سبب, حق تعالی او را به ((ابوالقاسم)) كنیت داده است.
گفتم: پدر بودن ایشان چه معنی دارد؟
فرمود كه: یعنی شفقت حضرت رسول(ص) نسبت به جمیع امت خود مانند شفقت پدران است بر فرزندان, و علی(ع) بهترین امت آن حضرت است, و همچنین شفقت علی(ع) بعد از آن حضرت برای امت مانند شفقت آن حضرت بود زیرا كه او وصی و جانشین و امام و پیشوای امت بعد از آن حضرت بود; پس به این سبب فرمود كه: من و علی هر دو پدر این امتیم. و حضرت رسول(ص) روزی بر منبر بر آمده فرمود كه: هر كه قرضی و عیالی بگذارد بر من است و هر كه مالی بگذارد و وارثی داشته باشد, مال او از وارث اوست. پس به این سبب آن حضرت اولی بود نسبت به امت خود از جان های ایشان و همچنین امیرالمومنین بعد از آن حضرت اولی بود به امت از جانهای ایشان.(۳)
و در حدیث موثق دیگر روایت كرده است از امام محمد باقر(ع) كه: حضرت پیغمبر(ص) را ده نام بود, پنج نام در قرآن هست و پنج نام در قرآن نیست, اما آن ها كه در قرآن است: محمد و احمد و عبدالله و یس و نون ; و اما آن ها كه در قرآن نیست: فاتح و خاتم و كافی و مقفی و حاشر.(۴)
و علی بن ابراهیم روایت كرده است كه حق تعالی آن حضرت را ((مزمل)) نامیده است زیرا كه وقتی وحی بر آن جناب نازل شد, خود را به جامه ای پیچیده بود(۵); و خطاب ((مدثر)) به اعتبار رجعت آن حضرت است پیش از قیامت, یعنی: ای كسی كه خود را به كفن پیچیده ای! زنده شو و برخیز و بار دیگر مردم را از عذاب پروردگار خود بترسان. (۶)
و در روایات معتبره بسیار وارد شده است كه حضرت رسول(ص) فرمود كه: حق تعالی من و امیرالمومنین را از یك نور خلق كرد و از برای ما دو نام از نام های خود اشتقاق كرد, پس خداوند صاحب عرش, ((محمود)) است و من ((محمد)), و حق تعالی ((علی اعلا)) است و امیرالمومنین ((علی)) است.(۷)
و ابن بابویه به سند صحیح از امام محمد باقر(ع) روایت كرده است كه: نام حضرت رسول(ص) در صحف ابراهیم ((ماحی)) است و در تورات ((حاد)), و در انجیل ((احمد)) و در قرآن ((محمد)).
پس پرسیدند كه: تإویل ماحی چیست؟
فرمود: یعنی محو كننده بتها و قمارها و صورت ها و هر معبود باطلی; و اما ((حاد)) یعنی دشمنی كننده با هر كه دشمن خدا و دین خدا باشد, خواه خویش باشد و خواه بیگانه ; و اما ((احمد)) برای آن گفتند كه حق تعالی ثنای نیكو گفته است برای او به سبب آنچه پسندیده است از افعال شایسته ی او; و تإویل ((محمد)) آن است كه خدا و فرشتگان و جمیع پیغمبران و رسولان و همه امتهای ایشان ستایش می كنند او را و درود می فرستند بر او و نامش بر عرش نوشته است: ((محمد رسول الله))(۸).
و صفار روایت كرده است به سند معتبر از حضرت صادق(ع) كه: حضرت رسول(ص) را ده نام است در قرآن: محمد و احمد و عبدالله و طه و یس و نون و مزمل و مدثر و رسول و ذكر; چنانچه فرموده است كه (و ما محمد الا رسول )(۹) و (و مبشرا برسول یإتی من بعدی اسمه احمد)(۱۰) و (لما قام عبد الله یدعوه كادوا یكونون علیه لبدا)(۱۱) و ( طه ما انزلنا علیك القرآن لتشقی )(۱۲) ( و یس والقرآن الحكیم)(۱۳) و ( ن والقلم و ما یسطرون )(۱۴), و ( یا ایها المزمل)(۱۵) و ( یا ایها المدثر)(۱۶) و (انا انزلنا الیكم ذكرا رسولا).
