پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شگفتی های سیاست در خاورمیانه


شگفتی های سیاست در خاورمیانه
اكنون باور كردنش مشكل است ولی ۱۲ ماه پیش خیلی ها فكر می كردند كه سال ۲۰۰۶ برای خاور میانه سال بهتری خواهد بود. عراقی ها در حال تشكیل دولتی بودند كه خود انتخاب كرده بودند و قرار بود در تغییراتی مثبت، سرنوشت خود را به دست گیرند. برخی ازمقام های محافظه كار فلسطینی ازاین كه آریل شارون نخست وزیر اسرائیل در حال تشكیل یك حزب میانه بود و شواهدی هم وجود داشت كه اسرائیلی ها از بخش هایی از ساحل غربی بیرون خواهند رفت، به هیجان آمده بودند. در لبنان ثباتی نسبی حكمفرما بود و در مصر هم دیگر برای پلیس چندان آسان نبود كه سر بشكند و منتقدان مبارك را به زندان بفرستد.جورج دبلیو بوش آن روز وعده خاورمیانه ای دموكراتیك داد، اما اینك این وعده ها كه توجه و اعتماد كسی را جلب نمی كند. تا دیروز اگر در مورد دموكراسی ادعایی آمریكا بد بینی زیادی وجود داشت، ولی دست كم گفت و گو هایی برای چشم اندازی مثبت وجود داشت. اما در این ۱۲ ماه بحران پشت بحران پیش آمد و امروز كه نظری به روند سیاست در خاور میانه بیندازیم چیزی جز سر خوردگی احساس نمی كنیم.
جدی ترین مشكل در طولانی مدت، تشكیل یك فلسطین مستقل و قدرتمند است كه هر روز مشكل تر می شود با این كه اكنون رهبران بیشتری در جهان معتقدند كه تنها راه حل، تشكیل ۲ دولت مستقل در كنار یكدیگر است. چه محمود عباس و چه رهبران مصر و اردن و عربستان سعودی، هم همین طور فكر می كنند. حتی خالد مشعل رهبر تبعیدی حماس
( جنبش مقاومت اسلامی) هم می گوید: برای گفت و گو در مورد ایجاد یك دولت فلسطینی در ساحل غربی و غزه و یك آتش بس ۱۰ ساله آمادگی دارد.
اگر بپذیریم كه رهبران عرب به یقین خواهان یك دولت فلسطینی هستند؛ پس دلیل اصلی این كه این اتفاق نمی افتد چیست؟ به نظر من یكی از دلایل اصلی این است كه منظور آنها از یك دولت فلسطینی یكسان نیست و به كلی با یكدیگر متفاوت است.بیشتر فسلطینی ها خواهان ایجاد یك دولت به طور كامل مستقل و كارآمد در غزه، ساحل غربی و بیت المقدس( اورشلیم) - كه اسرائیل در سال ۱۹۶۷ در جنگ خاورمیانه آن را اشغال كرد-هستند وشاید اندكی حك و اصلاح را هم بپذیرند. ولی وقتی ایهود اولمرت در مورد دولت فلسطینی صحبت می كند، منظورش دولتی است منهای شهرك های یهودی نشین كه از سال ۱۹۶۷ در ساحل غربی و شرق بیت المقدس، با نقض قوانین بین المللی، ایجاد شده است. همچنین معلوم نیست كه اسرائیل چه نقشی برای فلسطینی ها در بیت المقدس قائل خواهد شد، البته اگر نقشی برای آنها قایل باشد و یا این كه آیا به آنها اجازه خواهد داد در مسائلی مانند مرز های خودشان، فضای هوایی شان و آبهای منطقه ای، حاكمیت خود را اعمال كنند یا نه؟ اسرائیلی ها كه به وسیله بزرگ ترین قدرت های جهان پشتیبانی می شوند، همچنین می گویند كه با حماس تا وقتی كه اسرائیل را به رسمیت نشناسد و موافقتنامه هایی را كه با رهبران سابق فلسطینی به دست آمده است، نپذیرد،مذاكره نخواهند كرد. موضوع مهم دیگری كه باید حل شود آینده پناهندگان فلسطینی است. اینها، همه مطالبی است كه مدت هاست مشخص و روشن شده است و باید در نظر داشت كه زمان برای دستیابی به تفاهم درباره آنها نامحدود نیست.
متأسفانه آقای بوش هنوز هم اصرار دارد كه فلسطینی ها باید به دموكراسی متعهد باشند ولی فلسطینی ها وقتی در ژانویه گذشته پای صندوق های رأی رفتند و به حماس رأی دادند، تعهد خود به دموكراسی را نشان دادند، ولی به خاطر آن مجازات شده و با تحریم های غرب رو به رو شده اند.
