پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بازگشت


بازگشت
● کارگردان: آندری زیا گینستوف. فیلم‌نامه: ولادیمیر موی‌سینکو، الکساندر نووتوتسکی. بازیگران: ولادیمیر گارین، ایوان دوبرونراوف، کنستانتین لاوروننکو، ناتالیا ودوونیا. مدت: ۱۰۰ دقیقه.
این فیلم که اولین فیلم‌ کارگردان آن است، یکی از شناخته‌شده‌ترین فیلم‌های روسی سال‌ها اخیر است که در جشنواره‌های کن و ونیز هم مورد استقبال واقع شده. داستان ساده است: دو پسر، آندری (گارین) و ایوان (دوبرونراوف) توسط مادرشان بزرگ شده‌اند و پدرشان را فقط با عکسی خانوادگی دیده‌اند که قبل از رفتن‌‌اش، حدود یک دههٔ قبل، گرفته شده است. او از دوردست‌ها بازمی‌گردد و با اصرار مادر، آنها را به سفری ـ ظاهراً برای ماهیگیری ـ می‌برد. ولی این سفر، چرخش‌های غیرمنتظرە‌ای پیدا می‌کند و فضای متشنجی بین پدر و پسرها به‌وجود می‌آید. پسرها ـ دوبرونراوف و گارین ـ عالی هستند، کاملاً قابل باور و درگیرکننده. اما پدر (لاوروننکو)، مشکل آفرین است.
اشاره‌هائی ضمنی به اینکه او در این مدت کجا بوده و چرا آنها را ترک کرده، وجود دارد و دلایلی هم برای چرخش‌ها و تغییر مسیرهای سفر ماهیگیری، ارائه می‌شود. این‌ها همه به‌عنوان ترفندهای داستان‌گوئی پذیرفتنی است، آنچه توجیه‌ناپذیر باقی می‌ماند، رفتار پدر یا پسرهاست. آیا او می‌خواهد آنها را بیازماید؟ آیا از آنها رنجیده است؟ آیا از آنها متنفر است یا آنها را دوست دارد؟ دربارهٔ هیچ‌کدام از این احتمالات، چیزی گفته نمی‌شود. بنابراین باید به لاوروننکو چشم امید داشته باشیم، ولی او هم کلیدی برای حل این معما به ما نمی‌دهد. کارگردان، در گفتگوئی به پس‌زمینهٔ اساطیری قصه‌اش اشاره‌هائی داشته ولی باز هم بدون توضیح و تفسیر بیشتر، و در واقع ترجیح داده نتیجه‌گیری را به‌عهدهٔ تماشاگر بگذارد. این بازی خطرناکی است، چون در عین حال که فیلم، بدون تردید زیباست و دو بازیگر قوی هم دارد، فقدان انگیزه‌های عاطفی و منطقی در رفتار پدر، تماشاگر را ارضا نشده و سردرگم رها می‌کند.
در هر صورت باید گفت معانی اساطیری هم، جای یک قصهٔ خوب را نمی‌گیرد. در واقع، این فیلم خیلی خوبی است که به خاطر ناتوانی در بیان عواطف واقعی شخصیت اصلی، فقط پوسته‌ای تهی از داستان آن باقی مانده است.
منبع : مجله دنیای تصویر