رسالت های شورای فرهنگ عمومی

▪ پرسش:
از آنجا که شورای فرهنگ عمومی متولی و متصدی فرهنگ عمومی جامعه است لطفاً توضیح دهید که این شورا چه رسالت ها و مأموریت هایی را باید برای اصلاح فرهنگ عمومی و غنا بخشیدن به آن انجام دهد؟
ـ پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به دو مقوله گستردگی فرهنگ عمومی و تفاوت آن با فرهنگ مدرسه ای یا کلاسیک، همچنین لزوم مدیریت فرهنگ عمومی اشاره ای گذرا کردیم: اینک در ادامه، بخش پایانی مطلب را پی می گیریم:
زمان شناسان همیشه از زمان جلوتر حرکت می کنند و قبل از آن که مورد هجمه زمان قرار گیرند بر مشکلات زمان هجمه می برند و آنان که زمان شناس نمی باشند حالت تدافعی می گیرند و منتظر می مانند تا دشمن به آنان حمله کند و بعد از خود دفاع نمایند که این روش صحیحی نمی باشد. اعضای شوراهای فرهنگ عمومی باید نیازهای شهر و منطقه را متناسب با زمان، شناسایی نمایند و به آن بپردازد.
شرط سوم، شناخت روش ها است یعنی مدیریت فرهنگی به یک سلسله روش ها نیاز دارد و با توجه به اهداف و رسالت فرهنگ عمومی وظیفه شورای فرهنگ عمومی، ساماندهی روش ها و تمایلات جامعه با برنامه ریزی صحیح و جامع می باشد.
بنابراین مهم ترین وظیفه شورا، ساماندهی فرهنگی با توجه به تمایلات جامعه است. اگر ما بر مبنای شناخت تمایلات جامعه برنامه ریزی کنیم، در برنامه ریزی ها حتماً موفق خواهیم شد زیرا تمایلات فرهنگی با تمایلات اجتماعی بسیار سازگاری دارد و باید به آن ها جهت داده شود.
● سایر وظایف شورا
دومین وظیفه، ساماندهی گرایشات فکری و سیاسی است زیرا برخی از حرکات نابجای سیاسی آثار سوء فرهنگی دارد، باید در شورای فرهنگ عمومی گرایشات فکری و سیاسی را ساماندهی نماییم.
سومین وظیفه، همسوسازی تمایلات ازطریق ارائه الگوهای جامع و فراگیر و الگوسازی براساس تمایلاتی است که در جامعه وجود دارد.
چهارمین وظیفه، تقویت احساس مشترک است. در شورای فرهنگ عمومی باید دقت نمود که جامعه روی چه موضوعی احساس مشترک دارد تا در جهت تقویت آن اقدام نماید و در واقع در حوزه شورای فرهنگ عمومی بایستی مهندسی فرهنگ عمومی انجام گیرد. مهندسی فرهنگی یک امر محتوایی نیست، بلکه یک امر روشی است و باید در شورای فرهنگ عمومی بر روش ها بیشتر تاکید شود.
وظیفه پنجم، نشاط اجتماعی می باشد. در شورای فرهنگ عمومی باید به نشاط اجتماعی توجه شود.
تحکیم و تقویت هویت ملی، یکی دیگر از اهداف شورای فرهنگ عمومی است که نباید اجازه داده شود تا تهاجم فرهنگ غربی درحوزه هویت فرهنگی ملت ما رخنه کند. ما باید بین جامعه و ریشه های تاریخی و فرهنگی ارتباط و پیوند برقرار کنیم. نقشه جغرافیای ایران، خط و زبان فارسی از مقولاتی است که وحدت ملی را تقویت می کنند و به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که خط و واژگان فارسی مورد هجمه قرار گیرد. بنابراین مقابله با تهاجم فرهنگی یکی دیگر از اهداف و سیاست های فرهنگ عمومی است. همه دستگاه های اجرایی و دلسوزان باید تهاجم فرهنگی به کشور را جدی بگیرند.
ششمین وظیفه شورا، حضور مردم در صحنه فرهنگ عمومی است. باید سعی شود که مردم در همه صحنه ها در جامعه نقش آفرینی کنند. ما باید فرهنگ پیشرو باشیم. فرهنگ پیشرو همیشه غالب و فرهنگ پیرو همیشه مغلوب است. ما با فرهنگ سازی صحیح می توانیم اقتصاد کشور را رونق دهیم. بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور، ریشه در فرهنگ دارد و در حوزه آسیب های فرهنگی، تهدیدات تئوریک بسیار مهم است. گاهی در قالب عرفان های انحرافی ظاهر می شود، گاهی در زرورق دموکراسی، آزادی و آزادگی می پیچند و فرهنگ عمومی ما را مورد تهدید قرار می دهند.
تحجر به عنوان یک آفت فرهنگی محسوب می گردد. گاهی از حوزه تحجر، نفی حکومت می کنند. ما باید به کارآمدی نظام در شورای فرهنگ عمومی توجه کنیم. مردم، نظام ناکارآمد را قبول ندارد و آنانکه در جهت ناکارآمدی نظام قدم برمی دارند، در واقع به خون شهدا خیانت می کنند. در عرصه فرهنگ با توجه به این مقوله کلیدی، باید با برنامه ریزی صحیح، بستر را برای مجریان حوزه فرهنگ آماده نمائیم و به کارها شتاب بیشتری دهیم تا مردم حلاوت و شیرینی حاکمیت اسلامی را حس نمایند.
بنابراین تاثیری که جامعه و فرهنگ عمومی روی انسان ها می گذارد به مراتب از تاثیر خانواده بیشتر است باید در شورای فرهنگ عمومی با برنامه ریزی صحیح و با شناخت روش ها و مشارکت دستگاه های ذی ربط و با تقسیم امکانات در جهت اهداف شورا، زمینه های تاثیرگذاری را تقویت کنیم و به عنوان هادیان فرهنگی زیرساخت فرهنگی را استحکام بخشیم.

منبع : روزنامه کیهان