پس حضرت صادق(ع) فرمود كه ((ذكر)) از نام های آن حضرت است و مائیم ((اهل ذكر)) كه حق تعالی در قرآن امر كرده است كه:(( هر چه ندانید از اهل ذكر سوال كنید)). (۱۷)
و بعضی از علما از قرآن مجید چهارصد نام برای آن حضرت بیرون آورده اند, و مشهور آن است كه نام آن حضرت در تورات ((مودمود)) است و در انجیل ((طاب طاب)) و در زبور ((فارقلیط)) و بعضی گفته اند در انجیل ((فارقلیط)) ; و اما اسما و القاب كه اكثر علما از قرآن استخراج كرده اند ـ به غیر از آنچه سابق مذكور شد ـ این هاست: ((شاهد)) و ((شهید)) و ((مبشر)) و ((بشیر)) و ((نذیر)) و ((داعی)) و ((سراج منیر)) و ((رحمه للعالمین)) و ((رسول الله)) و ((خاتم النبیین)) و ((نبی)) و ((امی)) و ((نور)) و ((نعمت)) و ((رووف)) و ((رحیم)) و ((منذر)) و ((مذكر)) و ((شمس)) و ((نجم)) و ((حم)) و ((سما)) و ((تین)).(۱۸)
در كتاب سلیم بن قیس مسطور است كه: چون حضرت امیرالمومنین(ع) از جنگ صفین برمی گشت, به دیر راهبی رسید كه از نسل حواریان عیسی(ع) و از علمای نصارا بود, پس از دیر فرود آمد و كتابی چند در دست داشت و گفت: جد من بهترین حواریان عیسی بوده است و این كتاب ها به خط اوست كه عیسی گفته و او نوشته است, و در این كتاب ها مذكور است كه پیغمبری از عرب مبعوث خواهد شد از فرزندان ابراهیم خلیل(ع) از شهر مكه و او را چند نام خواهد بود: محمد و عبدالله و یس و فتاح و خاتم و حاشر و عاقب و ماحی و قائد و نبی الله و صفی الله و حبیب الله. و هر گاه نام خدا مذكور شود باید كه نام او مذكور شود, و او محبوب ترین خلق است نزد خدا. و حق تعالی خلق نكرده است احدی را نه ملك مقرب و نه پیغمبر مرسل از آدم تا آخر پیغمبران كه بهتر و محبوب تر باشد نزد خدا از او. و حق تعالی در قیامت او را بر عرش خود خواهد نشانید و او را شفیع خواهد گردانید, و برای هر كه شفاعت نماید قبول خواهد كرد. و به نام او جاری شده است قلم بر لوح كه: محمد رسول الله.(۱۹)
و در احادیث معتبره بسیار از امام محمد باقر و امام جعفر صادق(علیهماالسلام) منقول است كه: حضرت رسول(ص) چون نماز می كرد, بر انگشتان پاهای خود می ایستاد تا آن كه پاهای مباركش ورم می كرد; پس حق تعالی فرستاد كه:( طه ما انزلنا علیك القرآن لتشقی)(۲۰), یعنی: (( ای محمد! ما قرآن را بر تو نفرستادیم كه خود را به تعب افكنی.)) و ((طه)) به لغت طی به معنی ((محمد)) است.(۲۱)
و در حدیث دیگر از حضرت صادق(ع) منقول است كه: ((طه)) یعنی ای طلب كننده حق و هدایت كننده به سوی حق! ((یس)) یعنی ای سامع و شنونده وحی من!(۲۲) و در حدیث دیگر: یعنی ای سید!(۲۳)
و اخبار بسیار از طریق خاصه و عامه منقول است كه: ((یس)) نام محمد(ص) است و ((آل یس)) اهل بیت آن حضرتند كه حق تعالی در قرآن بر ایشان سلام فرستاده است و فرموده است كه: ((سلام علی آل یس))(۲۴) وبر غیر پیغمبران در قرآن سلام نفرستاده است مگر بر ایشان(۲۵), و در قرائت اهل بیت(علیهم السلام) چنین است.
