سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

آینده­نگاری: سنت ­حاکم بر آینده­پژوهی


آینده­نگاری: سنت ­حاکم بر آینده­پژوهی
آینده­پژوهی در ابتدا کار خود را با پیش­بینی آغاز کرد. پیش­بینی شامل یک مجموعه فرایند خبره­محور[۱] است که با حدس و گمانه­زنی درباره­ی آینده‏‏، بحث می‌کند. و هیچ هدفی را برای تغییر در آینده­ی پیش­رو دنبال نمی­کند که در نتیجه­ی آن اثر انگیزشی نیز در میان مردم جامعه یا کارکنان سازمان ندارد. پیش­بینی به خودی خود ارزشی ندارد، بلکه با پاسخ­دادن به پرسش­های تصمیم­گیران ابزاری برای کمک به فرایند تصمیم­گیری است. ارزش پیش­بینی به میزان سودمندی آن هنگام اخذ تصمیم بستگی دارد. هر پیش­بینی که کیفیت تصمیم را بهبود بخشد، صرف نظر از این­ که در آینده چه رخ دهد، امری مفید است.
با وجود این­که امروزه پیش­بینی، همچنان یکی از حوزه­های مهم و کلیدی آینده­پژوهی است اما از دهه­ی ۷۰ میلادی آینده­نگاری به سنت حاکم بر آینده­پژوهی تبدیل شد. آینده‌نگاری از پیش‌بینی محض فراتر می‌رود، و به طراحی و معماری آینده­ی مطلوب معطوف است. در این­جا آینده­پژوهان به دنبال تغییر در آینده و برپایی هوشمندانه و تاحدی دلخواه آینده هستند. طبق تعریف، آینده‌نگاری فرایندی است مبتنی بر گفتمان­های اجتماعی معطوف به آینده، با حضور گروه‌های زیادی از خبرگان رشته‌های مختلف و نمایندگان همه‌ی ذی‌نفعان یک موضوع و به منظور خلق چشم‌اندازهای همه‌جانبه و بلندمدت از آینده. نتایج آینده­نگاری مبنای برنامه‌ریزی راهبردی را تشکیل می‌دهند. در آینده­نگاری مشارکت گسترده­ی افراد و سازمان­ها در فرایند انجام آن، علاوه بر آن­که سبب می­شود آینده از منظرهای گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... بررسی شده و راه­کارهای معماری آینده ارایه می­شود، انگیزه و باور عمومی را برای شکل­بخشیدن به آینده­ی مطلوب را در سطح وسیعی ایجاد می­کند. امروزه میزان مشارکت گسترده­ در آینده­نگاری شاخصی از مردم­سالاری دولت­ها در حوزه­ی سیاست­گزاری عمومی به شمار می­رود.
از سال ۱۹۹۰ برنامه‌های آینده‌نگاری بخشی، منطقه‌ای و ملی در سازمان‌های دولتی و خصوصی از اهمیت ویژه­ای برخوردار بوده است. حوزه‌های فعالیت آینده­نگاری علم، فناوری، فرهنگ، محیط‌زیست و... بوده است، اما درسال‌های اخیر بیشتر برنامه‌ها بر حوزه­های علم و فناوری تمرکز داشته اند. اکنون آینده‌نگاری علم و فناوری، به‌عنوان یک ابزار تصمیم‌گیری دولت‌ها در فرایندهای سیاست­گزاری علم و فناوری عمل می­کند. و در بسیاری از موار سبب پاسخ­گویی به پرسش­های راهبردی جامعه، در یک چشم‌انداز بلندمدت شده است. فعالیت‌هایی باعنوان آینده‌نگاری علم و فناوری، با سرعت بی‌سابقه‌ای در بیشتر کشورهای در حال توسعه، در حال پیگیری و اجرا است.
آینده‌نگاری ابزاری برای درک آینده‌های محتمل، آمادگی بهتر برای رویارویی با آینده و تصمیم‌سازی برای نیل به آینده­ا‌ی مطلوب است. آینده‌نگاری شامل تلاشی نظام­مند برای بررسی و خلق آینده‌ی درازمدت علم، فناوری، اقتصاد، محیط و جامعه به‌منظور شناسایی فناوری‌های عام نوظهور، حوزه­های پرمنفعت اقتصادی و سایر حوزه‌های زیربنایی راهبردی است که به احتمال فراوان،‌ بیشترین منافع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را خواهند داشت. آینده‌نگاری نوعی مدیریت و مهندسی جامع آینده و ایجاد فرصت برای ساختن آینده­ی مطلوب است.
