شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا


کوارتت


کوارتت
كوارتت فرمی از موسیقی مجلسی به شمار می‌آید.كمپوزسیون یا ساختاری موزیكال برای چهار ساز یا پنج آواز، زیرا هر خواننده یا ساز بخشی جداگانه دارند.
● كوارتت ادوات‌سازی كوارتتی است برای سازها.
تركیبات متعددی در كوارتت وجود دارند كه آشناترین آنها كوارتت سازهای زهی است كه چهار ساز زهی را در بر می‌گیرد. نخستین و دومین ساز، ویولن، ویولا، پیانو و ویولنسل و كوارتت سازهای بادی كه بستگی به نوع سازهای بادی پیدا می‌كند.در كوارتت سازهای زهی، پیوسته تقریبا‌ً از ویولن، ویولا و ویولنسل نقش دارند. كوارتت سازهای بادی (غالباً فلوت، اوبوا، كلارینت و باسون) و كوارتت سازهای برنجین (یا دو ترومپت، بوق، ترومبون و یا تركیباتی دیگر) و كوارتت تركیبی (سازهای برنجین و بادی چون فلوت، كلارینت، بوق كلارینت، بوق و باسون) كوارتت پیانو از زمان موتسارت (توسط موتسارت كه آهنگسازان كمتر به آنها توجه داشتند) رواج یافت.
كوارتت آوازی (وكال) كمپوزسیوبرنی برای چهار خواننده كه هر كدام اجرای بخش جداگانه‌ای از سوی موسیقی را بر عهده می‌گیرد. مهم‌ترین این نوع كوارتت، كوارتتی است برای خواننده سوپرانو، آلتو، تنور و باس ساخته شد.با این همه كوارتتی نیز برای نخستین و دومین سوپرانو با نخستین و دومین آلتو و كوارتتی برای نخستین و دومین تنور با باریتون و باس ساخته شد.كوارتت آوازی احتمالاً ابتدایی‌ترین شكل چهار بخشی موسیقی كه قدرت آن به سال ۱۴۰۰ باز می‌گردد. كوارتت آنسامبل برای چهار ساز و یا چهار آواز. كوارتت سازهای زهی یا كمپوزسیونی برای چهار ساز زهی كه در آن هر ساز بخش خود را اجرا می‌كند.
كوارتت سازهای زهی سنتی، بخشهایی را برای اجرای ویولن اول، ویولون دوم، ویولا و ویولنسل معین می‌كند.كه از رایج‌ترین شكل موسیقی به شمار می‌آید، كه رپرتواری از هزاران كمپوزسیون به دست می‌دهند.اگر چه برای سازهای زهی از قرن ۱۶ و ۱۷ تصنیف شدند، تاریخ كوارتت زهی با آثاری از هایدن در ۱۷۵۰ آغاز گشت.
این قطعات هنوز به طور وسیعی به سبك یك دیور تیمنتو (واسطه آزاد) (قطعه سازی كه از نیمه دوم قرن ۱۸ به كار برده شد كه حالت و صورت یك سوییت یا یك سمفونی را جفت و جور می‌كند و در حقیقت رابطی است میان بخشهای گوناگون و اجزاء یك قطعه بزرگ. دیور تیمنتو هم برای سازهای زهی و هم برای سازهای زهی و یا برای هر دو توأمان. دیور تیمنتو غالباً برای سازهای زهی وجود دارد و هم برای سازهای بادی.)در ۱۷۶۰ هایدن چهار موومان در كوارتت بگنجاند و سبك كوارتت سازهای كلاسیك سازهای زهی كوارتت را با سازهای زهی كلاسیك با ا‌ُپوس تمایز كند.
در میان بهترین انواع آنها می‌توان از كوارتت امپراتور در دو كوارتت تیغ (Rezor‌) شش كوارتت آفتاب كوارتت، كوارتت سواره‌نظام در دو مینور، كوارتت شكار ) در سی بمل ماژور، كوارتت چكاوك نام برد.
موتسارت بیش از ۱۲ كوارتت تصنیف كرد كه برخی از آنها عنوان شكار، سه كوارتت پروسی‌، كوارتت در دو ماژور و شش كوارتت هایدن را به خود گرفتند.بوچرینی ایتالیایی آهنگسازی بود كه بیشترین كوارتتها را (در حدود ۱۰۰ كوارتت) تصنیف كرد كه با كوارتتهای هایدن و موتسارت بیشترین آنها در كیفیت حد وسط را داشتند. بتهوون ۱۶ كوارتت تصنیف كرد كه از لحاظ فرم و كیفیت یكتا و منحصر به فرد بودند. به ویژه كوارتتهایی كه در دو سال اواخر عمرش نوشت.(۱۸۲۷ـ۱۸۲۵) كه فرمی ورای سونات كلاسیك (با چهار ساز) داشتند.
در میان این كوارتتها، كوارتت فوگ بزرگ ا‍‌‍ُ‌ُپوس۱۳۳ كه در واقع موومان فینال یك كوارتت اولیه به شمار می‌آمد، اما به خاطر پیچیدگی از دیگر كوارتتهایش متمایز می‌گشت.در این كوارتت بتهوون از آوردن جشنها در آن خودداری ‌كرد. فقط یك اورتور و فوگ در آنها گنجانید.در اواخر قرن ۱۹ كوارتت سازهای زهی تاریخی متغی‍ّر داشت. شوبرت چند كوارتت تصنیف كرد كه ۱۴كوارتت زیبا تصنیف كورتت كوارتت ارگ و دوشیزه معروف است.