و در روایت دیگر وارد شده است كه: ((یس)) را نام مكنید كه نام آن حضرت است و رخصت نداده اند كه دیگری را نام كنند.(۲۶)
و در حدیث معتبر از حضرت موسی بن جعفر(ع) منقول است در تفسیر (حم والكتاب المبین )(۲۷) فرمود كه:(( حم)) نام محمد(ص) است در كتابی كه خدا بر هود(ع) فرستاده بود, و ((كتاب مبین)) امیرالمومنین(ع) است.(۲۸)
و در رایات معتبره وارد شده است در تفسیر قول حق تعالی ( والنجم اذا هوی) كه حق تعالی قسم یاد فرمود به پیغمبر در هنگامی كه به معراج رفت یا از دنیا رفت و مراد از ((نجم)) آن حضرت است كه نجم فلك هدایت است.(۲۹)
و همچنین احادیث وارد شده است در تفسیر قول حق تعالی ( و علامات و بالنجم هم یهتدون)(۳۰) كه ((علامات)), ائمه(علیهم السلام)اند كه نشانه های راه هدایتند; و ((نجم)), حضرت رسول(ص) است كه ایشان به او هدایت یافته اند.(۳۱)
و اخبار بسیار وارد است در تفسیر ( والشمس و ضحیها)(۳۲) كه مراد از ((شمس)), خورشید فلك رسالت است ; و مراد به ((قمر)), ماه اوج امامت است یعنی امیرالمومنین(ع) كه تالی آن است ; و مراد به (( نهار)), ائمه اطهارند كه جهان به نور هدایت ایشان روشن است.(۳۳)
و در تفسیر (والتین) وارد شده است كه مراد از ((تین)), سید المرسلین(ص) است كه بهترین میوه های شجره نبوت است ; و ((زیتون)), امیرالمومنین(ع) است كه علم او روشنی بخش هر ظلمت است ; و ((طور سینین)), حسن و حسین(علیهماالسلام)اند كه كوه وقار و تمكین اند: و ((بلد امین)), ائمه مومنانند كه شهرستان علم یزدانند.(۳۴)
و از حضرت امام رضا(ع) منقول است كه به رإس الجالوت فرمود: ((در انجیل نوشته است كه فارقلیط بعد از عیسی خواهد آمد و تكلیف های گران را بر شما آسان خواهد كرد و شهادت به حقیت من خواهد داد چنان چه من شهادت به حقیت او دادم و او تإویل هر علم را برای شما خواهد آورد.)) رإس الجالوت گفت: بلی چنین است.(۳۵)
و از طریق عامه از انس بن مالك روایت كرده اند كه: روزی حضرت رسول(ص) فرمود كه: ای گروه مردم! هر كه آفتاب را نیابد, دست از ماه برندارد. و هر كه ماه را نیابد, زهره را غنیمت شمارد. و هر كه زهره را نیابد, در فرقدان چنگ زند. پس فرمود كه: منم شمس, و علی است قمر, و فاطمه زهره است, و حسن و حسین فرقدانند.(۳۶)
پی نوشت ها:
. علل الشرایع, ;۱۲۸خصال, ۴۲۵ ; معانی الاخبار, ۵۱.
. علل الشرایع,ص ;۱۲۷امالی, شیخ صدوق, ص ۱۵۸ و ۱۵۹ ; معانی الاخبار, ص ۵۱.
. علل الشرایع, ص ;۱۲۷ معانی الاخبار, ص ۵۲.
. خصال, ص ۴۲۶.
. همان, ص ۳۹۲.
. تفسیر قمی, ج ۲, ص ۳۹۳.
۷. علل الشرایع, ص ۱۳۴ و ;۱۳۵معانی الاخبار,ص ۵۶.
. امالی, شیخ صدوق, ص ;۶۷ من لایحضر. الفقیه, ۴ / ۱۷۷.
. آل عمران / ۱۴۴.
۰. صف / ۶.
۱. جن / ۱۹.
۲. طه / ۱ و ۲.
۳. یس / ۱ و ۲.
۴. قلم / ۱.
۵. مزمل / ۱.
۶. مدثر / ۱.
۷. بصائر الدرجات,ص ۵۱۲, و در آن برای دهمین نام, آیه (ما إنت بنعمه ربك بمجنون)آمده است. ۱۸. مناقب ابن شهر آشوب ۱ / ۱۹۵ با (اندكی تفاوت.)
۹. كتاب سلیم بن قیس,ص ۱۱۵-۱۱۷ (بااندكی تفاوت) ; غیبت نعمانی, ص ۷۱-۷۳.
۰. طه / ۱ و ۲.
۱. تفسیر قمی ۲ / ۵۷ و ۵۸.
۲. معانی الاخبار, ص ۲۲.
۳. شرح الشفا ۱ / ۴۹۰.
۴. اشاره به آیه ۱۳۰ سوره صافات.
۵. عیون اخبار الرضا ۱/ ۲۳۶ و ۲۳۷. و نیز رجوع شود به تفسیر فرات كوفی, ص ۳۵۶ و تفسیر ابن كثیر ۴ / ۲۱ و شواهد
التنزیل ۲ / ۱۶۵.
۶. كافی ۶ / ۲۰.
۷. دخان / ۱ و ۲.
۸. كافی ۱ / ۴۷۹.
۹. تفسیر قمی ۲ / ۳۳۳ ; تفسیر فرات, كوفی, ص۴۴۹.
۰. نحل / ۱۶.
۱. كافی ۱ / ۲۰۶ ; مجمع البیان ۳ / ۳۵۴ ; شواهد التنزیل ۱ / ۴۲۵.
۲. شمس / ۱ .
۳. تفسیر قمی ۲ / ۴۲۴ ; تإویل الآیات الظاهره ۲ / ۸۰۵ ;شواهد التنزیل ۲ / ۴۳۲.
۴. تفسیر قمی ۲ / ۴۲۹.
۵. توحید شیخ صدوق, ص ۴۲۸ ; احتجاج ۲ / ۴۱۶.
۶. فرائد السمطین ۲ / ۱۷ ; شواهد التنزیل ۲ / ۲۸۸.
منبع : سایت پیامبر اعظم