در بسیاری از موارد آینده‌نگاری با سایر فعالیت‌های مشابه، مانند پیش‌بینی و برنامه‌ریزی راهبردی اشتباه گرفته می‌شود. آینده‌نگاری نباید با پیش‌بینی که دارای پیش‌فرض‌هایی ثابت در مورد چگونگی شکل‌گیری آینده است، اشتباه گرفته شود. آینده‌نگاری به دنبال پیش‌گویی نیست، بلکه فرایندی است که با تمرکز بر خلق آینده در پی خلق چشم‌اندازهای مشترک از آینده است، چشم‌اندازهایی که سازمان­ها را بر آن می­دارد که فعالیت‌های امروز خود را با آن­ها منطبق سازند. آینده‌نگاری جایگزین پیش‌بینی، آینده­­اند­یشی و برنامه‌ریزی راهبردی نمی‌شود. هر یک از این فعالیت‌ها در فرایند آینده­نگاری نقش خود را ایفا می‌کنند، و در بسیاری از موارد، به‌طور متقابل یکدیگر را حمایت می‌کنند.
آینده‌نگاری کار خود را با شناسایی آینده­­ی بدیل آغاز می­کند و با بررسی آن­ها، امکان وقوع و اثربخشی هر انتخاب را مشخص می‌کند. بعد از این مرحله نوبت به انتخاب گزینه‌­ی مطلوب براساس معیارهای امکان و اثربخشی می‌رسد (در واقع خروجی این مرحله لیستی از اولویت‌های برتر از تصاویر آینده می‌باشد).
پس از این انتخاب و مقایسه با وضعیت حال، برای رسیدن به گزینه­ی انتخاب شده راه­کارهای لازم ارایه می‌شود. از این مرحله‌، کار به فرایند برنامه‌ریزی راهبردی ارتباط داده می­شود که از وظایف آینده‌نگاری نیست. آینده‌نگاری در شناسایی مقصد یا هدف تلاش می‌کند.
آینده‌نگاری فراتر از مجموعه‌ای از روش­‌ها، فرایندی از مشاوره و تعامل بین جامعه‌ی علمی، ذی­نفعان دستاوردهای تحقیقاتی و سیاستگذاران است. این فرایند منظم و مستمر در پی خلق آینده­ای مطلوب در افق ده تا سی سال و با دو هدف زیر است:
ـ شناسایی سریع فناوری‌های عام نوظهور؛ فناوری‌هایی که استفاده از آن‌ها منافعی برای جامعه دارد. این‌گونه فناوری­‌ها هنوز در مرحله پیش‌رقابتی قرار دارند و می‌توانند برای سرمایه‌گذاری انتخاب شوند
ـ شناسایی حوزه­های تحقیقات راهبردی؛ این تحقیقات پیش‌­زمینه‌ای برای حل مسیل علمی شناخته‌شده‌ی فعلی یا آتی خواهند بود.
در برنامه‌های مختلف آینده‌نگاری اهداف گوناگونی برای آینده‌نگاری در نظر گرفته شده است. این طیف از فراهم نمودن قابلیت هشدار زودهنگام تا ایجاد وفاق عمومی متغییر بوده است. برخی از برنامه‌های آینده‌نگاری بر پشتیبانی برنامه‌ریزی و برخی بر آموزش تاکید بیشتری داشته‌اند. عده‌ای از برنامه‌ها بر تلاش، جهت انگیزش مردم تأکید می‌کردند. در حالی که باقی بر تلاش برای فهم بهتر روندهای جامعه تأکید می‌کردند. این اهداف در ظاهر بی‌ارتباط به‌نظر می‌رسند، اما می‌توان آن‌ها را در قالب سه موضوع اصلی تقسیم‌بندی کرد:
۱) ساختن اطلاعاتی که به روند تصمیم‌گیری کمک کند.
۲) زمینه‌سازی و ایجاد مدل‌های ذهنی مبتنی بر آینده‌نگاری
۳) تشکیل یک چشم‌انداز گروهی برای آینده و دستیابی به وفاق عمومی
مهم‌ترین هدف آینده‌نگاری تصویرسازی، خلق و ترسیم چشم‌انداز (آینده مطلوب) است. چرا که تعریف هدف ماهیت ارتباط با فرایند تصمیم‌گیری را مشخص می‌سازد. پیامدهای اصلی آینده‌نگاری عبارتند از
ـ کشف فرصت‌های آتی جهت تعیین اولویت‌های سرمایه‌گذاری در زمینه‌ی فعالیت‌های علم و نوآوری.
ـ جهت‌دهی نظام علم و نوآوری.
ـ وارد کردن بازیگران جدید به حوزه­های راهبردی.
ـ ایجاد شبکه‌ها و پیوندهای جدید در سطوح گوناگون جامعه
● فرایند انجام هر برنامه­ی آینده­نگاری شامل چهار فاز است:
▪ فاز یک: تعیین چارچوب و الگوی مفهومی
هدف این فاز سازمان­دهی و استقرار پایه‌های برنامه است. این مرحله که شامل تعیین هدف، روش‌شناسی و انتخاب کارشناسان برنامه آینده‌نگاری است.
▪ فاز دو: تعیین پارامترهای کلیدی
با استفاده از گروه‌های متنوع کارشناسان و اطلاعات جمع‌آوری شده، متغیرهای کلیدی برنامه مشخص می‌شوند.
این فاز نیز خود شامل دو گام شناسایی و انتخاب گزینه می‌باشد.
۱) شناسایی
ـ شناسایی کارشناسان، دست‌اندرکاران و افراد تاثیرگذار در فرایند
ـ شناسایی مؤلفه‌های مربوط و زیربخش­‌های موردنظر
ـ درک و تبیین رسالت برنامه
۲) انتخاب
ـ دسته­‌بندی افراد مرتبط با برنامه
ـ انتخاب کارشناسان
ـ ایجاد چارچوب مفهومی کلی که یک مدل مرجع برای فهم سیستم و پایه‌ای برای تصمیم‌گیری است.
▪ فاز سه: تهیه سناریو
در این فاز برهم کنش بین متغیرهای کلیدی تحلیل می‌شود و از این طریق تعدادی سناریو طراحی می­شود.
▪ فاز چهار: اشاعه‌ی نتایج و تدوین راهبردهای پیشنهادی
اشاعه‌ی نتایج و تدوین راهبردهای پیشنهادی اهمیت برابری دارند که بر حسب نوع و اهداف برنامه آینده‌نگاری تغییر می‌کنند.
● موردکاوی: آینده‌نگاری فناوری­ در ایالات متحده
وزارت دفاع ایالات متحده، تاکنون مسوولیت برخی از مهم‌ترین و نظام‌مند‌ترین برنامه­‌های آینده‌نگاری را بر عهده داشته‌ است. یکی از روش­‌های اصلی این برنامه­ها، بازبینی‌های حوزه­های رشته‌های علمی است. در دهه‌ی ۱۹۶۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰، چندین پیمایش میدانی صورت گرفت. پیمایش‌های دیگری نیز در دهه‌ی ۱۹۸۰ و۱۹۹۰ توسط شورای تحقیقات ملی [۲] انجام شد. در تمامی این پیمایش‌ها، روش­‌های مشابهی به‌کار گرفته شده بودند و قسمت بزرگی از کار توسط کمیته‌ی از اندیشه­ورزان برجسته و برخی از کارشناسان صنعت انجام گرفت. هر یک گزارش‌های به‌دست آمده، فرصت‌های علمی جالبی در هر حوزه­ی علمی را معرفی می­کرد. و اولویت­های هر حوزه را معرفی می­کرد. هر برنامه کشش تقاضا را بررسی می­کرد و با افزایش تقاضا، از دولت فدرال می­خواست در طی چند سال آینده بودجه‌ی آن حوزه­ی علمی را دو برابر کند.
پیش از سال ۱۹۹۰، باور اصلی در ایالات متحده ‌این بود که دولت فدرال نیازی به سیاست فناوری صریح و آشکار ندارد؛ کشور به اندازه کافی جهت رهبری در تمام زمینه‌های علم و فناوری توانمند است. با این حال در اواخر دهه‌ی ۱۹۸۰، افزایش رقابت پذیری، به خصوص در مقایسه با ژاپن، نشان­دهنده­ی نیاز ایالات متحده به سیاست فناوری منسجم است، که این امر سبب افزایش ناگهانی توجه دولت به برنامه­های گوناگون ‌آینده‌نگاری در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ شد.
در این برهه، شیوه‌ی مورد توجه برای آینده‌نگاری، تهیه­ی لیستی از فناوری‌های کلیدی بود (یعنی آنچه که برای آینده­ی اقتصاد یا امنیت ملی آمریکا حیاتی به­شمار می­آمدند). وزارت دفاع تنها برخی از این فعالیت‌ها را انجام می‌داد، در حالی که سایر فعالیت‌ها توسط وزارت بازرگانی، شورای رقابت‌پذیری[۳] و دفتر سیاست علم و فناوری هدایت می‌شدند
[۱] Expert based
[۲] National Research Council
[۳] Council on Competitiveness
نوشته‌ی: عبدالرحیم پدرام
منبع : کشف آینده