شومان ومندلسون، كروبینی، سزار فرانك، اسمتاناو دورژاك همگی به تصنیف كوارتت همت گذاشتند. اما سه‌كوارتت برامس كه ساخته رفیع پیشین را به خود گرفت.دو‌بوسی و راول هر كدام یك كوارتت تصنیف كردند.
آهنگسازان قرن بیستم با شوق و حرارت بیشتر به تصنیف كوارتت پرداختند. شاید بتوان گفت كه در نیمه اول قرن بیستم شش كوارتت از بارتوك كه بین سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۹ بارتوك تصنیف كرد كه شهرت بیشتری پیدا كردند.شونبرگ، برگ، وبرن همگی به نوشتن كوارتتهای سازی زهی تمایل داشتند. آهنگسازان نئوكلاسیك فرم استراوینسكی را در نوشتن كوارتت برگزیدند.
گلارونف، چارلز آیوز، سیبلیوس، ادگار یا ناجك، شوست كویچ، الیوت، و كارتر مندریسكی نیز دست به نوشتن كوارتت پرداختند.
● كوارتت شماره سه پل هیندمیت آهنگساز آلمانیpaul hindemith
این كوارتت برای سازهای زهی به خاطر كوتاهی و فشردگی و ایجاز و اختصار مورد توجه قرار گرفته است. موسیقی هندمیت به گونه آتونال و غالباً با ریتمهای بی‌قاعده تصنیف شده است. موسیقی او اوپوس ۲۲ (۱۹۲۲) چهار موومان دارد كه نخستین موومان آن با یك فوگا اتونال (به فرم فوگ) به موومان دوم كه یك اسكوتسوی برجسته و عصبی و تند سر می‌كشد. در موومان سوم اشارتی از آرامش و ملایمت ملموس است. موومان چهارم یك موومان فانتزی‌وار می‌یابیم كه نمونه‌هایی از كنترپوان هوشمندانه هندمیت را دربرمی‌گیرد، فینال این كوارتت یك روند و Ronde (تكرار متناوب تم اصلی) است.
● كوارتت گابریل فوره G.faure آهنگساز فرانسوی
كوارتت گابریل فوره اوپوس ۱۲۱ در ر ماژور. این كوارتت یكی از درباره كوارتت فوره گریس هاروی موسیقی‌شناس می‌نویسد: «شاید هیچ اثری چون این كوارتت در آغاز كه حالتی ژرف و فكورانه و پولیفونی زیبا و بخش فوگال آرام دارد، ما را به یاد كوارتتهای بعدی بتهوون می‌اندازد‌ـ اسكتوتسوی آن شاد و نشاط‌آور است و به رغم زیبایی تم اصلی لارگه‌توی آن اندكی افت پیدا می‌كند و مكثهای زیادی ارائه می‌دارد. فینال این كوارتت با جلوه و خودنمایی و جلوه‌ای به روش بتهوون در سنفنی نهم او آغاز می‌شود. این كوارتت در كل اثری هوشمندانه است كه شاید نوای آن از دیگر انواع آن زیباتر به نظر می‌آید.
● كوارتت بورودین A. Borodine آهنگساز روسی
بورودین كه خودش را وقف تصنیف موسیقی مجلسی كرده بود، آثار سمبولیك و در ا‌ُپرا شهرت دارد، شفافیتی كه به چهار ساز زهی و سبك لیریك و زیبای خود در كوارتت ر ماژور ملودی گسترش‌یافته‌ای عرضه كرد.این كوارتت چهار موومان دارد:
۱)‌ الگرومودراتو
۲) اسكرستو (كه در خود نشانه‌ای از تم رقصهای پولونز دارد.)
۳) نوكتون نوتورنو (آهنگ شب با فرمی آزاد و حالتی عاشقانه و خیال‌انگیز برای پیانو) كه احتمالاً اوج كوارتت به حساب می‌آید.
۴) آندانته ویواس (زنده و جاندار است).
● كوارتت روی هریس Roy Harris آهنگساز امریكایی
هریس این كوارتت را در ۱۹۳۸ تصنیف كرد كه به معنای كه تا اندازه‌ای چهار پرلود و فوگهایی را دربرمی‌گیرد.
این كوارتت همانند بسیاری از آثار هریس سنتزی از گذشته و حال است. فرم پرلودها و فوگها گذشته را القا می‌كند و پرلودها به خاطر زیركی هریس كه از تمهیدات كنترپوان سود می‌‌جوید قابل ملاحظه‌اند. فوگها طرحهایی به گونه طرحهای باخ دارند كه از لحاظ رشد و نمو تماتیك تندند. خود تمها در گامها مودال‌اند و حال و هوایی تقریباً ابتدایی دارند با این همه، كوارتت هریس اثری از موسیقی ابتدایی و یا قرون وسطایی بر جای نمی‌گذارد. اگرچه كالبد آن به گذشته تعلق دارد، نوای آن ورای زمان حال است و شنونده از این تناقض آگاه نمی‌شود.
