شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

جنبش فتح بعد از انتخابات مجلس قانونگذاری


جنبش فتح بعد از انتخابات مجلس قانونگذاری
برخی مایل اند که با قاطعیت بگویند که حتی خود جنبش حماس هم انتظار چنین کامیابی سیاسی و مردمی را نداشته و خود را برای ورودی قوی به مجلس آماده کرده بود که خارج از دولت بنشیند و جناح مخالف و اپوزیسیون مجلس را تشکیل دهد و اینک به ناچار باید در فکر تقسیم پیروزی با دیگران برای تشکیل دولتی ائتلافی باشد؛ و اگرچه خود به تنهایی می تواند با توجه به اکثریت پارلمانی آن را تشکیل دهد، ولی ترجیح می دهد برای مقبولیت منطقه ای و بین المللی و برطرف کردن برخی نگرانی ها بر ضرورت مشارکت سیاسی تأکید ورزد و به دیگران اطمینان دهد که اصلا درپی نادیده گرفتن حق و نقش دیگران نیست.
این موفقیت چنان برای برخی بهت آور است که از هم اینک بر ناتوانی حماس در اداره امور شرطبندی کرده اند و مشارکت و پیروزی این جنبش را بزرگترین عملیات انتحاری حماس می دانند.
حماس برنده اصلی و بی رقیب انتخابات است و جنبش فتح بازنده بزرگ. واکنش خشم آلود طرفداران این جنبش و اعتراض و حتی فحاشی های آن ها به رهبران فتح نشان می دهد که باید تغییراتی در این جنبش صورت گیرد. اصلاً باورکردنی نیست که جنبشی با بیش از ۴۰ سال سابقه فعالیت سیاسی و نظامی و امنیتی و با چنان رهبران بزرگ و اسطوره ای تاریخی چنین آسان میدان را به رقیب واگذارد.
جنبش فتح چه خواهد کرد؟ چه راهی را در پیش خواهد گرفت تا بتواند قدرت از دست رفته را بازیابد و همچنان ستون فقرات سازمان آزادیبخش فلسطین باقی بماند؟
۱ - جنبش فتح سابقه ای بسیار دیرینه در صحنه مبارزاتی فلسطین دارد و می توان آن را پدر بیشتر سازمان های فلسطینی به شمار آورد که دیگران با خطوط عقیدتی مشخص از آن منشعب شدند و جبهه های خلق و دمکراتیک را تشکیل دادند و دوباره همه در چارچوب سازمان آزادیبخش فلسطین گرد هم آمدند. این جنبش هیچگاه عقیده مشخصی را برای خود برنگزید تا بتواند در برگیرنده هر کسی با هر عقیده ای باشد و هیچگاه سازمانی اسلامی یا مارکسیستی نام نگرفت. همین امر سبب شد که کسان بسیاری با عقاید متفاوت و گاه به شدت ناهمگون در آن عضویت یابند. البته شرایط خاص مقاومت در چند دهه گذشته بر بسیاری از اختلاف ها و کاستی ها سرپوش می گذارد و همچنین جنبش فتح قدرت مالی و سیاسی بسیاری داشت که آن را به محور اصلی تبدیل کرده بود.
با این همه، در جریان انتخابات اخیر مشخص شد که نداشتن خط فکری و عقیده ای مشخص برای حفظ همگان، چندان در مقابل واقعیت ها کارساز نبوده است. برای مثال، در شهر رام الله همه کرسی ها به نمایندگان جنبش حماس تعلق گرفت و شهری که به لیبرال مآبی و داشتن کاباره معروف است و مقر اصلی دولت فلسطینی در آن قرار دارد و مقبره عرفات در آن زیارتگاه مردمان است ترجیح داد که به مخالفان فتح خوش آمد بگوید و به رهبران این جنبش اعتراض کند که برنامه و شیوه های سابق و دولتداری نادرست و سوءاستفاده از قدرت چنان مؤثر افتاده که خاطره تاریخی مبارزات بزرگ فتح و رهبران کبیرش را تحت الشعاع قرار می دهد.
