یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


حقوق انسان محور، حقوق بشری‌اند


حقوق انسان محور، حقوق بشری‌اند
تصور بر این است که حقوق اقلیت‌ها و حقوق زیست‌محیطی از خانواده حقوق بشر‌اند، این مطلب کوتاه بر آن است تا این حقوق را در حیطه حقوق بشر بیابد.
● حقوق اقلیت‌ها و گروه‌ها
توجه به حقوق اقلیت‌ها از دغدغه‌های دیرین جنبش حقوق‌بشر بوده است. اسناد حقوق‌بشر تاکید دارند که همه مردم، از جمله اعضای اقلیت‌های قومی و گروه‌های مذهبی، حقوق پایه یکسانی دارند و باید بتوانند بدون تبعیض از این حقوق برخوردار شوند.
حق رهایی از تبعیض به ویژه در UDHR و معاهدات پیرو آن متجلی شده است. مثلا ICCPR دولت‌های امضا‌کننده‌اش را متعهد می‌کند تا حقوق اتباعشان را بدون «هرگونه تبعیض، از جمله تبعیض برپایه نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، عقاید سیاسی یا عقاید دیگر، خاستگاه ملی یا اجتماعی، محل تولد، یا موقعیت اجتماعی» محترم شمارند و ایفا کنند.
برخی از حقوق فردی استاندارد، برای اقلیت‌های قومی و دینی اهمیتی ویژه دارند. از جمله این حقوق، اجتماع آزادانه، تشکل یافتن، آزادی دین و آزادی از تبعیض‌اند. اسناد حقوق‌بشر همچنین شامل حقوقی است که صریحا به اقلیت‌ها مربوط می‌شوند و از آنها حمایت ویژه‌ای به عمل می‌آورند.
برای مثال ماده هفت از ICCPR می‌گوید که حقوق اشخاص وابسته به اقلیت‌های قومی، مذهبی، یا زبانی «برای اجتماع با دیگر اعضای گروه خود، در پرداختن به فرهنگ، تعلیمات دینی و اجرای مناسک، یا استفاده از زبان خود نباید نادیده گرفته شود.»
گروه‌های اقلیت اغلب در معرض خشونت هستند و هنجارهای حقوق‌بشری از دولت‌ها می‌خواهند که چنین خشونت‌هایی را متوقف و تدابیر لازم را علیه آنها اتخاذ كنند. بخشی از این وظیفه به ایفای حق حیات برمی‌گردد، که یک حق استاندارد فردی است.
اما حق علیه نسل‌کشی، گروه‌ها را در برابر تلاش برای محو یا زوال حفاظت می‌کند. میثاق ضد‌نسل‌کشی یکی از اولین معاهدات حقوق بشری پس از جنگ جهانی دوم بود که مطابق آن: ... نسل‌کشی مصداق هر یک از اعمال زیر است که به قصد نابودی کلی یا جزئی یک ملت، گروه قومی، نژادی یا مذهبی انجام گیرد:
الف) کشتن اعضای گروه؛
ب) ایجاد آسیب جدی جسمی یا روانی؛
پ) گروه را به شرایطی دچار کردن که به نابودی جسمی کلی یا جزئی‌شان بینجامد؛
ت) تحمیل شرایطی به قصد جلوگیری از زاد و ولد درون گروه؛
ث) انتقال قهرآمیز کودکان گروه به گروهی دیگر.
حق حافظت در برابر نسل‌کشی از حقوق گروه‌هاست. صاحبان این حق، گروه‌ها هستند و این حق برای گروه‌ها، به عنوان گروه، حمایت‌هایی تامین می‌کند. این حق عمدتا سلبی است، به این معنا که دولت‌ها و دیگر موسسات را ملزم می‌دارد که از محو گروه‌ها اجتناب کنند؛ اما همچنین این حق مستلزم آن است که به این منظور ابزارهای قانونی و حمایت‌های دیگر نیز منظور شوند.