● كوارتت كلود دبوسی claude debussy آهنگساز فرانسوی
نخستین كمپوزسیونهای دبوسی كه او را به عنوان نابغه‌ای شناساند، كوارتت ساز زهی او كوارتت در سل مینور اوپوس ۱۰ بود كه در ۱۸۹۳ آن را تصنیف كرد.
در یك پاساژ درخشان پل دوكا آهنگساز فرانسوی درباره آن نوشت: «كوارتت دبوسی شیوه درخشانش نشاط‌آور است. همه چیز در این اثر واضح و به دقت به تصویر درآمده است، اما به فرمی فوق‌العاده و آزاد، جوهر ملودیك آن فشرده است. اما از كیفیتی غنی برخوردار است. بافتهای هارمونیك آن با كیفیتی عمیق و شاعرانه اشباع می‌شود. اگرچه جسورانه است، اما هرگز به خشونت نمی‌گراید.
دبوسی از آكوردهای غنی پی در پی این اثر احساس شادمانی می‌كند. اكوردهایی كه ناموزون می‌نماید: خام و ناپخته نیست و در عین پیچیدگی بسیار هماهنگ به گوش شنونده می‌رسند و همانند یك قالی عجیب و گلگون رنگی ناجور ندارند. این كوارتت چهار موومان دارد: نخستین موومان آن (جاندار و بسیار قاطع) است، نیرومند و موكد ارائه می‌شود و با تم دومی دلپذیر كه با آن مغایر است حضور پیدا می‌كند.
موومان دوم (بسیار سرزنده، بانشاط، پرشور و كاملاً ریتمیك) با ضربی تندتر ویولا ارائه می‌شود.
دبوسی در آندانتینو بیان مالیخولیایی و آرامی را با خاموشی سازهای زهی عرضه می‌دارد، و با آنكه موومان چهارم (بسیار معتدل) است، زورمند می‌نماید.
● كوارتت موریس راول M.Ravel آهنگساز فرانسوی
كوارتت درنا چهار موومان دارد كه همگی از ملودیهای زیبا و ویژه‌ای برخوردارند. سه موومان اول این كوارتت با لطافت و ظرافت عرضه می‌شوند و در بخش آخر آنها پاساژی بزرگ، زورمند و هیجان‌آور گنجانده شده است.
گابریل فوره كه این كوارتت به او اهدا شده است، بر این اعتقاد است كه تمامی اثر كاملاً عاری از عوامل بالقوه چنین اثری است، و موومان آخر بسیار مختصر و گسیخته است.
● كوارتت سرگئی پروكوفیف s.prokofievآهنگساز روسی
پروكوفیف دو كوارتت برای سازهای زهی تصنیف كرد. نخستین كوارتت اوپوس ۵۰ (۱۹۳۰) حالتی تفكرآمیز و آرامشی متداوم دارد.پروكوفیف كوارتت دوم در فا ماژور اوپوس ۹۲ را دوازده سال بعد تصنیف كرد كه ایده‌های ملودیك آن را با الهام از موسیقی فولكلوریك كاباردینو ـ بالكارا در شرق قفقاز كه در ۱۹۴۲ به این دیار سفر كرده بود، نوشته است.ملودیهای فولكلوریك قفقاز در آهنگی ساده عرضه می‌شوند. در موومان دوم آوازی عاشقانه همراه می‌شود و با رقص فولكلوریك ریتمیك پایان می‌گیرد.
● كوارتت پیرتر ایلچ چایكوفسكی p.i.tehaikovskyآهنگساز روس
معلوم نیست اگر این كوارتت اولیه چایكوفسكی به خاطر موومان معروف دوم آن آندانته كانت بیل (بخش آهسته) نبود، تأثیری از خود باقی می‌گذاشت یا نه.
موسیقی این اثر انتزاعی است، بی‌آنكه نشانه‌هایی از پختگی و شایستگی چایكوفسكی در آن وجود داشته باشد. اما موومان دوم آن از یك ملودی تألم‌آور برخوردار است كه نمی‌توان آن را به فراموشی سپرد و فقط به خاطر همین موومان است كه این كوارتت برای اجرا شایستگی پیدا می‌كند. بسیار بدیهی است كه تم این موومان در اصل از چایكوفسكی نیست. بدین معنا كه او به یك افرازمند یا صنعتگر برمی‌خورد كه ضمن كار سوت می‌زده است و آن‌قدر تحت آن قرار می‌گیرد كه بی‌درنگ نوای این سوت را روی كاغذ می‌آورد و بر آن می‌شود تا این نوا را اساس موومان آرام كوارتت خود قرار دهد.سایر موومانهای این كوارتت عبارتند از:مودراتو ا ‌ِسمپلیس (ساده و بی‌پیرایه) است كه یا شادمانی را با حس ترحم نسبت به خود به گونه اسكرتسویی نیرومند سنكوپ‌گونه یا كوتوتاه و یك فینال كاملاًَ روسی در حالت و اتمسفری بدین‌گونه درمی‌آمیزد.می‌گویند وقتی تولستوی موومان دوم یا بخش آهسته این كوارتت را شنید اشك از چشمانش سرازیر شد.
● كوارتت فلیكس مندلسونf.mendelsson آهنگساز آلمان
مندلسون این كوارتت در سی ‌بمل ماژور را وقتی كه فقط بیست سال داشت، تصنیف كرده تا اندازه‌ای یك آداجیوی زهی به نمونه كوارتت هارپ بتهوون آغاز می‌شود و پس از هفت میزان الگرو نون تاردانته سربرمی‌كشد كه دو تم عالی از خود بروز می‌دهد: تم اول گویا و پرمعنا و با لحنی پرشور و پ‍ُرتب و تاب و تم دوم ظریفانه و صلح‌آمیز عرضه می‌شوند.
موومان دوم كازونتا یكی از مشهورترین ملودی سرزنده و شوخ موسیقی مجلسی مندلسون است كه جذابیت آن با ستاكاتی (ن‍ُتهای ناپیوسته و مقطع) و پیزیكاتی و زخمه انگشت بر سیم سازهای زهی بدون دخالت انگشت) متمایز می‌گردد.موومان سوم آندانته اسپرسیو (بلیغ و رسا) كاملاً لیریك و تغز‌ّ‌لی است. (چون آغاز كوارتت) با ن‍ُتهای هارمونیك اورتون مذهبی عرضه می‌شود. درواقع تعالی موومان تواضعانه است كه در لحظاتی چند عمیقاً تأثیر‌انگیز می‌شود.بعد فینال این كوارتت مولتوآ لگرو۱ ویواس فرا می‌رسد تا آرامش و وقار كوارتت را شادمانه آزاد كند.
● كوارتت سوشتاكویچd.shostakovitch آهنگساز روس
شوستا كویچ نخستین كوارتت سازهای زهی خود را در ۱۹۳۶ تصنیف كرد. هفت سال بعد كوارتت دوم خود اپوس ۶۹ را نوشت و در ۹ نوامبر سال ۱۹۴۴ در اتحاد جماهیر شوروی به اجرا درآورد.
این كوارتت یكی از زیباترین آثار مجلسی این آهنگساز به شمار آمده است. چهار موومان این كوارتت اورتور رسیتاتیف گفت‌وگویی با آواز رومانس و والس و وارسیونهایی را دربرمی‌گیرد.
موومان اول كیفیتی عجیب و غریب و مرموز دارد كه آهنگساز قصد داشته است از كادنسها انتهای یك قطعه موسیقی آرامش‌دهنده فرعی یا Plagal استفاده كند.
رسیتات، رومانس قطعاتی درون‌گرا به شمار می‌آیند. والس این كوارتت به سبك چاكوفسكی است كه دستخوش یك رشته از واریاسیونهای اصیل ساده و بی‌آرایش می‌گردد.● كوارتت دورژاك آهنگساز روس A.Dvork
وقتی دورژاك از امریكا دیداری به عمل آورد نه تنها در تصنیف سنفنی «دنیای جدید» خود از این سرزمین الهام گرفت، بلكه در نوشتن موسیقی مجلسی از جمله شوری از خود نشان داد.
وقتی دورژاك در اسپیلویل امریكا بود سه سرخ‌پوست به ملاقات او آمدند و موسیقی معروف خود را برای او اجرا كردند.
دورژاك كه تمایل به موسیقی فولكلوریك داشت، مجذوب ملودیهای عجیب و مرموز و ریتم زورمند موسیقی آنها شد و تصمیم گرفت این سبك و شیوه را در موسیقی خود در كار گیرد.
دورژاك در موومان اول كوارتت كه آغاز درون‌مایه موسیقی سرخ‌پوستی را به نمایش گذاشت و روح آزاد غرب بزرگ را نمایان كرد.موومان دوم با تمی كه خصیصه‌ای سرخ‌پوستی داشت آغاز شد.
● كوارتت اسمتانا B.Smetana آهنگساز چك
اسمتانا این كوارتت كوارتت در می مینور یا (از زندگی من) را در ۱۸۷۶ یعنی دو سال پس از آنكه از كری‌ِ رو به افزایش خود آگاه شد، تصنیف كرد.
این فاجعه حالتی از نفوذ یك (واپس‌نگری، بازنگری) را در او پدید آورد كه كاملاً اتوبیوگرافی را به آدمی تلقین می‌كرد.آهنگساز خود می‌گوید: «این كوارتت به عبارتی كیفیتی شخصی دارد كه مرا عمیقاً آزار می‌دهد.»این كوارتت چهار موومان دارد: در موومان اول به‌رغم عشق اولیه من به هنر و موسیقی بومی فولكلوریك تمایلات رومانتیك و آرزوهای ارضا نشده‌ام و در عین حال بدبختی آینده‌ام را باز می‌گوید. (این بدبختی دال بر انقلاب ۱۸۴۸ است كه اسمتانا ناگزیر به سوئد می‌گریزد.)
موومان دوم نوای یك رقص پولكا است كه آهنگساز می‌گوید: «این رقص مرا به یاد ایام جوانی كه موسیقی رقص تصنیف می‌كردم می‌افكند.»
مومان سوم، یك بخش زیبا و آرام است كه اسمتانا درباره آن می‌گوید: «این بخش مرا به یاد نخستین عشقم به دختری كه بعداً برایم همسری وفادار شد، می‌اندازد.»و درباره فینال این كوارتت می‌گوید: «شادمانی من در كشف این واقعیت است كه چگونه عناصر ملی بوهمی را در موسیقی بیان كنم كه تا آغاز كری من ادامه پیدا كرد.»
● كوارتت سیبلیوسSibeliusآهنگساز فنلاندی
سیبلیوس كوارتت اوپوس ۵۶ نواهای صمیمی و شخصی ‌را در دوره افسردگی و پریشانی تصنیف كرده است.سیبلیوس در ۱۹۰۸ از یك غده در كلیهٔ خود در جلوی خود رنج می‌برد كه ترسید مبادا به سرطان مبتلا شده است.در برلین چند متخصص در این زمینه او را سیزده بار مورد عمل جراحی قرار دهند و غده را برداشته‌اند.سیبلیوس همان‌طور كه از بحران در گذر نماند این كوارتت را تصنیف كرد.
دقیقاً می‌توان گفت كه چرا سیبلیوس این كوارتت را نوای صمیمی یا شخصی را نامیده است.
سیسل گری برایش با‌ور است كه علت آن در موومان آهسته آن نهفته است كه یكی از شخصی و خصوصی‌ترین و یا صمیمی‌ترین این آثار اوست كه آهنگساز در جست‌وجوی روح خود برآمده است.
در این كوارتت كه روح هنری وسیله شكار اوست، این كوارتت چهار موومان دارد:در آندانته ـ‌ الگرو و مولتومو دراتوی آن هشت میزان گنجانده شده است كه موسیقی سری و فراگیری را ارائه می‌دهند.یك ویواس Vivace (نوای پرشور و سرزنده كه مواد تماتیك آن به موومان اول آدا جیودی مولتو شباهت دارد و یك الگرو نوای برجسته و یك الگروی هیجانی به كوارتت پایان می‌دهد.
● كوارتت شومان در لا ماژور
شومان در ۱۸۴۲ به نوشتن كوارتت سازهای زهی همت گماشت. از این رو به مطالعه كوارتتهای هایدن و موتسارت پرداخت و آثاری چون لا مینور فا ماژور و لا ماژور تصنیف كرد.
این هر سه كوارتت برای نخستین‌بار در خانه فردیناند دیوید ویولن‌نواز معروف به اجرا درآمدند.
هاپتمان در این باره نوشت: «نخستین كوارتت شومان بسیار مرا خسته كرد». درواقع مرا درباره استعداد او به شگفت آورد. در این اثر محتوا و فرمی غیر عادی دارد. زیركانه تصنیف شده است.
اگرچه شومان درباره كوارتتهای خود اندیشه‌ای والا داشت، اما نمی‌توان آنها را آثاری بزرگ پنداشت.
با این همه، لحظاتی غنی و زیبا با افكاری ماهرانه و احساسی عمیق در آنها وجود دارد.
كوارتت لا ماژور كه شومان آن را ظرف چند روز تصنیف كرد، از روش تكنیكی و منحصر‌به‌فرد سود جسته است. تمهیدی مشخص در استفاده از فواصل در هر چهار موومان این اثر ملموس است.
بر موومان اول استفاده از پنجمین و چهارمین (فواصلی ملودیك یك یا هارمونیك در گام ماژور یا مینور) وجود دارد. فاصله چهارم در دو موومان دوم برجسته است. در‌حالی‌كه فاصله هفتم به سود موومان سوم ظاهر می‌شود.در فینال، تم اصلی (حالتی شامل پاساژهایی است كه با فاصله ششم سقوط می‌كند و قطع می‌گردد).
● كوارتت در ر مینور یا كوارتت مرگ و دختر
در این كوارتت چون شوبرت از آوازی به نام مرگ و دختر سود می‌جوید او را دستخوش یك رشته از موومانها كرده است. به علاوه اتمسفر این آواز درباره مرگ كه بر سرتاسر كوارتت غالب است و تقریباً حالت مراسم تدفین به آن می‌دهد. گوبت Gobbett درباره تم آغازین موومان اول ـ كه مبارزه‌ای جسورانه است‌ ـ می‌گوید: «این موومان كشمكشی است با مرگ و تقریباً كیفیتی تب‌آلوده در موومان سوم (الگرو مولتو Allegro Molto‌ و پرستویی ( Presto‌موومانهای فینال آن احساس می‌شود).شوبرت در آواز ‌(نگارهٔ راز) قصیده‌ای از گوته كه كشمكش با مرگ را به ؟ القا می‌كند، الهام گرفته است. هایدن درون‌مایه‌ای آرام در دو موومان نخستین خود دارد.
كوارتت در سل ماژور اوپوس ۶۴ شماره ۴ هایدن شادمانی و نشاط در تمامی آن ملموس و غالب است. موومانهای آهسته و موومانهای اسكرتسو در این كوارتت در كنار هم جای می‌گیرند و موومان دوم یك رقص روستایی اتریشی یا لندر Lander ارائه می‌شود و در موومان سوم آوازی شادی‌بخش در سه قسمت خودنمایی می‌كند.
كوارتت در ر ماژور اوپوس ۶۴ شماره ۵ هایدن به نام كوارتت چكاوك (Lark) خوانده شده است، چرا كه نهاد نخستین موومان ‌آن خوشدلانه و پ‍ُرشور است.كوارتت در ر مینور اوپوس ۷۶ شماره ۲ یكی از هماهنگ‌ترین و یك‌پارچه‌ترین كوارتتهای هایدن به شمار آمده است. تمام موومانهای آن در كلیدی یكسان به اجرا درمی‌آیند و همگی نسبت به هم حالتی روحانی دارند. گاه این كوارتت را كوارتت كه از كوین‌تن Quinten می‌خوانند، چون تم موومان اول آن Fifth (یا خمس) است (فاصله‌ای در ملودی یا هارمونی، پنج مرحله در گام ماژور یا مینور)در این كوارتت تم دومی وجود ندارد. موومان آهسته آندانته ا‌ِ پیو توستو (الگروه تو (Andante e Piu tasto allertto یكی از زیباترین موومانهای هایدن است. موومان مینوئد آن را به خاطر نهاد وهم‌آورش مینوئه جادوگران خوانده‌اند.
كوارتت در دو ماژور اوپوس ۷۶ شماره ۳ به نام كوارتت امپراتور Emperor خوانده شده است، چرا كه هایدن سرود ملی اتریش را كه در ۱۷۷۷ تصنیف كرده بود، بنا به درخواست امپراتور در آن گنجانده بود.این ملودی در موومان دوم پوكو آداجیو كانتابیل Poco Adagio Cantabile ظاهر می‌شود و یك رشته واریاسیونهای ساده آرایش و تزیین به خود می‌گیرد. موومان اول نهاد تلفیقی فوق‌العاده‌ای دارد.كوارتت در ر ماژور اوپوس ۷۶ شماره ۵ هایدن را گاه كوارتت لارگو (Largo) می‌نامند چون موومان آهسته آن یكی از زیباترین و‌ آسمانی‌ترین نغمات در كوارتت به شمار آمده است. تنها موومان این كوارتت، فینال آن به فرم سونات است.
● كوارتت شوبرت
اف بوناویا Bonavia نوشت كوارتت در دستهای شوبرت مدیوم یا واسطه قابل انعطاف برای ایده‌های یك نهاد ملودیك (همچون نخستین موومان لا مینور و یا ایده‌های شدید دراماتیك (همانند آغاز كوارتت سل مینور) شكل می‌گیرد. شاید بایستی این پیوستگی شاد میان مدیوم و ایده را در نهاد لیریك یك موسیقی به حساب آوریم... شوبرت در كوارتتهای خود اساساً از آواز بهره می‌گیرد. تمهای او در بیشتر بخشهای كوارتت به گونه آواز نام گرفته‌اند.
تصویر كلی بیشتر تغزلی است تا تراژیك و یا پژوایی. موسیقی آن به گونه‌ای تصنیف شده است كه به اندازه كافی دور از احساسات عمیق باشد.این كوارتت از آرامش ذهن و قلب خبر می‌دهد، مضافاً آنكه نوای آن با صدای طبیعت هماهنگی دارد... درواقع كوارتت در لا مینور اوپوس ۲۹.اغراق نخواهد بود كه بگوییم در قلمرو موسیقی مجلسی هیچ نوایی زیباتر از دو موومان نخستین این كوارتت وجود ندارد.
درباره این كوارتت كه در ۱۸۲۴ تصنیف شده است منكن Menken یك بار نوشت موونهای آهسته این كوارتت نشانه و دلیل متقاعد‌كننده‌ای است بر وجود خداوند. زیبایی این كوارتت به نظر می‌آید آیا شیوایی دنیایی آن نیز از منبع الهی و آسمانی سرچشمه می‌گیرد.سمرئل لاسیار S.Laciar كوارتت لا مینور را این‌طور تفسیر می‌كند:
«بسط بخش موومان این كوارتت تا اندازه‌ای به خاطر موضوع اصلی ملودی سر می‌كشد كه شوبرت ظاهراً به آن علاقه‌مند بود.»كوارتت سی‌ بمل مینور در موسیقی روزامونده Rosamunde و در كوارتت شماره اوپوس ۱۴۲ برای پیانو نیز درخششی ویژه دارد. مینوئه نیز در این كوارتت بیشتر از دو كوارتت دیگر درون‌مایه خود شوبرت را دارد كه یكی از شاعرانه‌ترین و شخصی‌ترین قطعاتی است كه تا به حال تصنیف شده است. فینال این كوارتت در سه موومان كوارتت دیگر استادانه عرضه می‌گردد.
● كوارتتهای هایدن
بنا به تشویق فورنبرگ Fürenberg موسیقیدان آماتور، هایدن در ۱۷۵۰ نخستین كوارتت سازهای زهی خود را تصنیف كرد. فرم این كوارتت آن‌چنان او را شیفته و فریفته كرد كه در چند ماه بعد كوارتز پس از كوارتتی دیگر پدید آورد.برخی بر این باورند كه كوارتت سازهای زهی با گریگور الگری G. Allegri‌ آهنگساز ایتالیایی (۱۶۵۲ ـ ۱۵۸۲) زاده شده است. اما این كورلی Corelli‌ آهنگساز ایتالیایی (۱۷۱۳ ـ‌ ۱۶۵۳) بود كه برای نخستین‌بار به سبكی در موسیقی مجلسی سوناتهای اركستری خود تمیز داد.
