شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا


علائ‌الدین و چراغ جادو


علائ‌الدین و چراغ جادو
مترجم : نوروزی - حمیرا
ویراستار : بروجردی - احمد
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۰/۰۷/۰۷
رده دیویی : ۳۹۸.۲
قطع : خشتی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۱۵۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۹۳۱۵۷-۳-X

در این داستان مصور و رنگی, ماجرای پسری به نام علائ‌الدین بازگو می‌شود که روزی بر فراز تپه‌ای در بغداد با دوست خود 'ابو 'ـ میمون کوچک ـ گفت و گو می‌کند .او خطاب به دوستش می‌گوید, سرانجام روزی من و تو در قصر با شکوهی چون قصر پادشاه زندگی خواهیم کرد .از سوی دیگر, 'یاسمین 'دختر پادشاه که به همه خواستگاران خود جواب رد داده, از زندگی در قصر خسته شده, بر آن است از قصر خارج شود .از همین رو, یک روز صبح از قصر فرار می‌کند و با لباس مبدل وارد بازار می‌شود .در آن جا او سیب سرخی را از مغازه‌ای برداشته به پسر فقیری می‌بخشد .اما فروشنده او را دزد خطاب می‌کند .در این هنگام علائ‌الدین به یاری او می‌شتابد و دختر را با خود بر فراز تپه می‌برد .چندی نمی‌گذرد که سربازان پادشاه به دستور جادوگر قصر برای دستگیری آن دو به کنار تپه می‌آیند .در پی آن, ماجراهایی روی می‌دهد که داستان براساس آن شکل گرفته است .