دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
غم نان و آینده ای پر ابهام
تا به حال به این فکر کردید که چرا همیشه هشت تون گرو نه تونه؟ چرا هر چه چقدر این در و آن در می زنید، هر چه قدر دو دو تا چهار تا می کنید، پول کرایه خونتون کم می آد! چرا با وجود اینکه تمام مسیرهای زندگی تون را با بلیط های ۲۵ تومنی واحد سیر می کنید باز هم پشیزی برای پس انداز کردن نمی مونه؟
چقدر به خودتون بگید هی پسر به خدا توکل کن، خدا خودش چاره سازه، خدا ارحم الراحمینه! بالاخره یک روزی درست می شه! چقدر از معنویت خودتون برای وضعیت معیشتتون هزینه کنید؟ اصلا خداوکیلی تا حالا شده به همراه خانواده تو یک رستوران شیک، بدون اینکه دست و پاتون بلرزه بشینیدو لقمه ها مثل بقیه از ما بهترون از گلوتون پایین بره؟
من مطمئنم اگه خدایی نکرده یکی از ما چنین ناپرهیزی کرده باشه، آنقدر تو فکر این بوده که چقدر باید بپردازه، که پاک یادش رفته چی می خورده یا برای چی آنجا بوده؟
وقتی آدم مجبوره مسیرهای طولانی را شلنگ انداز طی کنه; به صاحبای ماشین های با کلاسی بر می خوره که با کلی دک و پز از اینکه یک لحظه جلوی تاخت و تازشون را گرفتی، بهت زده بهت خیره می شوند که مگه هیچ یک از افراد قبیله شما شهروند نیستند! مگه چراغ را نمی بینی ؟ مگه.... یکی پیدا نمی شه بگه: با ماشین تک سرنشین هوا را که آلوده می کنی هیچی; ما را هم داخل آدم حساب نمی کنی، آنهم هیچی; دیگه چرا چپ چپ نگاه می کنی؟
تازه آن موقع که داری با خودت کنار می آیی که ای بابا سخت نگیر! قراره ما همه با هم یک مملکت را آباد کنیم! چشمت می افته به یک مجتمع بسیار شیک، که از قضا یک خانم کوچولوی خیلی ناناز تیتیش مامانی به همراه مادرش در حال خارج شدن از آنه; نا خودآگاه از نوک پا تا فرق سرش را ورانداز می کنی، هیچی کم نداره، درست مثل پریهای تو ی رویاها....
بدون اینکه حتی توجهی به شما بکنه میگه: مامان مامان! گربه سفیده تپله را می بینی! چقدر ماهه! حتما چیزی نخورده، می شه یک چیزی مهمونش کنیم؟ مامان دختر که از شوق بچه به ذوق آمده در حالی که دزدگیر ماشین آخرین سیستمشو می زنه می گه: آره عزیزم چرا نمی شه؟
باز دوباره توان پاهات سست میشه، کی در این میان مقصره؟ من و امثال من که هیچ گاه پولشون جمع نمی شه یا پولدارهایی که روز به روز پولشون بیشتر میشه یا هیچ کدوم از ما! یک نگاه من به دختری که با دستش گربه تپل سفید را نوازش می کنه و فکرم پیش هزارون دختر و پسری که در این مرز و بوم غم نان دارند و فقط و فقط برای آینده ای بهتر و البته مبهم و پر از اما و اگر تلاش می کنند.
نویسنده : مهدی خسروشاهی
منبع : روزنامه مردمسالاری
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
خلیج فارس ایران مجلس شورای اسلامی آمریکا مجلس دولت شورای نگهبان حجاب بودجه دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران مجلس یازدهم
شهرداری تهران هواشناسی تهران فضای مجازی قتل شهرداری شورای شهر پلیس شورای شهر تهران سیل وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
ایران خودرو قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار بازار خودرو مالیات بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن تورم
تلویزیون سریال رسانه تئاتر سینمای ایران موسیقی فیلم بازیگر رسانه ملی سینما کتاب قرآن کریم
دانشگاه تهران شورای عالی انقلاب فرهنگی سازمان سنجش انتخاب رشته باتری
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه اوکراین نوار غزه ترکیه عراق طوفان الاقصی
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی تراکتور لیگ برتر جام حذفی آلومینیوم اراک باشگاه پرسپولیس
اپل همراه اول امارات ایلان ماسک گوگل تبلیغات ایرانسل آیفون فناوری سامسونگ ناسا
مواد غذایی سازمان غذا و دارو خواب دیابت سلامت روان بارداری مالاریا دندانپزشکی