آیا یک حق گروهی نیز می‌تواند در ایده عام حقوق بشر که پیشتر مطرح شد بگنجد؟ بله، به شرطی که مفهوم کسانی را که می‌توانند واجد حقوق‌بشر باشند گسترده‌تر کنیم تا گروه‌های قومی ‌و دینی را نیز دربرگیرد.
چه‌بسا بتوان این امر را با ملاحظه این نکته بهتر توجیه كرد که بهره‌مندان از حق حفاظت در برابر نسل‌کشی، افرادی هستند که با حمایت از آنها در برابر تلاش برای محو گروهی که بدان تعلق دارند، از امنیت بیشتری برخوردار می‌شوند. (کیملیکا ۱۹۸۹)
● حقوق زیست‌محیطی
به‌رغم خطر تورم حقوق، هنجارهای تشکیک‌ناپذیری هستند که باید از زمره حقوق‌بشر محسوب شوند، اما عموما چنین نشده‌اند. بالاخره، به علت کارهایی که دولت‌ها از انجام آن فروگذار کرده‌اند، علایق بنیادی بشر در بسیاری از مناطق زمین تهدید می‌شوند.
حقوق زیست‌محیطی را در نظر بگیرد. این حقوق اغلب به عنوان حقوق جانوران یا خود طبیعت تعریف می‌شود. با این رویکرد نمی‌توان حقوق زیست‌محیطی را در ایده عام حقوق بشر گنجاند، چرا‌که صاحبان این حقوق انسان‌ها یا گروه‌های انسانی نیستند.
اما می‌توان رویکرد فروتنانه‌تری نیز پیش گرفت؛ حقوق‌بشر را می‌توان حقوق بهره‌مندی از محیط سالم و ایمن دانست. چنین حقوقی انسان‌محورند: مستقیما دربرگیرنده مسائلی مانند ادعای حقوق برای حیوانات، غنای زیستی، یا توسعه پایدار نیستند: (نیکل ۱۹۹۳)
با ملاحظه اینکه حق برخورداری از یک محیط‌زیست امن در وحله اول وظایفی را برعهده دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی می‌نهد می‌توان آن را در ایده عام حقوق‌بشر گنجاند. این حق، دولت‌ها را وا می‌دارد تا فعالیت‌های دولتی و غیردولتی را چنان تنظیم کنند تا حفظ ایمنی محیط‌زیست تضمین شود.
مخاطب ثانوی این حق شهروندان هستند. این حق، کمینه استاندارد زیست‌محیطی یعنی ایمنی انسان‌ها را لحاظ می‌کند و نه استانداردهای بالاتر یا گسترده‌تر حفاظت از محیط‌زیست (البته کشور‌هایی که می‌توانند استانداردهای بالاتری را اعمال کنند آزادند تا آن استانداردها را در قانون یا منشور حقوق خود درج کنند.)
برای توجیه اینکه این حق، حقی بشری است باید نشان داد که مسائل زیست‌محیطی تهدید‌هایی جدی برای علائق، ارزش‌ها و هنجارهای بنیادی بشر به‌شمار می‌آیند؛ دولت‌ها می‌توانند مسوولیت حفاظت مردم در برابر این تهدید‌ها را به شکل مناسبی بر‌عهده گیرند و اغلب دولت‌ها عملا قادر به چنین کاری هستند. ممکن است برآورده کردن این شرط آخر – امکان‌پذیری – از همه دشوار‌تر باشد.
حفاظت از محیط‌زیست گران و دشوار است و بسیاری از دولت‌ها قادر نیستند هم‌گام با دیگر مسوولیت‌های مهمشان آن را به نحو مطلوب به انجام رسانند. برای کشورهای فقیرتر، مساله امکان‌پذیری انجام این وظیفه را می‌توان به همان نحوی لحاظ کرد که ICESCR بیان کرده است.
این میثاق دولت‌ها را به تحقق فوری حقوق اقتصادی و اجتماعی برای همگان ملزم نمی‌کند، اما از دولت‌ها می‌خواهد احقاق این حقوق را از اهداف با اولویت بالای خود قرار دهند و حرکت به سوی تحقق‌شان را آغاز کنند.
جیمز نیكل
ترجمه: امیر غلامی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید