یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
از ظهور اشرافیت جدید در ایران غافلگیر شدم
دو جنس و شکل سینما در کارنامه حرفهیی شما بعد از «نیاز» به چشم میخورد. یک شکل آن سینمایی است که پیچ و خم داستانیاش خیلی ساده است، نابازیگرها در آن حضور دارند و در واقع بافت کلی فیلم بر اساس یکسری اتفاقات به ظاهر پیش پا افتاده ولی در باطن عمیق و پرمغز بنا شده است، یک جنس فیلمهای دیگری هم که ساختهاید با همان چارچوب سینمای مخاطبپسند رودررو با مخاطب با حضور بازیگران حرفهیی و بعضا گرهها و پیچو خم داستانی پرافتوخیز و جذاب بنا شده است. این دو شکل سینما را شما از فیلم «نازنین» و «نیاز» تا الان کژدار و مریز کار کردهاید.
مثلا فیلمهای «نیاز»، «مصایب شیرین»، به یک شکلی «بچههای بد» و «بهشت از آن تو» جزو آن دسته از سینمایی است که متعلق به سینمای ساده و به قول منتقدان گرم و صمیمی است. یک جنس از سینمای دیگرتان مثل «عاشقانه»، «ملاقات با طوطی» و «هشتپا» هم متعلق به یک جنس سینمایی هستند که در واقع با قواعد و معیارها و کلیشهها نه به معنای بد آن بلکه استفاده درست از کلیشهها بنا شده، نوسان بین این جنس فیلمها و آن سینمایی که سادهتر است حاصل شرایط جامعه ماست؟حاصل احوالات خودتان است؟ یا علت دیگری دارد؟
شما به «نیاز» اشاره کردید. من این فیلم را در سال ۱۳۷۰ ساختم، یعنی ۱۴ سال پیش، حالا شما ببینید جامعه ما از زمان ساخته شدن «نیاز» تا الان چقدر تغییر کرده. مسلما خیلی زیاد و این تغییر بالاخره یک جایی منعکس میشود. یک موقع است که شما به آدمها و روابط شخصی آدمها میپردازید، یک موقع هم اینقدر تاثیر مسائل اجتماعی و سرعت تحولات اجتماعی شدید میشود و انعکاس آن روی آدمها و روابط و مناسبات اجتماعی چشمگیر میشود که اصلا نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت ماند و من هم نتوانستم نسبت به این تحولات بیتفاوت باشم. مثلا در «بچههای بد» من با خود بچهها و روزمرگی آنها کار داشتم و روابط ویژهیی که در قالب آن روایت و در آن مقطع با همدیگر پیدا میکردند و مراجعاتی به گذشته در ارتباط با دختر فیلم داشتم.
ولی در «هشتپا» من فقط به آدمها و روابطشان نپرداختم، بلکه اینها را در متن یک شرایط اجتماعی خاصی نگاه کردم و فیلم را ساختم. نوع نگاهم در «هشتپا» اینگونه است که این سینما یک مقدار بیشتر متوجه به تحولات و مسائل و شرایط اجتماعی و بازتاب آن روی آدمها و روابط و حوادث و روند وقایع است. در زمان «ملاقات با طوطی» و زمان «هشتپا» به نظرم ما خیلی دنیای متفاوتی پیدا کردیم. البته این به سن و سال هر کس ربط دارد. مثلا من از دوران قبل از انقلاب با سینما و اجتماع سر و کار دارم، دوران انقلاب را هم دیدهام، سالهای بعد از انقلاب تا الان را هم دیدهام، بنابراین تحولات بسیاری را پشت سر گذاشتهام. در عرصه سینما آن شرایطی که در سالهای ۶۶، ۶۷، ۶۸، ۶۹ و ۷۰ در جامعه ایران برای زنان وجود داشت را الان دیگر نمیبینیم. مثلا آن سالها شما نمیتوانستید یک دختر جوان هجده، نوزده ساله را پشت فرمان یک اتومبیل ۱۵۰ میلیون تومانی ببینید، ولی الان انواع اتومبیلهای آخرین مدل را زیر پای جوانان و حتی نوجوانان زیر ۲۰ سال میبینید.