اسرائیل در سال ۲۰۰۶ به ساختن جاده وشهرك در كوه های صخره ای و دره ها، در بخشی از مناطق اشغالی كه می خواهد آنها را به خود ضمیمه كند ادامه داد.انتقال كمتر از ۹۰۰۰ یهودی در شهرك نشین های غزه در سال ۲۰۰۵ دراسرائیل مخالفت های سختی را برانگیخت. تصور این امر كه یك رهبر اسرائیلی بخواهد یا بتواند بخش هایی را كه بیش از ۴۰۰ هزار ساكن دارد از كسانی كه آنها را اشغال كرده اند باز پس گیرد و به فلسطینی ها بدهد، بسیار مشكل است. ادامه شهرك سازی و حفظ شهرك های موجود با مسائل امنیت پیرامونی آنها، ساخت جاده های در دسترس و گشت های امنیتی و غیره كه همه برخلاف میل فلسطینی ها ایجاد می شود، دستیابی به صلح را هر روز مشكل تر می كند.
● لبنان در آستانه تحول
كمی به طرف شمال، در لبنان اوضاع بشدت متزلزل است. جنگ تابستان گذشته اسرائیل عامل تشدید كننده ای در نا آرامی های این كشور شد.
لبنان بار دیگر در صف مقدم منازعات منطقه قرار گرفته است. اختلاف بین دوگروه حزب حاكم و احزاب مخالف این است كه احزاب مخالف به دنبال احیای هویت شرقی - اسلامی لبنان هستند اماجناح حاكم رو به سوی اروپا وایالات متحده دارد. تا پایان ۲۰۰۶ مخالفان دولت سعی بر این داشته اند كه با برپا كردن تظاهراتی عظیم در مركز بیروت دولت را براندازند. این تظاهرات احتمال كمی دارد كه به جنگی داخلی منتهی شود زیرا خاطره جنگ داخلی گذشته عامل بازدارنده و درس عبرتی است برای اجتناب از جنگی جدید.
اسرائیل كه تابستان گذشته انگشتانش در لبنان سوخت و پیروزی به دست نیاورد، از این به بعد سعی خواهد كرد درس های جنگ با حزب الله را بیشتر تحلیل كند. برای اسرائیلی ها دنیای پیرامون شان هشدار دهنده است.قدرت نظامی بلامنازع اسرائیل در منطقه در مدت ۴۰ سال، پس از شكست در لبنان برای اسرائیلی ها استوار و یكپارچه به نظر نمی رسد.
● درگیری با حزب الله
اسرائیل تنها دولت خاور میانه است كه دارای سلاح هسته ای است.ولی به نظر می رسد كه قدرت ۴۰ ساله اش در منطقه رو به زوال است. نیرو های اسرائیلی در لبنان ناكام ماندند و نتوانستند اراده نیروهای مقاومت را در نواحی اشغال شده در هم بشكنند.در صحنه فلسطین نیز نیرو های دفاعی اسرائیل نتوانست راكت های كرود را كه از غزه به سوی اسرائیل شلیك می شد، متوقف كند.در اسرائیل این احساس وجود دارد كه در لبنان كاری ناتمام در پیش دارد، در حالی كه گزارش های اطلاعاتی ارتش اسرائیل حاكی از این است كه جبهه مخالف اسرائیل به موشك هایی كه ارتش اسرائیل نسبت به آنها آسیب پذیر است، مسلح شده است.
● سیاست از هم پاشیده در عراق
از نظر ۲ سیاستمدار بلند پایه آمریكا، جیمز بیكر و لی هامیلتون وخامت اوضاع در عراق در حال افزایش است؛ به نظر می رسد كه عراق سال ها ی آینده هم مركز بی ثبات در منطقه خواهد بود. كمیته تحقیق در مورد عراق اگرچه مؤدبانه ولی بشدت همه جنبه های سیاست جورج دبلیو بوش در عراق را محكوم كرده است و فهرست بلند بالایی را برای چگونگی بیرون رفتن از بحران عراق پیشنهاد داده است.
یك سال پیش از گزارش بیكر- هامیلتون، ایالات متحده یك استراتژی ملی برای پیروزی در عراق منتشركرد. در این گزارش گفته می شد كه شكست یكی از گزینه ها نخواهد بود زیرا در این صورت «عراق پناهگاهی امن خواهد شد برای تروریست ها تا حمله های خود علیه منافع آمریكا و متحدان آن را طراحی و اجرا كنند».
طرفداران دموكراسی در خاور میانه دیگر هرگز به آمریكا در مورد دموكراسی و حقوق بشر اعتماد نخواهند كرد، این یك موقعیت تاریخی از دست رفته است.هرج و مرج های فرقه ای و طایفه ای در عراق پی آمد های عمده ای برای امنیت و منافع آمریكا در منطقه در بر خواهد داشت.
بعضی از رأی دهندگان آمریكایی ممكن است به این نتیجه رسیده باشند كه عراق را سیاست های بوش به این روز انداخته است.در هر حال، به نظر من خاور میانه همیشه توانسته است شگفتی ها بیافریند.شاید مسیری دیپلماتیك وجود داشته باشد كه ما روزنامه نگاران از آن بی خبریم. شاید از این مسیر دری به صلح، كه مردم خاور میانه در آرزوی آن به سر می برند، گشوده شود. بیایید امیدوار باشیم چنین راهی وجود دارد؛ وگرنه چشم انداز سال ۲۰۰۷ بسیار تیره و تار به نظر می رسد.
نوشته: جرمی براون
برگردان: پوراندخت مجلسی
منبع : روزنامه ایران