۲ - جنبش فتح در ۱۵ سال گذشته قدرت مطلق سیاسی را در دست داشته است و در انتخابات دوره قبلی همین مجلس قانونگذاری هیچ رقیبی نداشت و بقیه انتخابات را تحریم کرده بودند و جنبش فتح ، به عنوان حزب حاکم، قدرت را قبضه کرد. برای بسیاری که خاطرات دولت فاکهانی جنبش فتح در بیروت و عملکردش از جنوب پایتخت لبنان تا مرز با فلسطین را هنوز در یاد داشتند این نگرانی وجود داشت که فقدان مؤسسات دمکراتیک و تصمیمات از بالا و تک روی ها سبب بروز وضعیتی شود که این جنبش را به ضعف کشاند. فساد مالی و اداری در دولت نیم بند فلسطینی چنان شیوع یافت که بزرگترین ضربه را به جنبش فتح ، به عنوان حزب حاکم و تنها کلیددار قدرت، وارد آورد.
اسرافکاری و پارتی بازی وسپردن امور و مناصب به دست خویشان و دوستان و انباشتن حساب های بانکی در داخل و خارج به این فاجعه انجامید که اعضای گردان های الاقصی ، یا همان شاخه عملیاتی جنبش فتح در انتفاضه، برای دریافت حقوق معوقه خود به دفاتر دولتی حمله برند و به فربه شدن رهبرانشان اعتراض کنند. هم اینک همه مناصب اداری و امنیتی در دست مسئولان جنبش فتح است که حتی کارمندانشان نیز حاضر نشدند به آنان رأی بدهند.
۳ - در جریان بستن لیست انتخاباتی روشن شد که بخش هایی از جنبش فتح دچار پوسیدگی شده است. دادن چند لیست مختلف و بعد یکی کردن زوری آن ها چنان تصویر خطرناکی ترسیم کرد که افراد عمده ای در فتح و دولت شکست را پیش بینی می کردند و مصرانه خواهان تعویق انتخابات شده بودند. اصرار ابومازن بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر سرانجام بر مخالفت ها چیره شد و جنبش فتح با همه قدرت پا به میدان گذاشت و چند نظر سنجی نیز بیشترین کرسی ها را به این جنبش اختصاص داد و حتی شایعه کمک دو میلیون دلاری امریکایی ها به این جنبش به شدت بر سر زبان ها افتاد تا نشان داده شود که قدرت های مؤثر جهانی به چه کسی میل دارند.
اختلاف نظر شدید میان گارد و رهبران قدیمی و جدید و شکاف میان رهبران داخل و خارج در واقع از جنبش فتح تشکیلات فرتوتی پدید آورده که به نظر می رسد قدرت تحلیل واقعیت ها را تا حد زیادی از آن سلب کرده باشد. حتی برخی از اعضای شورای انقلابی فتح خارج از لیست انتخاباتی این جنبش و به عنوان افراد مستقل در انتخابات شرکت کردند که بلافاصله بعد از روشن شدن نتایج همه}۷۶ } نفرشان اخراج شدند.
۴ - بدون تردید، پیروزی جنبش حماس و شکست فتح تنها معلول رخدادهای داخلی فلسطین و انتفاضه نیست، بلکه شرایط محیطی و منطقه ای هم در آن کارساز بوده است. به نظر می رسد که رهبران کنونی جنبش فتح نتوانستند و یا نخواستند که تحلیل درستی از تحولات منطقه ای، بویژه در سطح مردمی، داشته باشند و نزدیکی به منابع قدرت غربی آن ها را از واقعیت های اصلی به دور رانده بود. پیروزی بزرگ حزب الله لبنان و بیرون انداختن اسرائیلی ها تجربه ای بزرگ و تاریخی بود که می توان بدون مذاکره و با نبرد مسلحانه بر دشمن پیروز شد و او را به عقب نشینی واداشت. انتفاضه مسجد الاقصی نیز بلافاصله بعد از شکست مذاکرات کمپ دیوید دوم و آزادی جنوب لبنان، در سال ۱۳۷۹، آغاز شد. پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات ترکیه و سپس تکرار آن در مصر این وعده را به اخوان المسلمین فلسطین، یا همان جنبش حماس، می داد که گوی قدرت را در نبرد سیاسی خواهند برد؛ ولی جنبش فتح عملاً چنین واقعیت هایی را در منطقه یا نادیده گرفت و یا از یاد برد و تنها به موقعیت بین المللی خود و گذشته درخشان خویش بسنده کرد.همین تحلیل منطقه ای از هم اینک سبب بروز نگرانی در میان مسئولان اردنی شده که نکند اخوان المسلمین اردن نیز در انتخابات آینده به پیروزی درخور توجهی دست یابد. گرچه انتخابات شهرداری ها و پارلمان اردن قرار است تابستان آینده برگزار شود و تا آن زمان وقت زیادی باقی است، در محافل سیاسی اردن احتمال انحلال پارلمان کنونی و برپایی انتخابات زودتر از موعد مطرح شده است. مهندس عزام الهنیدی، رئیس فراکسیون اخوان المسلمین در مجلس اردن، به صراحت اعلام می کند که آماده ایم قدرت را به دست بگیریم و دیگر زمان در حاشیه بودن سپری شده است .
۵ - خواسته بدنه و کادرهای پایین و جوانان جنبش فتح تغییر همه جانبه، هم در تشکیلات و هم در استراتژی و هم تاکتیک های این جنبش، است که بالمآل به تغییر رهبران خواهد انجامید. روحیه میلیشاوی و داشتن سلاح و بی باکی و مدت ها با اسرائیلی ها جنگیدن موجب می شود که جوانان ناآرام فتح حتی خشم خود را در نمادهای مسلحانه نیز شاید به نمایش بگذارند و جان برخی از رهبران به خطر افتد.
لزوم کناره گیری همه رهبران کنونی (همچنانکه فرماندهان و کادرهای این جنبش در منطقه غزه استعفای دسته جمعی دادند) و میدان دادن به رهبران جوان که بتوانند همپای جنبش حماس گام بردارند خواسته ای است که در تظاهرات گاه خشن هواداران فتح مطرح می شود. اینان نیز تغییر گسترده در شورای انقلابی و کمیته مرکزی جنبش فتح را مطرح می سازنند و برگزاری هرچه سریعتر کنگره عمومی ششم را نوید می دهند. روشن است که این تغییرات با مقاومت های روبرو خواهد شد و با بودن سلاح در میدان، ممکن است این مقاومت در برابر تغییرات به خشونت نیز کشانده شود.
البته بعید نیست که قدرت های منطقه ای و به ویژه مصر وارد میدان شوند و نشست هایی در قاهره برای سرو سامان دادن به اوضاع داخلی فتح برگزار شود، ولی کنار رفتن برخی از مهره های قدیمی اجنتاب ناپذیر است.
۶ - برای چنین سازمان و تشکیلات عظیمی بسیار ناگوار است که در دولتی شرکت کند که دیگران و بخصوص حماس آن را تشکیل دهند. محمد دحلان، از رهبران فتح، کار را به جایی رساند که علناً بگوید: شرکت در دولت آینده حماس برای فتح ننگ است.
حال باید دید که این شرکت نکردن آیا به معنای کنار گود نشستن مثبت است؟ و یا اینکه جنبش فتح درصدد ناکام گذاشتن جنبش حماس در اداره امور برخواهد آمد؟ در حال حاضر همه مناصب دولتی در درست جنبش فتح است و شاید مهمتر اینکه همه فرماندهان و رؤسای دستگاه های امنیتی دولت فلسطینی نیز از جنبش فتح هستند. این دولت از مدتی پیش شروع به استخدام اعضای گردان های مسجد الاقصی در سازمان های امنیتی و اداری کرده است و می گویند که حدود ۱۵ هزار نفر اخیراً به حجم کارمندان دولت افزوده شده است. تصمیم دولت جدید فلسطینی برای تغییر حداقل رؤسای دستگاه های امنیتی با چه واکنشی روبرو خواهد شد؟ یکی از مسئولان فتح از هم اینک گفته است که اگر کسی (دولت حماس) بخواهد به چنین تغییراتی دست زند، آخرین اشتباه زندگی خود را کرده است.
فقط کافی است که تصور کنیم دولت حماس بر ادامه آتش بس چندماهه با اسرائیل تأکید ورزد و خواهان استمرار آرامش باشد، ولی جنبش فتح و گردان های مسجد الاقصی دست به عملیات برضد اسرائیل بزنند. روشن است که جنبش حماس چنین اقداماتی را آشکارا محکوم نخواهد کرد و یا همچون دولت احمد قریع ، نیروی پلیس را برای بازداشت عاملان عملیات گسیل نخواهد کرد و آن ها را به زندان نخواهد انداخت.
می توان گفت که رهبران حماس به چنین احتمالاتی هم فکر کرده و هم خود را آماده کرده اند و شاید اصرارشان بر مشارکت سیاسی همه نیروها در دولت و ساختار قدرت نیز از همین زاویه قابل بررسی باشد.
۷ - جنبش فتح در اندیشه احیای سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) برخواهد آمد. این انتقاد به فتح وارد شده است که در حداقل ۱۵ سال گذشته ساف را به حاشیه رانده و خود به جای همه تصمیم گرفته است و اینکه باید مرجعیت و منبع قدرت سیاسی به ساف بازگردانده شود. این تاکتیک چنین سودی برای فتح خواهد داشت که هرچند از دولت بیرون رفته و در مجلس قانونگذاری نیز اکثریت را ندارد، قدرت اصلی را در چارچوب ساف حفظ خواهد کرد. مضافاً اینکه پرونده مذاکره با اسرائیل و روابط با غرب در اختیار ساف باقی خواهد ماند.
البته همگان خواهان قدرت یابی دوباره ساف در صحنه سیاسی اند و به نظر می رسد که تأکیدهای اخیر رهبران حماس بر لزوم تقویت ساف درچارچوب تحلیل مذکور باشد، گرچه این جنبش اصرار دارد که باید ساف جدیدی و با ساختار نوینی تشکیل شود.
۸ - بهترین تصویری که می توان داشت این است که جنبش فتح به مروان برغوثی، رهبر اسیر خود، گوش دهد و قدرت را به نحوی مسالمت آمیز به حماس بسپارد . قدم مثبت بعدی این است که این همکاری به صورت مشارکت فعال در دولت جدید فلسطینی رخ نماید و به ویژه در سازمان ها و تشکیلات امنیتی و اقتصادی همه تلاش ها بر حفظ وحدت ملی متمرکز شود.
بدترین تصویر آن است که فتح تلاش کند که کلیدهای اصلی را در نهادهای امنیتی و اقتصادی در دست داشته باشد و مشکلاتی بتراشد تا ناتوانی جنبش حماس را در اداره امور به اثبات برساند. در مقابل شعار تغییر و مبارزه با فساد که حماس در مبارزات انتخاباتی سر داده بود، رهبران جنبش فتح بر بی تجربگی رهبران حماس در دولتداری و اداره امور دست می گذاشتند. روشن است که اثبات این امر هیچ کمکی به مردم فلسطین نمی کند و موجب گسست بیشتر اجتماعی و سیاسی می شود و وحدت ملی را به شدت آسیب پذیر می کند و شرایط ملتهب جامعه فلسطینی را به آستانه انفجاری تلخ می رساند.
رهبران اسرائیل بسیار تمایل داشتند که مبارزات انتخاباتی فلسطینی ها به حمام خون بدل شود که نشد و انتخابات بدون هیچگونه درگیری به پایان رسید، ولی مطمئناً اسرائیل اینک به کمین نشسته است تا شاهد این درگیری در جریان تشکیل دولت جدید فلسطینی ویا بعد از آن باشد.
* کارشناس مسائل خاورمیانه
sajedism@yahoo.com
سیدمحی الدین ساجدی*
منبع : روزنامه همشهری