وقتی شرایط جامعه ما اینقدر تغییر کرده من هم به عنوان یک فیلمساز نمیتوانم نسبت به این تغییرات بیتفاوت باشم و همانطور به جامعهام نگاه کنم که در دهه ۶۰ و ۷۰ آن را میدیدم. مثلا فیلم «مصایب شیرین» را در سال ۷۶ ساختم، «ملاقات با طوطی» را هم در سال ۸۱ ساختم، یعنی پنج سال فاصله بین این دو فیلم وجود دارد. در فاصله این پنج سال هم «بچههای بد» را ساختم که ارجاعات آن به مسائل اجتماعی تا حدودی بیشتر از «مصایب شیرین» است. در واقع سر و کله مسائل اجتماعی از «بچههای بد» به بعد در فیلمهای من پیدا شد، چون جامعه به یکباره با تحولات عظیمی روبرو شد. مثلاً در سالهای ۵۷ تا اوایل دهه هفتاد فضای زندگی ما خوب یا بد خیلی یکدست بود و پیچیدگی در روابط اجتماعی و شخصیتها به نظر من تا آنجایی که تجربه میکردم خیلی کمتر بود.
ولی به نظر میرسد از سالهای بعد از جنگ یک تغییرات خیلی بنیادی در شرایط اجتماعی ما به وجود آمد و به یک سمتی رفتیم که غافلگیر کننده بود. چون انقلاب ۵۷ در شرایطی رخ داد که یکی از اصلیترین مسائل این بود که چرا ما یک جامعه مصرفی هستیم و چرا تولید کننده نیستیم و چرا توزیع عادلانه قدرت و ثروت نداریم و بعد با پایان جنگ یکدفعه ما به یک قسمتی رفتیم که برای من غافلگیرکننده بود. یعنی بسرعت یک اشرافیت جدیدی شکل گرفت و بسرعت طبقات جدید شکل گرفتند و توسعه پیدا کردند و قوی شدند و این تحولات روی مجموعه شرایط و فضای زندگی اجتماعی ما تاثیر عمیق و در عین حال خیلی آشکاری داشت. من هم نمیتوانستم نسبت به این تاثیرات بیتفاوت باشم و حساسیت نشان ندهم. من همان سال ۷۵۷۴ که «عاشقانه» را ساختم این احساس را پیدا کردم.ساخت «عاشقانه» بعد از «نیاز» و «خلع سلاح» بود و من میخواستم تاثیر شرایط و تحولات اجتماعی را در فیلمهایم نشان بدهم. مثلاً بعد از جنگ یکدفعه سروکله برجها و اتوبانها و ماشینهای عجیب و غریب در جامعه ما پیدا شد که البته از بخشی از این تغییرات به عنوان دوران سازندگی نام میبرند. در واقع طی این دوران روش زندگی مدیران و مسئولان جامعه هم تغییر کرد و خیلی از حرفها و آرمانها و وعدهها به نوعی فراموش شد و ما رفتیم به یک قسمتی که قبلاً انگار آنجا بودیم.
در این دوران یک خوی و منش تاجرماب صرفاً بخر و بفروش و دلال مسلکی ظهور کرد و به شکل خیلی بارزی توسعه پیدا کرد و اثر گذاشت و جامعه را دچار تحول کرد. بطور مثال اگر مساله ما در قبل از انقلاب این بود که جادههارا باید از روستاها به شهرها کشید و نباید از دریا و مرز به شهرهای بزرگ کشید،در دو دهه اخیر یکدفعه با باز شدن بنادر و مرزها و گمرکات و واردات و صادرات سیستم بساز بفروشی و زمین بازی و زمینخواری و بتدریج رانتخواری و رشوه و زد و بند و مسائلی از این دست اینقدر با سرعت شکل گرفت که خیلی واضح میشد این تحولات را دید و دامنه آن در همه جا از جمله عرصه سینما و فیلمها و حتی بدنه سینما کشیده شد. این تغییر سریع و این تحولات پرشتاب از سال ۶۷ شروع شد و سال ۷۴ برجسازی تازه داشت شروع میشد که من فیلم «عاشقانه» را همان سال ساختم و به این قضیه پرداختم. چون در واقع آثار این تحولات به شکل خیلی بارزی در زندگی ما دیده میشد و من نمیتوانستم به عنوان یک فیلمساز نسبت به آن بیتفاوت باشم.
یک نوع اغتشاش و آشفتگی در فضا و معنای دو فیلم اخیرتان «ملاقات باطوطی» و «هشتپا» مشاهده میشود که مثلاً آن را در رفتار و گفتار شخصیتهای آن میبینیم. آدمهایی که انگار تعادل ندارند و از هر طریقی میخواهند به یک جایی برسند، آیا این آشفتگی هم محصول همین شرایط جامعه معاصر ماست؟
به هرحال در یک دهه اخیر از سال ۷۴ تاکنون شرایطی پیش آمد که حرص و ولع پول و ثروت و قدرت خیلی آشکارتر شد و این مساله روی همه چیز اثر گذاشت و با اینکه جنگ و بحرانهای سیاسی تمام شده بود ولی این قضیه روی فضای سیاسی جامعه هم تاثیرگذاشت و بتدریج این فضا را سنگینتر کرد. همچنین روی فضای انسانی و روابط انسانی هم تاثیرگذاشت و به پیچیدهتر شدن شخصیت آدمها منجر شد. یعنی ریاکاری، دورویی و دروغ خیلی بسرعت در میان مردم رواج پیدا کرد و دیگر نمیشد فرق میان راستگویی و دروغگویی را تشخیص داد و همه اینها ابهامات جامعه را بیشتر کرد. به عقیده من ما در سالهای بعد از انقلاب و دوران جنگ با یک وضعیت روشنی مواجه بودیم.
معلوم بود که قضیه از چه قرار است و داستان چیست و این اتفاقاتی که میافتد از کجا سرچشمه میگیرد، چرا اتفاق میافتد و چه هدفگیرییی دارد و در کل شرایط اجتماعی آن سالها فهم پذیربود و آدمها قابل درکتر بودند، حتی با تعارضات و تناقضاتشان. ولی یک دفعه خیلی تغییر به وجود آمد و شاید هم جهت گیریها تغییر کرد. البته من خیلی آدم سیاسییی نیستم و اطلاعات آنچنانی هم ندارم ولی با این حال به نظرم جامعه خیلی تغییر کرد.
مثلاً به هیچ دلیل قابل باور نبود که بسرعت بعد از جنگ رشوهخواری تا این حد توسعه پیدا کند و بعد سر و کله اختلاس با آن ارقام میلیاردی به یکباره پیدا شود و صحبت از رانتخواری و مفاسد اقتصادی شود و پای آقازادهها به میان کشیده شود و حتی دست کسانی در ماجرای سوءاستفادههای اقتصادی و حتی سیاسی و خشونتها رو شود که اصلاً باور کردنی نبود. این تغییر فضایی که در واقع نسل شما شاهد آن نبود برای من خیلی چشمگیر بود و همین قضیه من را یک کمی از پیله چسبیدن به روزمرگی آدمها و روابط ساده انسانی بیرون آورد و خواهناخواه متوجه بک راند (پس زمینه) این آدمها و این روابط کرد. یعنی تغییر شدیدی که در شخصیتهای اجتماعی و روابط اجتماعی به وجود آمد من را تا حدود زیادی متوجه آن زیست محیطمان کرد و یک خرده خیره به آن شرایط و آن زیست محیطی که این وضعیتها را به وجود میآورد کرد و من هم در این زمینه تامل کردم، فکر کردم و به مطالعه و تحقیق و پرسوجو پرداختم و تجربه کردم و در محیط سینمایی خودمان آثارش را دیدم و متوجه شدم به هرحال یک اتفاق بدی دارد میافتد، یک اتفاقی که با مصالح فرهنگی، سینمایی، هنری و ملی و هرآنچه فکر کنی سازگاری ندارد. یعنی ما را از یک جهتگیری به سمت ابتکار و خلاقیت و نوجویی دوباره ارجاع داد به انفعال، تقلید و اطاعتپذیری و یک فضای تهدید و تبعیض و نفی و انکار را در مرز بندیهای خودی بیخودی به وجود آورد و اینها خیلی شدید شد و در واقع ریاکاری خیلی قوت گرفت و تاثیر این شرایط در فرهنگ و سینمای ما و آثار فیلمسازان قابل مشاهده است.
منبع : روزنامه اعتماد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت سیزدهم دولت جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد پاکستان رئیسی امام خمینی رئیس جمهور
هواشناسی تهران سیل پلیس شهرداری تهران قتل کنکور وزارت بهداشت فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی پایتخت
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن ایران خودرو تورم مالیات
سریال سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت قرآن کریم فیلم مهران مدیری کتاب
خورشید
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی فوتسال جام حذفی آلومینیوم اراک تراکتور سپاهان باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران بارسلونا
هوش مصنوعی تبلیغات فناوری سامسونگ ناسا اپل بنیاد ملی نخبگان آیفون نخبگان
دندانپزشکی خواب کاهش وزن بارداری مالاریا