كورلی به موسیقیدانان آن زمان گفت كه چگونه تلفیق موثر كوچكی میان سازهای زهی پدید آورند. با بوچینی و دیترز دورف و دیتر سدورف آهنگساز اتریشی فرم كوارتت به زودی گسترش یافت و آماده گشت تا با دست استادی چون هایدن متبلور و شكل گرفت.
هشتاد و سه كوارتت اولیه هایدن آشكارا از آثار بوچرنی شكل گرفت. چهار ساز زهی بودند كه معمولاً پنج موومان دارند. دو موومان آنها مینوئه Minuetاند كه هر موومان بافت و تار و پودی گذرا دارد.هایدن تقریباً ۴۰ كوارتت تصنیف كرد كه ۴ موومان داشتند و ساختار و ایده‌های او را ارائه دادند.هایدن با ۶ كوارتت در گروه اوپوس ۲۰ (۱۷۷۲) راه خود را در این راستا تغییر داد.گوبت Gobbett نوشت هر ۶ كوارتت اوپوس ۲۰ از جهت تاریخ و زیباشناسی قابل توجه‌اند و اگرچه هنوز هایدن برای دسترسی به این نوع موسیقی می‌بایستی راه درازی را طی كند، اما تصنیف در موسیقی اركستری كوارتت هنوز كسی را نشناخته بود. و بعد فرانس بلینگر Franz Bellinger موسیقی‌شناس گفت: «هایدن اشكال و طرحهای كوارتتهای خود را اگرچه تا اندازه‌ای احتمالاً به گوش شنوندگان مدرن ابتدایی به نظر می‌آیند، اما با ایده‌هایی دلپذیر و جذاب درآمیخته‌اند. درواقع او در تصنیف كوارتت دریافت كه هر بخش ویژه و انفرادی آن باید با تك‌نوازنده ارائه گردد. هر بخش باید نقش خود را طبق ظرفیت و توانایی ساز ارایه دهد.
● كوارتتهای موتسارت
كوارتت در سل مینور ۴۷۸ K. و كوارتت در می‌ ماژور ۴۹۳ .K موتسارت. موتسارت دو كوارتت برای پیانو، ویولن، ویولا و ویولنسل تصنیف كرد كه نخسین كوارتت در سل مینور و دومین آن یك سال بعد پدید آمد.اریك بلوم Eric Blom درباره كوارتت سل مینور نوشت: «... اثری بزرگ و ارزشمند كه می‌تواند پس از سنفنی و كوینتت سازهای زهی با همان كلید جای خود را باز كند.در موومان اول آن تراكم و غلظتی پ‍ُرشور از یك اثر تماتیك و همین‌طور از یك اصالت، خلاقیت، نوآوری آشكار در ابداع و سلوكی كه شنونده را بی‌درنگ تحت تأثیر گذارد و او را خسته نمی‌كند، ملموس است.... موومان آهسته این كوارتت را با موسیقی سی‌ بمل ماژور ظرافت و زیبایی و جذاب اپرای عروسی فیگارو (Figare) را در یاد آدمی می‌آورد.
درواقع این كوارتت یك روند و Rondo است كه شنونده را به این فكر وا می‌دارد كه كدام یك از ملودیهای آن دلپذیر است و آدمی را لبریز از احساس می‌كند. اما موتتهای سازهای زهی موتسارت: موتسارت نخستین كوارتتهای زهی خود را در ۷۷۰ در سل ماژور ؟ ۸۰ ـ K و شش كوارتت سازهای زهی بعدی خود را در ۱۷۷۲ تصنیف كرد و شش كوارتت دیگر را در ۱۷۷۳ پیش از آنكه قدرت خلاقه خود را نشان دهد كوارتت سازهای زهی را تصنیف كرد.
● كوارتتهای هایدن
پس از ۱۷۷۰ وقتی موتسارت پسركی بود و میان‌سالگی خود را می‌گذرانید، بر آن شد تا با الهام از كوارتتهای استادان و چند كوارتت تصنیف كند، موتسارت جوان با الهام از هایدن فرم كاملی در نوشتن كوارتت ارائه داد كه در آن زیبایی، شفافیت حاكم بود. غنایی كه او در فرم و ایده كوارتتهای خود پدید آورد و مورد توجه هایدن قرار گرفت كه استادش را واداشت تا از لحاظ سبك تغییراتی در تصنیف كوارتت از خود نشان بدهد به گونه‌‌ای در كوارتتهای او این سبك درخشش پیدا كرد. این كوارتتهای روسی خود موتسارت را واداشت تا شش كوارتت بعدی خود را بنویسد و ‌آنها را به هایدن اهدا كند.
در این كوارتتها موتسارت از تدبیر، ابتكار و تفكرات رفیع در تكنیك سود جست و به آثار خود در این زمینه درخششی ویژه بخشید.بار دیگر هایدن تحت تأثیر این كوارتتها قرار گرفت و كوارتتهایی كه پس از ۱۷۸۴ تصنیف كرد، به خوبی مفهوم داشت كه كوارتتهای موتسارت بر او تأثیر نهاده است.
در این راستا موتسارت شش كوارتت بین سالهای ۱۷۸۲ و ۱۷۸۵ نوشت كه آنها را به هایدن اهدا كرد.
كوارتت در سل ماژور (۳۸۷ ـ‌ K) كوارتت در ر مینور (۴۲۱ ـ‌ K) كوارتت در سی ‌بمل ماژور (۴۶۴ ـ‌ K) و كوارتت در دو ماژور (۴۶۵ ـ ‌K) از آن جمله‌اند.در خانه موتسارت در شولتراس وین بود كه این كوارتتها برای نخستین بار به اجرا درآمدند و غیر از تماشاگران هایدن و لئوپولد پدر موتسارت هم حضور داشتند كه از سالز‌بورگ آمده بودند.چهار موسیقیدان كه این كوارتتها را اجرا كردند، هایدن و كارل فن دیترسدورف ویولن، موتسارت ویوله و وانهال Wanhal ویولنسل می‌نواختند.
می‌گویند هایدن به لئوپولد موتسارت گفت: «به شما می‌گویم كه پسرتان در نظر من چه از لحاظ شخصیت و چه از لحاظ نام بزرگ‌ترین آهنگساز است. او ذوق سرشاری دارد و بیش از آن از دانش عمیقی برخوردار است.» و این هنگامی بود كه موتسارت هنوز به سی سالگی نرسیده بود.
موتسارت در این شش كوارتت جدیدی كه به هایدن اهدا كرد، همان‌طور كه تی دانبیل T. Dunbill نوشت: «موتسارت مرحله تجربه را در تصنیف كوارتت گذرانده بود و در این راستا سبكی پدید آورده بود كه در نظر تمامی دنیای موسیقی آثاری شناخته‌شده می‌نمود. استادی او را در این زمینه نمی‌توان كتمان كرد. در این كوارتتها هر بخشی در آنها در طرح اهمیتی یكسان دارد، و سازها آن‌چنان راحت و آزاد به نوا درمی‌آیند كه هیچ آهنگساز دیگری در تصنیف كوارتت به این درجه و پایه نخواهد رسید.
شاید كوارتت دو ماژور (۴۶۵‌ ـ ‌K) را از معروف‌ترین این كوارتتها دانست كه از كوارتت سی‌ بمل ماژور ۴۵۸ ـ‌ K شهرت بیشتری داشته باشد. كوارتت سی‌ بمل ماژور ۴۲۸ ـ‌ K را گاه كوارتت شكار می‌نامند، آخر به خاطر آنكه تم آغازین موومان اول آن به نوای شیپور شكار می‌ماند.
كوارتت دو ماژور ۴۶۵ ـ‌ K بی‌شك یكی از معروف‌ترین كوارتتهای موتسارت است كه به آن نام دیسوننت Dissonent (ناهمخوان) داده‌اند، چرا كه موومان آن با گام كروماتیك Chromatic (نیم‌پرده) عجیب و تونالیته مبهمی آغاز می‌شود.این پاساژ اثر فوق‌العاده مدرنی را ارائه می‌دهد كه حالتی غیرقراردادی آن برای قرن ۱۹ شگفت‌آور است. با این همه هایدن مرد آزادمنش و بردباری بود كه گفت: «اگر موتسارت در تصنیف این كوارتت چنین خواسته است، باید دلیل خوب و قانع‌كننده‌ای هم برای آن داشته باشد.»
كوارتت در ر ماژور ۵۷۵ ـ‌ K ، كوارتت در سی ‌بمل ماژور (۵۸۹ ـ‌ K) و كوارتت در فا ماژور (۵۹۰ ـ‌ K)در ۱۷۸۹ سه سال پس از آنكه موتسارت تصمیم به تصنیف كوارتت گرفت، فردریك ویلهلم دوم پادشاه پروس كه خود در نواختن ویولنسل آماتور برجسته‌ای بود، موتسارت را واداشت تا چند كوارتت برای سازهای زهی بنویسد تا مورد استفاده‌اش قرار گیرد.
موتسارت كه در این زمان سخت به پول نیاز داشت این پیشنهاد ویلهلم را اجابت كرد. سه كوارتتی كه موتسارت برای ویلهلم تصنیف كرد به دو جهت بود: یكی آنكه ویلهلم حامی او به شمار می‌آمد. دوم آنكه ویلهلم نوازنده ویولنسل بود و موتسارت بر نوازندگی ویولنسل او در این كوارتت صحه گذاشت.نخستین كوارتت در ر ماژور عنوان كوارتت «ویولنسل» را به خود گرفت چرا كه نوازندگی ویولنسل در آن درخشش پیدا كرد. وانگهی موتسارت می‌خواست از كوارتتهای هایدن و كوارتتهای اولیه‌اش كه از ملایمت، نرمی و جذابیت بهره‌مند بودند حامی خود را شادمان كند.
دانهیل می‌‌گوید: «گروه پادشاه پروس درون‌مایه‌ای داشت كه آن را در سبك از سایر كوارتتهای موتسارت متمایز كند.
این كوارتت اثری خوشبینانه است كه نتی از شوق و شور در موومانهایش درخشش پیدا می‌كند، اما هرگز قلبمان را با احساسی عمیق كه از كوارتتهای اهدا‌‌شده به هایدن نشئت می‌گیرد، لمس نمی‌كند.این كوارتتها بین سالهای ۱۷۸۹ تا ۱۷۹۰ تصنیف شده‌اند كه آخرین آثار موتسارت در این زمینه به شمار می‌آیند.
همایون نور احمر
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر